عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6779 /
۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۹ خرداد
|
در چنین روزی ۱۹ خرداد ۱۳۸۶
اعتراض فکری به شرایط مدیریتی استقلال
کاپیتان تیم فوتبال استقلال تهران از شرایط موجود این باشگاه اظهار نارضایتی کرد.
محمود فکری در این باره گفت: «تمامی هواداران باشگاه استقلال در انتظار اعلام اسامی اعضای هیأت مدیره باشگاه هستند.»
وی خاطر نشان کرد: «متأسفانه هواداران فقط روزهای مسابقه را مشاهده میکنند اما قبل از فصل را که زمان نقل و انتقال بازیکنان است، نمیبینند.»
فکری شایعه خداحافظی اجباری خود از فوتبال را تکذیب کرد و گفت: «خداحافظی فکری یا جدایی و ماندن او در استقلال چندان مهم نیست بلکه در این شرایط مسائل مدیریتی و کلان باشگاه مهم است که مطبوعات باید به آن بپردازند.» وی خواستار حمایت رسانهها در این برهه حساس شد و اظهار داشت: «با حمایت رسانهها تیمهای استقلال و پرسپولیس تهران میتوانند به جایگاه واقعی خود در فوتبال برسند.» کاپیتان تیم استقلال تهران در مورد مشکلات مالی بازیکنان این تیم افزود: «یکسوم طلب بازیکنان از فصل قبل باقی مانده است اما تا زمانی که مدیرعامل مشخص نشود، نمیتوانیم از باشگاه طلبمان را دریافت کنیم.»
فکری در مورد خداحافظی خود از فوتبال گفت: «همچنان قصد بازی در تیم استقلال تهران را دارم.»
وی با بیان اینکه برخی باشگاهها درصدد تضعیف رقبا هستند، اظهار داشت: «آنها با به حاشیه کشیدن دو تیم استقلال و پرسپولیس تهران قصد دارند تا به اهداف خود برسند.»
جابهجاییهای عظیم
فصل ۲۰۲۰ - ۲۰۲۱ به عجیبترین شکل ممکن تمام شد. لیل بعد از ده سال توانست قهرمان لوشامپیونه شود و پی اس جی را با تمام ستارههایش در این راه شکست دهد. در ایتالیا این اینتر بود که یوونتوس را بعد از 9 قهرمانی پیاپی به زیر بکشید. در اسپانیا اتلتیکو دومین قهرمانیاش با سیمئونه را جشن گرفت و شاید تنها در انگلیس و آلمان بود که شگفتی رقم نخورد و سیتی و بایرن طبق انتظارات توانستند قهرمان شوند.
بعد از یک فصل پر از هیجان همه در انتظار شروع نقل و انتقالات و جابهجایی ستارهها هستند اما این بار نه انتقال بازیکنان بلکه جابهجایی مربیها تیتر اصلی روزنامهها شده است. در ادامه ۵ خبر پر بازدید را بررسی میکنیم.
مورینیو ؛
از کسب سه گانه با اینتر تا اخراج از تاتنهام بدون کسب حتی یک جام مسیر نزولی آقای خاص در این چند ساله بوده است.
شاید اگر ده سال پیش از او درباره بر عهده گرفتن تیم هفتم جدول سؤال میکردید او شما را مسخره میکرد ولی این اتفاق افتاده، مورینیو برای فرار از حضور در برنامههای ورزشی به عنوان کارشناس و یا ستون نویسی روزنامههای ورزشی، سرمربیگری تیمی را پذیرفته که نه برای قهرمانی که حتی حضور در لیگ قهرمان را هم دور از انتظار میبیند. رم میتواند آخرین فرصت برای آقای خاص قلمداد شود.
آنچلوتی
انتخاب ناگهانی او توسط پرز برای سرمربیگری رئال مادرید حتی طرفداران خود باشگاه را هم شوکه کرد. از آنچلوتی به عنوان مرد همیشه محبوب در مادرید یاد میشود، او توانست بعد از دوازده سال ناکامی در لیگ قهرمانان، دسیما را برای طرفداران رئال به ارمغان بیاورد. اما کارنامه نهچندان قوی در این چند ساله اخیر انتقادات زیادی را از او مطرح کرده؛ از اخراج در بایرن و ناپلی گرفته تا نتایج معمولی در اورتون. باید دید بازگشت او به مادرید تا چه اندازه میتواند موفقیتهای قبلی را تکرار کند.
