عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6699 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۲۷ بهمن
|
در چنین روزی 27 بهمن 1381
تساوی «احسان قائممقامی» مقابل «نایجل شورت»
روز پنجم از دیدار احسان قائم مقامی از ایران و نایجل شورت از انگلیس دو استاد بزرگ شطرنج جهان در گرامیداشت دهه مبارک فجر یکشنبه شب به تساوی انجامید.
در این دیدار که در فدراسیون شطرنج برگزار شد، دو شطرنج باز به نتیجه تساوی رضایت دادند.
قائممقامی در این دیدار با مهره سیاه و شورت با مهره سفید بازی کرد. در پایان دور پنجم، قائممقامی صاحب 1/ 5 امتیاز و شورت صاحب 3/ 5 امتیاز است. بدین ترتیب رقابت دو شطرنج باز در دور ششم در قهرمانی شورت هیچ تأثیری ندارد.
شورت 5 هزار دلار و قائممقامی 3 هزار دلار دریافت خواهندکرد.
احسان قائممقامی با درجه بینالمللی 2500 تنها استاد بزرگ تاریخ شطرنج ایران است که مقام دوم تیمی آسیا در سال 1999، نایب قهرمانی مسابقات مسکو و مقام سوم مسابقات استادان بزرگ هندوستان را در اختیار دارد.
نایجل شورت با درجه بینالمللی 2690 قهرمان سه دوره بریتانیا، نفر دوم و سوم جوانان جهان، نایب قهرمان مسابقات جهانی 1993 که با نتیجه 5/12 بر 5/ 7 مقابل گری کاسپاروف شکست خورد و دارنده مقام سوم جهان در سال 1990 است.
روز فوقالعاده برای سجاد شهباززاده
بلوغ فنی و شخصیتی شماره 9
هفته پایانی نیمفصل اول برای سپاهان و شهباززاده، فوقالعاده به پایان رسید. آنها صدرنشین لیگ برتر شدند، در بازی بزرگ فصل حریف مستقیمشان را بردند و نمایشی برتر از حریف داشتند. بر خلاف روزهای ابتدایی فصل، دیگر کسی به تواناییهای محرم و تیمش شک ندارد. با این حال میتوان برنده اصلی این مسابقه را، سجاد شهباززاده دانست. بازیکنی که توانست برای نیمفصل خوب و بازگشت به دوران اوجش، پایانی جذاب بسازد.
کامل کردن کلکسیون
شهباززاده با پیراهن سایپا، استقلال، نفت تهران و سپاهان، دروازه تراکتور را باز کرده و جزو رکوردداران گلزنی به این تیم محسوب میشود. خود سپاهان هم سابقه گل خوردن از شهباززاده را دارد و او در دربی تهران توانسته به پرسپولیس گل بزند. با این حال، مقابل تعداد گلهای او به استقلال، عدد صفر نوشته شده بود. شهباززاده تا به حال نتوانسته بود دروازه استقلال را باز کند و امروز، این طلسم را شکست. حالا تقریباً تمام تیمهای بزرگ ایران، سابقه گل خوردن از شهباززاده را دارند.
گلزنی در نیمه استقلال
هیچ تیمی در این فصل لیگ برتر، نیمههای اول خوبی به اندازه استقلال نداشته است. آنها در نیمه اول، نتایج یک طرفه، مقتدرانه و خوبی گرفتهاند و بر خلاف آن، در نیمه دوم آسیب پذیر نشان دادهاند. استقلالیها تا قبل از امروز، فقط یک گل در نیمه اول خورده بودند. گلی که توسط حریف زده نشد و حسین حسینی، با یک مهار اشتباه دروازه تیم خودی را باز کرد. سجاد شهباززاده، اولین حریفی شد که این فصل توانسته در نیمه اول، دروازه استقلال را باز کند. استقلال در سی دقیقه ابتدایی بازیهایش گلی نخورده بود که این رکورد هم با گل شهباززاده شکسته شد.
آقای گلی بیرقیب
پیش از شروع بازی سپاهان و استقلال، آقای گلی شهباززاده در نیمفصل اول تقریباً قطعی شده بود. منشا گل دهمش را به نساجی زد اما شهباززاده با 11 گل، بالاتر از او قرار داشت. با این حال شهباززاده با زدن گل دوازدهم، هم آقای گلی نیمفصل را شیرینتر کرد و هم به رکورد گلزنیاش در تاریخ لیگ برتر رسید. شهباززاده در بهترین فصل دوران فوتبالش، توانسته بود 12 گل برای استقلال بزند و حالا این تعداد گل را، در یک نیمفصل برای سپاهان زده است. با یک گل دیگر، او از رکورد گلزنی خودش در یک فصل عبور خواهد کرد.
