تأملاتی درباره روزنامه و مطالعه در عصر ChatGPT به مناسبت 27 سالگی ایرانورزشی
آیا هوش مصنوعی روزنامهنگاری را نابود میکند؟
رسول مجیدی
روزنامه نگار
چند هفته پیش یکی از دوستان که اتفاقاً کار رسانهای هم میکند در گفتوگویی دوستانه خیلی جدی گفت: «چرا باید کتاب بخوانم؟ همه چیز در اینترنت هست دیگه.» من میدانستم که اشتباه میکند ولی حوصله توضیح نداشتم. اساساً همه چیز یعنی چه؟ اینکه میگویند آدم هرچه بیشتر بداند متوجه میشود کمتر میداند به نظرم بهصورت برعکس هم معنادار است؛ آدم هرچه کمتر بداند فکر میکند بیشتر میداند!
این سؤال که آدم چرا باید کتاب بخواند چند سال پیش درباره روزنامه وجود داشت. چرا آدم باید روزنامه بخواند وقتی اینترنت هست؟ به نظر کار بیهودهای میآید. این دیدگاه در سالهای گذشته آنقدر ریشه دوانده که حالا تیراژ روزنامهها به معنای واقعی بحرانی به نظر میرسد. در این مسیر البته خود روزنامهها هم شاید کم مقصر نباشند. خیلیهایشان کپی همان مطالب اینترنتیاند و وجهه کلی این کار را خراب کردهاند. با این همه هنوز هم روزنامه جای بهتری برای خواندن مطالب تحلیلی و بلند است. همین روزنامه خودمان را در نظر بگیرید. هر روز حداقل در هر صفحه یک مطلب تحلیلی پیدا میشود. اینگونه مطالب یا اساساً در دنیای وب که پر است از خبرهای کوتاه و تلگرافی پیدا نمیشود اگر پیدا بشود هم آدم حوصلهاش نمیآید در صفحه کوچک گوشی آن همه متن را بخواند. این است که هنوز که هنوز است کسانی که روزنامه میخوانند از عمق بیشتری برخوردارند. نتیجه آن دیدگاه که چرا باید روزنامه خواند حالا تبدیل شده به اینکه چرا باید کتاب خواند؟ احتمالاً با توسعه هوش مصنوعی هم منتهی میشود به این گزاره که «اساساً چرا باید چیزی را دانست؟ هروقت به مشکل خوردیم از ChatGPT و امثالهم میپرسیم دیگر!» نمیدانم؛ شاید هم دنیای بدی نشد و آنهایی که عمیقترند، با مطالعهترند بیشتر از قبل مشخص شوند. خیلی از سطحیها بازی را به هوش مصنوعی میبازند، خیلیها دیگر حوصله یادگیری ندارند و فقط عدهای قلیل و خالص باقی میمانند!