در حافظه موقت ذخیره شد...
روزگار سخت والیبال
اینکه در پایان هفته اول لیگ ملتهای جهان قعرنشین رقابتها لقب گرفتیم علاوه بر مشکلات فنی تیم، به نوع مدیریت سران فدراسیون وتصمیمات مهم مدیریتی و استراتژی اشتباه آنها در انتخاب کادر فنی برمیگردد. تا چند سال پیش فاصله والیبال ما با ایتالیا، اسلوونی، کوبا، فرانسه، لهستان و ژاپن بسیار کم بود و در بسیاری از رقابتهای جهانی و حتی المپیک طعم شکست از ملیپوشان ما را چشیده بودند. حال سؤال اساسی این است چرا در جدول ردهبندی والیبال دنیا این شش تیم در پایان هفته اول بالانشین هستند و تیم ملی ما که روزگاری مدعی مدالآوری و رقابت برای قرار گرفتن در جمع بهترینها بود، امروز تیم شانزدهم و آخر مسابقات است.
درست است که پائز تازه به تیم ملی ما اضافه شده و شناخت ناقصی از والیبال ایران و نخبههای ملیپوش دارد، اما اولاً مسئولین فدراسیون در پایان هفته اول با انتخاب نادرست خود امید کمسوی حضور در المپیک را از والیبال ایران گرفتند. دوم اینکه با نوع بازی و تاکتیک تیم ملی و همچنین عدم هماهنگی بازیکنان ایران بعید است شاگردان سرمربی برزیلی بتوانند نتایج در خور توجهی در هفته دوم لیگ در سرزمین آفتاب تابان در برابر ژاپن رقیب سنتیمان، برزیل تیم باریشه والیبال دنیا و بلغارستان و ترکیه به دست آورند.
هفته سوم لیگ ملتها هم که به میزبانی فیلیپین و از 29خرداد با حضور هلند، امریکا، فرانسه و آلمان برگزار خواهد شد به مراتب شرایط سختی برای ملیپوشان رقم خواهد خورد. تیمهای هفته آخر هم با شناخت کامل از ایران پای به آوردگاه جهانی میگذارند و بسیار بعید است که پائز بتواند در فرصت اندک بیست روزه معجزه کند و هم از نظر روحی، روانی و هم از نظر تاکتیکی تغییر محسوسی در شرایط تیم ملی ایجاد کند. شاید وقت آن رسیده که در رویکردها و سیاستها و استراتژی فدراسیون تغییرات بنیادین صورت پذیرد. مادامی که والیبال ایران اسیر بازیکنسالاری و سیاستهای غلط مدیریتی است راه به جایی نخواهد برد و دوران عقبگرد دردآوری را تجربه خواهد کرد.