پسر خوب سپاهان
شهباززاده بعد از زدن گل اول، شادی نکرد و به تیم سابقش احترام گذاشت. صحنه ویژه شهباززاده در این مسابقه اما به گل دوم سپاهان مربوط است. گلی که با پاس خلاقانه سروش رفیعی و دخالت شهباززاده زده شد. ابتدا به نظر میرسید این گل را هم شهباززاده وارد دروازه استقلال کرده اما او در شادی گل، اشاره کرد دخالتی نداشته و سروش رفیعی زننده گل است. دو رفتار شایسته روی دو گل که نشان داده آقای گل لیگ از نظر شخصیتی هم به بلوغ رسیده و میتواند به نمادی برای این فصل سپاهان تبدیل شود.
طنزیم
شوخی شوخی
هومن جعفری
شوخی شوخی محمود فکری دارد طوری مربیگری میکند که با وجود بالای جدول بودن، نه حمایت رسانه را دارد نه حمایت پیشکسوتان را و نه حمایت هواداران را! کمی حرفهایتر باش برادر! بقیه در جدول پایینتر بودند کسی جرأت نمیکرد در موردشان حرف بزند! از هفته اول سپرت پایین است که! بعد هم مرد حسابی دستکم از چهار نفر سؤال کن که در کنفرانس مطبوعاتی باید چطوری جواب سؤالها را داد. قهر کردن نداریم که!
*
اینطوری که رسانهها گزارش دادهاند یورگن کلوب به علت از دست رفتن قهرمانی تیمش، نزدیک بوده در کنفرانس مطبوعاتی بزند زیر گریه! بابا این چه روحیهای است! اینجا در ایران مربی در کنفرانس مطبوعاتی آماده است تا با یوزی خبرنگاران را بزند بعد تو میزنی زیر گریه آبروی هرچه مربی است را میبری؟ به جان خودم قسم چهارتا خبرنگار از ایران بروند انگلیس، فوتبالشان درست میشود! جمع کنید این سوسول بازیها را!
*
این را بخوانید: «چند سال در بارسلونا باهم کار کردیم. او ستاره تیم بود و من کمک مربی. ساعتها باهم بودیم و روزهای خاطرهانگیزی کنار هم داشتیم و البته روزهایی ناامیدکننده. البته اینطور نبود که کنار هم اشک بریزیم ولی همواره ارتباطمان خوب بود. سپس او وارد دنیای مربیگری شد و جدای از تنشها، رابطه خوبمان حفظ شده است. وقتی سال 2017 پدرم از دنیا رفت، پپ به من زنگ زد چرا که میدانست پدرم برایم چه اهمیتی داشت. وقتی مادر پپ فوت شد نیز من به او زنگ زدم.»
اینها صحبتهای مورینیو در مورد گواردیولاست. اینطوری که معلوم است این دو تا فقط رفقای مرگ و موتند و عادت دارند بعد از فوت متوفی، به صاحب عزا زنگ بزنند! با در نظر گرفتن میزان بالای مرگ و میر بین خانواده این دو مربی، احتمالاً طرفین منتظر مرگ عمه کتی هستند که تماس بعدی را برقرار کنند.
*
به سلامتی و مبارکی دیدارهای تدارکاتی تیم ملی در نوروز 1400 لغو شد! از طریق همین تریبون این اتفاق فرخنده را به عزیزان فدراسیوننشین تبریک میگوییم. مرسی که هستید!
جنگ با دشمن خیالی
پادشاه عریان زیر بار نمیرود
سامان موحدی راد
استقلال سرانجام به زمین سفت رسید. وضعیت چنان بحرانی بود که محمود فکری نشست خبری را هم ترک کرد و در برابر یک سؤال معمولی و بدون غرض هم تاب نیاورد و همچنان به جنگ خیالی خودش با دشمنانش ادامه داد. اگرچه بارها و بارها تأکید شده بود که پادشاه لخت است و لباسی برای او دوخته نشده اما پادشاه زیربار نرفت تا اینکه در زمین سپاهان هم رکورد چند سال شکستناپذیری در برابر این تیم را از دست داد و هم صدر جدول را. حالا استقلال باید پیگیر نتایج صنعت نفت باشد و ببیند آیا در پایان نیم فصل رتبه سوم به او میرسد یا خیر.