کونته
بعد از جدایی ناگهانی از سرمربیگری اینتر خبرهایی از حضور او در مادرید به عنوان سرمربی فصل بعد این تیم اسپانیایی شنیده میشد، ولی این بار هم این اتفاق نیفتاد، شاید بهترین تعبیر برای کنته و پرز این باشد که دو پادشاه در یک اقلیم نمیگنجند. کنته میخواهد همهکاره تیم، خودش باشد؛ اتفاقی که پرز هیچ گاه با آن موافقت نخواهد کرد.
از تاتنهام و لیگ آمریکا به عنوان مقاصد بعدی کنته نام برده میشود.
کومان
شاید اگر ژاوی پیشنهاد سرمربیگری بارسلونا را پذیرفته بود از کومان به عنوان بازندهای بزرگ یاد میشد. او از سرمربیگری تیم ملی هلند استعفا داد تا هدایت تیمی را بپذیرد که کمتر کسی در آن مقطع حاضر به انجام چنین کاری بود.
اما حالا حداقل یک فصل دیگر فرصت دارد تا با آرامش بیشتر و تیم منسجمتری که در اختیار دارد نتایج مطلوبی کسب کند.
آلگری
قطعاً مهمترین دلیل جدایی آلگری از یوونتوس اختلافات او با رونالدو بود.
یوونتوس سرمایهگذاری زیادی برای قهرمانی در لیگ قهرمانان انجام داد و در این راه حساب ویژهای بر روی رونالدو باز کرده بود اما این اختلافات فقط معطوف به آلگری نبود.
رونالدو با سرمربیهای بعدی هم رابطه خوبی نداشت؛ انتقاد از سبک بازی ساری گرفته تا عصبانیت هنگام تعویض شدن توسط پیرلو.
در این مدت نهتنها یوونتوس فاتح لیگ قهرمانان نشد بلکه قهرمانی سری آ را هم از دست رفته دید.
به نظر میرسد با بازگشت آلگری و اختیارات زیادی که به این مربی ایتالیایی واگذار شده بتوانند حداقل تاج و تخت از دست رفته خود در ایتالیا را پس بگیرند.
متن ارسالی از مهرداد (شما مخاطبین عزیز میتوانید برای انتشار مطالبتان در باشگاه مخاطبان روزنامه ایرانورزشی، نوشتههایتان را به نشانی پست الکترونیک rasoulmajidi@gmail. com ارسال کنید.)
طنزیم
ارباب شانسها
هومن جعفری
(به گزارش تابناک و به نقل از ساکرنت، اتحادیه فوتبال انگلیس خانم دبی هیویت را به عنوان اولین زن در تاریخ ۱۵۸ ساله خود به عنوان رئیس این نهاد انتخاب کرد. هیویت ۵۷ ساله در ژانویه ۲۰۲۲ روی کار خواهد آمد.
اتحادیه فوتبال انگلیس در نوامبر گذشته با استعفای گرگ کلارک بدون رئیس مانده بود. او در یک رسوایی بزرگ بازیکنان سیاه پوست را «رنگین» خواند. هیویت در حال حاضر رئیس گروه رستوران Restaurant Group است.
هیویت با تصمیم کمیته هفت نفره FA انتخاب شد تا برای اولین بار یک زن بر مسند ریاست این نهاد تکیه بزند. )
متوجه شدید؟ همه جای دنیا به چلوکبابیها پست میدهند. فقط ایران خودمان نیست! شاید فکر کنید که چرا باید رئیس یک گروه رستورانی بشود رئیس اتحادیه فوتبال انگلیس که در این صورت مشخص است شما نمیدانید چلوکباب چه اثری بر رأی رأیدهندگان دارد! شما نمیدانید داشتن یک رستوران چه کمکی به پیشرفت فوتبال میکند. اگر دقت کرده باشید، نیمی از مربیان و بازیکنان فوتبال ایران در حال حاضر یا رستوران دارند یا سفرهخانه و یا کافی شاپ! فکر میکنید چرا؟ اگر دلیلش را نمیدانید من هم به شما نمیگویم! هر کدامتان آمدید جلو که شریکی یک چلوکبابی بزنیم، آن وقت رازش را به شما میگویم!
***
به سلامتی و مبارکی برای سوپرجام قرعهکشی شد و تیم پرسپولیس توانست میزبان این مسابقه باشد! نکته جالب اینجاست که پرسپولیسیها چند سالی است روی دور شانس هستند. هر قرعهای به آنها میخورد یا لیگ دویی است یا لیگ سهای یا لیگ یکی! در آسیا به هند میخورند. در ایران به بندر عامری! در قرعهکشی سوپرجام هم میزبان میشوند.
کسی نظری ندارد که چرا همه شانسها برای آنهاست؟
بازگشت به اصل خویشتن
زشت و زیبا
سامان موحدی راد
امروز روز شادی است! سلسله اخبار بد و ناامیدکننده که زندگی روزمرهمان را دربر گرفته میتوانست با یک لغزش شب گذشته ادامه داشته باشد اما چنین نشد و تیم ملی در یک شب رؤیایی بحرین را از پیشرو برداشت. نگاه به رنک بحرین و ایران در رتبهبندیهای فیفا نکنید. این دیدار همیشه برای ما حساس بوده و از 2002 به بعد حساستر هم شده! بمانند این بازی که به دلایل بسیاری بازی مهم و حساسی هم از آب درآمد. پیشنیه تاریخی تقابلهای ایران و بحرین در یک سو و وضعیت لب مرزی تیم ملی برای صعود- سقوط در سوی دیگر و در نهایت تصمیم ناجوانمردانه کنفدراسیون فوتبال آسیا و دبیرکل بحرینیاش برای اعطای میزبانی به بحرین موجب شده بود تا این بازی به اوج حساسیتش برسد اما تیم ملی در نهایت با یک نمایش قابل قبول در نیمه دوم و به مدد ستارههای ارزشمندش توانست به راحتی بحرین را در خاک خودش شکست دهد.
تیم ملی در بازی با بحرین دو روی کاملاً متفاوت داشت. یک نیمه کسل کننده و ناامید کننده و یک نیمه درخشان و قابل اعتنا. ترکیب احمد نوراللهی و احسان حاجصفی در این بازی نشان داد که یکی از اشتباهترین ترکیبهای ممکن در تیم ملی است و همین ناکارآمدی روی عملکرد تیم در نیمه نخست تأثیر گذاشته بود. اگر چه اسکوچیچ میبایست از همان نیمه نخست ترکیب درست را به میدان میفرستاد اما بالاخره در نیمه دوم او به اشتباهات ترکیبش پی برد و با چند تغییر بازی را به نفع خودش تغییر داد. نیمهای که اعتبارش علاوه بر ستارههایی چون قدوس و طارمی و آزمون برای دراگان اسکوچیچ هم هست. کسی که توانست با یک تعویض طلایی و آوردن سامان قدوس ورق را برگرداند و نمایش تیم ملی را دلچسب کند.
بازی با بحرین چند پیام مهم داشت. یکی نمایش بازی خوانی دراگان اسکوچیچ بود که حداقل در این اشل توانسته کیفیتش را نشان دهد. چیزی که مربیای مثل ویلموتس از پسش برنیامده بود. مسأله دیگر که بسیار اهمیت دارد، درخشش زوج خط حمله ایران بود. طارمی و آزمون در اوج آمادگی نمایشی خیرهکننده داشتند. اگر مهدی طارمی دقتش در زدن ضربه آخر را بیشتر میکرد ای بسا در همان نیمه اول کار تمام شده بود. با این حال آمادگی این دو ستاره تیم ملی در خط حمله بسیار امیدوارکننده بود. مسأله دیگر کیفیت نیمکت تیم ملی بود. تیمی که برای بردن بحرین سامان قدوس، علیرضا جهانبخش، سعید عزتاللهی، مهدی ترابی و مهدی قائدی را روی نیمکت دارد تیم خطرناکی برای هر رقیبی در آسیاست. چند نمایش ضعیف با ویلموتس و کرختی دوران کرونا باعث شده بود تا روزهای طلایی فوتبال ملی را فراموش کنیم اما نمایش خوب تیم اسکوچیچ در بحرین بار دیگر خاطره گرم تیم ملی را زنده کرد.
درخشش شاهزادههای پارسی در حاشیه خلیج
مگسپرانی در منامـــه!
پیش از این پیروزی دلچسب مقابل گربه سیاه همیشگیمان، تیم ملی مانند شیری رنجور و خسته بود که درد میکشید اما خم به ابرو نمیآورد. تنِ پرقدرت اما بیانگیزه یوزهای همواره سربلند فوتبال ایران با ناملایمتیها و حواشی بسیاری که برایش پدید میآمد، از همیشه بیرمقتر انگاشته میشد اما پس از کسب 3 امتیاز ابتدای تورنمنت مقابل تیم ملی فوتبال هنگکنگ و دفن کردن بحرین در پایتختش با چاشنی شیرین طلسمشکنی، مشتهای گره کرده به هوا پرتاب شد تا باز هم یادآور آن شود که این تیم ملی مربوط به هیچ جناح و هیچ رنگ خاصی نیست؛ تیم ملی همه ایران است و ما هم که بارها نشان دادهایم بهوقتش همه با هم هستیم.
دراگان اسکوچیچ علیرغم عدم وجود تجربه هدایت تیم ملی پیش از حضورش در کادرفنی ملیپوشان، نشان داد محقق کردن وعدههایش را بلد است و اهل جا زدن نیست. مارک ویلموتس را به یاد بیاورید که در شرایطی بهمراتب بهتر از امروزِ تیم ملی، ایران را در خاک بحرین به شکستی مذلتآمیز دچار کرد و سپس هم هیچ تقصیری را برعهده نگرفت. سرمربی دلالمآبی که برای 2 شکست خانمانسوز با چمدانی مملو از یوروهای بادآورده به بلژیک فرار کرد و چنان میراثی برای همتای کرواتش برجای گذاشت تا هرگز کمر راست نکند اما این دراگان اسکوچیچ بود که درنهایت غریو مستانه شادیاش را آنقدر بالا برد تا تُن صدای خود و شاگردانش به بروکسل، پایتخت بلژیک و به نزدیکیهای خانه گاومیش بلژیکی هم برسد.
بحرین بیش از آنکه حریف قدر و دندانگیری برای یوزهای ملیپوش ایران باشد، چیزی شبیه به مگسی مزاحم اما آشنا با فنون جنگ روانی بود. نهتنها این نسل از تیم ملی بلکه نسلهای طلایی پیشین نیز از این رقیب به شرارت و بدی یاد میکردند. نسلی که مهدی مهدویکیا، علی دایی، وحید هاشمیان، فریدون زندی، علی کریمی و سایر ستارهها را دربر میگرفت هم از این قاعده مستثنی نبود و کمیتش در منامه لنگ میزد. نه آنکه بحرین هماورد قابلی باشد، نه؛ تیمی که به خودش لقب غواصان مروارید را داده آنقدر قدم زدن روی اعصاب هواداران و بازیکنان را بلد بود که نتیجه را مطابق میل خودش تغییر دهد و طلسم منحوس برتری مقابل ایران را در منامه حفظ کند.
نوبت اما به شیرهایی رسید که از کوران سخت ناملایمتیها و تندباد تخریبها به سلامت عبور کرده و حالا از جهنم منامه، یک گلستان خوش آبورنگ ساخته. دو نیمه کاملاً متفاوت برای تحقیر بحرین و صید غواصان ناشی در ژرفای خلیج همیشه فارس کافی بود تا این سردار آزمون باشد که رودرروی بحرینیهای ناجوانمرد، لبخند میزند و آن تراژدی مقدماتی جامجهانی 2002 را به یادشان میآورد. بحرینی که با کارشکنیهای پیاپی از تمام توان لابیگریاش استفاده کرد و همه کارتهایش را سوزاند تا به مرحله بعدی برسد، حالا در میانههای راه و در گلولای چسبناکی گیر افتاده که 11 ستاره تیم ملی ایران برایش فراهم کردهاند. تعویضهای بینقص کادرفنی ملیپوشان و تهییج تعصبی یوزها در استادیوم ملی منامه، تمام آن چیزی بود که یک ارتش برای لِه کردن دشمن نیاز داشت. سردار آزمون، مهدی طارمی، سامان قدوس، وحید امیری و سایر ستارههای آسمان درخشان فوتبال ایران کاری کردهاند کارستان اما این آغاز رؤیاست و بازی تازه شروع شده.
این تیم دوست داشتنی
غرش بههنگام یوزپلنگ زخمی
یوزپلنگ فوتبال ایران هرچند مدتهاست که زخمی و کمرمق است، بهموقع غرش کرد تا ما را به رقمخوردن لحظههای شاد دیگر با خود امیدوار سازد. یک یوزپلنگ زخمی، باز هم یک یوزپلنگ است؛ یکتنه علیه تمام ناعدالتیها و بیمهریها میتازد و سه بر صفر نه بحرین را، بلکه ظلم آشکار فیفا و کنفدراسیون AFC در ستودن میزبانیهای ایران را شکست داد و همچنین کارشکنیهای بحرینیها را که تمام تلاششان را در تنظیم جزییات برگزاری دیدارها به سود خود به کار بردند.
هر دو طرف ایرانی و عراقی برای برگزاری بازی نهایی و سرنوشتساز رودررو در گروه روی چمن نامرغوب ورزشگاه شیخ محمد آل خلیفه اعتراض کردند و دست رد به سینه آنها خورد اما تیم ملی در ورزشگاه ملی بحرین بر طلسم نبردنهایش در منامه خاتمه بخشید.
تمام سهم این پیروزی میان دراگان اسکوچیچ و کادرفنی و شاگردانش تقسیم میگردد که برخلاف ایران – بحرینهای قبلی که در منامه برگزار شدند، غرور کاذب ناشی از کوچکبینی رقیبی که روزگاری جزیی از خاک کشورمان بوده را کنار گذاشته و خود را درگیر تنشهای فرساینده که در تقابلهای دو کشور همواره اجتنابناپذیر بوده، نساختند.
آنچه ورای نتیجه در منامه از تیم ملی دیدیم و از نگرانیهایمان برای دو فینال باقیمانده پیش رو کاست، افزایش هماهنگی میان ملیپوشان درون زمین بود، بهویژه در سمت راست میدان، جایی که علی قلیزاده و صادق محرمی با تکنیک و خلاقیتشان این جناح را در خلق موقعیت فعال ساختند.
با این حال، نمایش نیمه نخست ملیپوشانمان یک زنگ هشدار برای دیدار با عراق بود؛ جایی که بحرین برای دقایقی به خود جرأت داد دفاع فشرده و متمرکز در یکسوم خودی را رها کرده و در زمین ما به حفظ مالکیت توپ و فشار روی محوطه جریمه ما بپردازد.
و زوج خط حمله ما که نمیتوان آنها را دوست نداشت! مهدی طارمی و سردار آزمون که در مدت اندکی که در کنار یکدیگر قرار گرفتند، به گونهای با هم به کار ترکیبی میپردازند که گویا سالهاست در پورتو یا زنیت در کنار هم بازی میکنند. ما بارها با موقعیتهایی که هر یک از دست دادند، سرمان را از شدت افسوس گرفتیم اما هر دو را با همین ایراداتشان دوست داریم.
دو پاس طارمی پشت دفاع بحرین و تمامکنندگی سردار روی هر دو پاس، کلکسیونی از مهارتها و تکنیکهایی را در خود جای میداد که یک پله فراتر از گروه ما هستند.
تنها دلیل ناراحتی ما برای پنج روز آینده، مصدومیت وحید امیری است، گلادیاتوری که چه در پست دفاع چپ و چه به عنوان یک هافبک چپ، از جنگیدن در دفاع و حمله خسته نشد و ستونی بود که تیم ملی با آسودگی به آن تکیه میزد. امیری به احتمال زیاد دیدار با کامبوج و عراق را از دست داده و جای خالیاش باید با میلاد محمدی و علیرضا جهانبخش پر گردد؛ یا با یک احسان حاجصفی سرحالتر و کماشتباهتر از کاپیتان تیم ملی در بازی روز گذشته.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو