دفاع چپ نگرانی بزرگ پرسپولیس
نگرانی در خط حمله؛ دو شماره 9 کنار هم
محمد قراگزلو
خبرنگار
جدا از غافلگیری دقیقه یک و ماجرای تغییرات حین بازی گاریدو که اصلاً مؤثر نبود با در نظر گرفتن نمایش نخست پرسپولیس میتوان درباره برخی پستها دقیقتر شد.
وحید امیری فوتبالیست فوقالعادهای است و همیشه حتی بیشتر از توانش را در زمین مسابقه میگذارد اما قرار نیست از یک بازیکن 36 ساله توقع راندمانی در حد سوپرمن داشته باشیم. او یک بازیکن کامل است که از قابلیت بازی در سه چهار پست بهره میبرد اما هیچ کدام از بازیهای تدارکاتی پیش فصل نشان نداده بود که او یک مدافع چپ کامل و نود دقیقهای نیست. امیری برای اضافه شدن از عقب در پست دفاع چپ بازیکن ایدهآلی است اما دو اشتباه مرگبار در آن پست داشت که میتواند آلارمی برای مدیران باشگاه باشد که هر چه سریعتر به فکر جذب جانشین عبدالکریم حسن باشند. شرایط در آن جناح پرسپولیس به گونهای پیش رفت که گاریدو از ایوب العملود چیزی حدود بیست دقیقه در دفاع چپ بهره برد که طبیعتاً او نیز در آن جناح کارایی لازم را نداشت تا باشگاه پرسپولیس برای جذب یک مدافع چپ خارجی باکیفیت خارجی دست بجنباند.
از طرفی هیچ کدام از خریدهای تازه پرسپولیس نمایشی ویژه ارائه نکردند. فرشاد احمدزاده و علی علیپور را که میشناختیم و به تبع این شناخت انتظار از علی علیپور بیشتر بود اما تلاش مفرط این بازیکن به جایی نرسید که بخشی از آن را میتوان به ناهماهنگی و بخشی دیگر شرایط زمین مسابقه و سیستم تازه ارتباط داد. فرشاد احمدزاده هم نمایش متوسطی ارائه کرد اما انتظار میرود او نیز در بازیهای آینده مهره مفیدتر و مؤثرتری برای پرسپولیس در فاز حمله باشد.
اما نگاهها به ایوب العملود دقیقتر و موشکافانهتر بود. ایوب دو سه ارسال خوب داشت و در دفاع و حمله از توازن برخوردار بود اما آنقدر ویژه نبود که از حالا پرسپولیس به داشتن مدافع راستی بهتر از دانیال امیدوار باشد. گندوز هم با اولین و شاید تنها توپ جدی که به سمت دروازهاش آمد گل خورد و بعد از آن محک جدی نداشت.
موضوع دیگر مدل بازی است تیم گاریدو حتی اگر در جزئیات تفاوتهایی با تیم یحیی داشته باشد در مدل حمله از اصول کلی آن تیم پیروی میکند. واقعیت اینکه سیستم تهاجمی پرسپولیس همچنان متمرکز بر کنارههاست؛ پاسهای کوتاه، کارهای ترکیبی از کانالهای کناری و در نهایت ارسال. از این ارسالها در همین بازی با ذوبآهن کم نبود اما به نتیجه نیانجامید و اینجا بود که فقدان تنوع در راههای خلق موقعیت به چشم آمد. پرسپولیس در مرکز زمین بازیکنان خلاقی مثل سروش رفیعی، محمد خدابندهلو، یاسین سلمانی و حتی سینا اسدبیگی را دارد که پاس تودر و خلاقانه را خوب بلدند اما حرکت تیم روی آنچه آنها خوب آموختهاند متمرکز نیست. در مصاف با ذوب آهن اندک پاسهای خلاقانه سروش یا خدابندهلو ریتم تیم در حمله را جذابتر از سانترهای متوالی میکرد اما برای تحت فشار گذاشتن یا تسلیم ذوبآهن کافی نبود.
نگرانی تازهای هم در خط حمله وجود دارد. زمانی علی علیپور در نقش مهاجم مکمل بازیکنی مؤثر و کارگشا در کنار مهدی طارمی برای خط حمله پرسپولیس بود اما حالا خود علیپور شماره 9 ای است که نیاز به یک مکمل دارد. با وجود این واقعیت اینجاست که عیسی آلکثیر هیچ گاه مهاجم مکملی نبوده و فقط در باکس کارگشاست.
از طرفی پرسپولیس بعد از مدتها با دو مهاجم نوک بازی میکند. اتفاقی که در چهار سال حضور یحیی روی نیمکت و حتی نیم فصلی که او در رأس کار نبود به تعداد انگشتان یک دست اتفاق نیفتاد. این تازه بودن طبیعتاً ناهماهنگیهایی همراه خود خواهد داشت که در زمین مسابقه مشهود بود اما انتظار میرود با وجود خصوصیات نسبتاً مشابه عیسی و علیپور این دو مهاجم در ادامه فصل با شناخت بیشتر از فضاسازیها و مدل حرکتشان در زمین هماهنگی و کیفیت بالاتری پیدا کنند.