بازی روز شنبه به خوبی نشان داد که استقلال تا کنون روی اتفاقات و مهارتهای فردی بازیکنانش به نتیجه رسیده بود. یک نمایش متوسط از رشید مظاهری کافی بود تا استقلالیها بدانند اگر رشید این فصل دروازهبانشان نبود یا چنان روی فرم نبود، معلوم نبود الان کجای جدول بودند. تنها نقطه اتکای محمود فکری تا اینجای فصل امتیازاتی بود که جمع کرده و استقلال را در وضعیت بهتری نسبت به سالهای قبل قرار داده بود اما استراتژی نتیجهگرا هم نقاط ضعفی دارد. غیر از اینکه هواداران از بازی لذت نمیبرند و احتمالاً مدام از شما انتقاد میکنند، خیلی محتمل است که شما بازیهای بزرگ را هم ببازید و باخت در بازیهای بزرگ معنیای جز از دست رفتن جام ندارد؛ مسألهای که استقلال این سالها به خوبی آن را درک کرده و فهمیده که شکست در بازیهای بزرگ به معنی از دست رفتن صدر و قهرمانی است. حالا آنها یک بازی شش امتیازی را در اصفهان باختهاند و با این سبک بازی احتمالاً شانسی هم برای رسیدن به جام ندارند؛ جامی که چند سالی است با استقلالیها قهر کرده است.
فکری؟ تغییر؟ خیر، خبری نیست
مازیار گیلکان
قهر محمود فکری از کنفرانس خبری واکنش تازه او به انتقادات فنی است اما فکری پیش از این قهر آخر، زمینه را فراهم کرده بود.
سرمربی استقلال مدتهاست تلاش میکند تا مقابل انتقادات مقاومت کند و هیچ نقدی را نپذیرد و تمام انتقادات را دشمنی و بدخواهی برای خودش و استقلال بداند اما واقعیت این است که روش او پذیرفته نشده و فقط انتقادات را بیهوده جلوه داده است، از این منظر که انتقاد از روند فنی استقلال را بیفایده کرده و نشان داده که کادرفنی استقلال علاقهای به پذیرفتن هیچ نکتهای را در نقد کار خود ندارند.
محمود فکری چند هفته پیش به خبرنگاری که در کنفرانس خبری از او سؤالی پرسید، اینطور پاسخ داد: «گوشی شما آرم استقلال دارد و معلوم است استقلالی هستید ولی نباید بازیچه دست این و آن شوید و هر چیزی که میگویند را به کادرفنی انتقال بدهید. قدر کادر فنی خود را بدانید که در حال تلاش است.» همان روز هم مشخص بود فکری یا دچار این باور شده است که همه میخواهند به او آسیب برسانند و یا دچار این باور که باید چنین فضایی را بسازد و با خلق دشمن فرضی، خود را در موقعیت بهتری قرار دهد اما هر کدام از این تصورات میتواند به روند مربیگری او آسیب برساند.
فکری پیشتر نیز گفته بود: «متأسفانه ما هر کاری کنیم یک عده از دوستان هستند که ایراد میگیرند. تیم در صدر جدول هم باشد و اختلاف امتیاز با تیمها داشته باشیم از ما ایراد میگیرند و البته این خوب است. من خیلی خوشحالم که از ما ایراد میگیرند.» اما فکری تمام این انتقادات را دلیل بدخواهی میداند و این برداشت یا تحمیل این برداشت، هر دو خود آسیبرسان است برای استقلال.
کار درباره فکری به جایی رسیده که دیگر بعید است او دیدگاه خود را درباره موج انتقادات تغییر دهد. اینطور که از رفتار و تصمیمات فکری میبینیم، او علاقهای به تغییر نگاه خود ندارد. در کنفرانس آخر نیز فکری نشان داد که قصد پذیرش انتقادات و اصلاح روند فنی تیم را ندارد و نمیخواهد باور کند که کیفیت فوتبال تیمش نازل است.
وقتی یک مربی نمیخواهد بپذیرد که مسیری کج را طی میکند و این نپذیرفتن ۱۵ بازی طول میکشد، آیا از دست کسی کاری برمیآید؟ فکری بعد از بازی سپاهان گفته: «خدا را شکر که باختیم و مجدداً سؤالات کارشناسان و ایراد گرفتنهای آنها آغاز شده است. وقتی میبریم کسی سؤال نمیپرسد.» فکری همچنان تلاش میکند تغییری در نگاهش پدید نیاید.
دیگر جایی برای زخمخوردن نیست
شاید این آخرین باره!
میعاد نیک
با شکست تیم استقلال در واپسین دیدار نیمفصل نخست لیگ بیستم و سپری شدن سینوسی 15 بازی تحت هدایت محمود فکری، مشخص شد که این سرمربی از حداقل پارامترهای لازم برای ایستادن بر عرشه کشتی بزرگی مانند استقلال برخوردار نیست. آبیهای تهرانی در آخرین مسابقه نیمفصل و درست در جایی که میتوانستند نسخه یکی از مدعیان اصلی قهرمانی لیگ را در دیداری متقابل بپیچند، اسیر بیتاکتیکیهای کادرفنی شدند تا هم سپاهان از استقلال پیشی بگیرد و هم مسیر گلات قهرمانی پرسپولیس هموارتر شود.
مهمترین بازی این فصل برای تیم استقلال نه رویارویی با تراکتور و فولاد و نه شهرآورد پایتخت، بلکه دیدار با سپاهان محرم نویدکیا در نقش جهان بود. محمود فکری بهعنوان بالاترین مسئول فنی اردوگاه آبی نقش متهم ردیف اولی را بازی میکند که هیچجوره قرار نیست اشتباهات عریض و طویل خود و کادرفنی گوش به فرماناش را بپذیرد و همواره به فرافکنی و خلط مبحث میپردازد تا زمان بخرد. استقلال در یک بازی 6 امتیازی و جایی که میتوانست تا چند هفته جلوی انتقادات را بگیرد، قافیه را به تیمی باخت که شرایط مهرهایاش اگر از استقلال بدتر نباشد، بهتر هم نیست.
برای یافتن علل شکست استقلال در این دیدار خارج از خانه نیازی نیست که بهدنبال بهانههای عجیب و غریب بگردیم؛ پاسخ در همین نزدیکی است. محرم نویدکیا در نخستین سال سرمربیگریاش و در شرایطی که حتی مدرک B مربیگری آسیا را هم ندارد، با اتکا به ظرفیتهای موجود و تقسیم کار اصولی، تیمی ساخته که دوست و دشمن به احترامش بایستند. سپاهانی که تحت هدایت امیر قلعهنویی با نوعی فروپاشی مواجه شده بود را محرم طوری متحول کرده که انگار 10 سال است در رأس امور فنی قرار دارد و از همه پیچیدگیها باخبر است. نویدکیا با محول کردن مسئولیت فنی و تاکتیکی به علیرضا مرزبان و حضور بهعنوان یک عنصر کاریزماتیک و منضبط چنان طراوتی به طلاییپوشان اصفهانی داده که شاید اجحاف باشد اگر سپاهان را برترین تیم نیمفصل نخست لیگ بیستم ندانیم.
در سوی دیگر میدان اما با یک کادرفنی تماماً برعکس مواجه بودیم؛ از سرمربی گرفته تا سرپرست و مربی و دستیار؛ همگی استاد پرداختن به حاشیهها هستند و گویی از این حرفه لذت میبرند! استقلال که لیگ بیستم را پرطمطراقتر از همه رقبای خود آغاز کرد، در همان ابتدای کار با فقدان یک عنصر مدبّر و مدیر در رأس کادرفنی خود مواجه بود اما این خلأ هرگز به چشم اعضای هیأتمدیره و مدیرعامل این باشگاه نیامد تا کارد به استخوان هواداران و همچنین بازیکنان برسد. محمود فکری که بالاترین سمت مربیگریاش به هدایت تیم نساجی بازمیگشت، با خروج ناگهانی فرهاد مجیدی و فقدان گزینههای مناسب یکباره به آرزوی چندین و چند ساله خود رسید تا اینبار در کسوت سرمربی تیم استقلال به ماجراجوییها و آزمون و خطاهای کشندهاش بپردازد؛ غافل از اینکه قطب آبی تهران محل مناسبی برای مربیان ناکارآمد نیست.
کادرفنی تیم استقلال اما برخلاف عده کثیری که شامل میشود، از تاکتیک و تفکرات فنی خالی است و این موضوع بهکرات در نمایشهای آبیها در همین لیگ مشاهده شده. برعکس سپاهان که بین امور فنی و روانی مرز باریکی شکل گرفته، در استقلال همهچیز شلخته و بیسامان است و مسئولیت این بیساختاری هم مستقیماً به شخص محمود فکری باز خواهد گشت. از تمرین نوبتی بین دستیاران گرفته تا بینظمی در مسابقات و تعدد نظرات، کادرفنی استقلال نشان داده که صلاحیت هدایت آبیها را ندارد و اگر یک سیستم مناسب در باشگاه وجود داشت، اصلاً کار به ورود این افراد به باشگاه تیم کشیده نمیشد.
زمان پذیرفتن تمام شد؛ زمان رفتن رسید
نیازی به یک اتاق اضافی نیست!
سام ستارزاده
صدرنشینی در جدول لیگ برتر، اولین و آخرین پوشالی بود که میشد بر بازیهای فنی مأیوسکننده آبیهای پایتخت گذاشت. فروریختن این پوشال در نیمفصل، بیشک به سود باشگاه و هواداران پرشمارش بود؛ ولی کادرفنی کمتدبیر استقلال از آن نفع چندانی نمیبرد.
به کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی با سپاهان باز میگردیم. محمود فکری با شنیدن نخستین سؤال فنی از جایش برخاست و با جمله «چرا زمانی که ما میبریم هیچ سؤالی پیدا نمیشود» سالن کنفرانس را ترک کرد؛ بدون آن که به خاطر بسپارد که در روزهای برد استقلال نیز پرسشهای مشابهی را با «حالا که ما با همین شیوه صدرنشینیم» پاسخ میداد.
محمود فکری کادرفنی خود را «فنیترین» در فوتبال باشگاهی ایران میداند اما در ۱۵ بازی رسمی تیمش در نیمفصل نخست، بهویژه در زمانهایی که تیم با استراتژی ۳-۵-۲ بازی میکرد، کار تیمی و پلنهای مشخص و کار شده برای طرح موقعیت و استفاده از ضربات ایستگاهی، آخرین چیزهایی است که به چشم میخورند. زمانی که فکری هدایت استقلال را پذیرفت، افرادی که در فضای مجازی از وی استقبال میکردند تنها از مقابله وی با بازیکنسالاری و حاشیهسازی نوشتند؛ یعنی حتی سرسختترین هواداران فکری نیز بهنوعی میدانند که وی با نساجی نیز بار فنی متفاوتی نسبت به متوسط فوتبال ایران بهنمایش نگذاشت.
کادرفنی استقلال از شکستخوردههای بزرگ ۱۵ سال اخیر نیمکت آبیها بهاضافه آرش برهانی و حنیف عمرانزاده تشکیل شد. برای انتخاب مربی تمریندهنده، امیدعلی دفتری به امید نمازی که سابقه دستیاری کارلوس کیروش را هم دارد، ترجیح داده شد. اکنون در مورد نقش وی در ارتقای فنی تیم صحبتی نمیشود. سایر اعضای این کادر نیز بهگفته خود فکری از همان روز نخست بهصورت «دورهمی» درکنار یکدیگر امور فنی تیم را پیش میبرند.
برای پیشروی در لیگ بیستم، یکی از عمیقترین اسکوآدهای لیگ بههمراه دو بازیکن خارجی سطح بالا در اختیار آرپیجیزن استقلالیها قرار داده شد؛ که یکی از آنها را خود فکری فراری داد. در هفتههای نخست، تأکید فکری روی این بود که به تیمش زمان بدهند. امروز زمان کافی برای ساختن زیربنای فنی تیم به وی داده شده. اگر کمبود دیگری هم در این مدت وجود داشته باشد، مسئولیت آن با مدیریتی است که فکری کوچکترین زاویهای با آن پیدا نمیکند و حتی گاهی بهوضوح در تنش میان آنها و طرفداران تیم، مقابل طرفداران میایستد.
امروز که صدر جدول از چنگ آبیها ربوده شده، آنهم در حالی که نمایش کیفی پسران آبی در نقش جهان رضایتبخش نبوده، مشخص میشود که بخش زیادی از انتقادات فنی و حتی غیرفنی علیه کادرفنی استقلال بجا و از روی دلسوزی بوده. هیچ اتاق فکری برای زمینخوردن استقلال نقشه نکشید؛ چرا که با وجود چنین نیمکت آبیای نیازی به یک اتاق اضافی نبود. محمود فکری، صمد مرفاوی و پرویز مظلومی، ماهها فرصت شنیدن انتقادات و پذیرفتن حقایق تلخ پیرامون تیمشان را داشتهاند؛ ولی در این زمان، شاید انتخاب آنان دیگر میان زود رفتن و دیر رفتن با خاطرهای بهمراتب تلختر باشد. فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا در پیش است و به نفع این کادرفنی است که با چنین تیمی که ساختهاند، با بزرگان غرب آسیا پنجه نیندازد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو