همه ما مقصریم

سرمقاله

داود عطایی

این روزها بحث فرهنگ هواداری و اصولاً فرهنگ‌سازی و ایجاد بستر مناسب برای هواداران فوتبال در ورزشگاه‌ها داغ شده است. فارغ از اتفاقات اخیر که تلنگری به مسئولین ورزش و فوتبال کشور بود، سؤال اساسی این است که در دو دهه اخیر در ورزش و بویژه در فوتبال در حوزه فرهنگی و به صورت خاص در موضوع فرهنگ هواداری چه کاشته‌ایم که انتظار داریم محیط مناسب و امن فرهنگی و اجتماعی برای حضور خانواده‌ها، کودکان، نوجوانان و بانوان در ورزش فراهم شود؟ کسانی که از نزدیک فوتبال باشگاهی و دنیای هواداری بویژه نحوه طرفداری دو آتشه‌ها را می‌شناسند، به خوبی می‌دانند از سالیان دور بازیکنان و اعضای کادر فنی تیم‌های میهمان در خانه حریفان در برخی شهرستان‌ها با چه شرایطی روبه‌رو هستند. کم ندیده و نشنیده‌ایم که پس از پیروزی تیم میهمان در برخی شهرستان‌ها چه اتفاقات ناخوشایندی برای تیم‌ها می‌افتد. صرف‌نظر از نحوه برخورد انضباطی فدراسیون که در اکثر اوقات بازدارنده نیست، ضعف فرهنگ‌سازی در باشگاه‌های ورزشی و به طور خاص در فوتبال مشهود است. سالیان طولانی از رقابت‌های لیگ برتر و لیگ دسته اول می‌گذرد اما در هیچ کدام از باشگاه‌های لیگ برتر و لیگ آزادگان به معنای واقعی کلمه معاونت فرهنگی یا کمیته فرهنگی و البته کانون هواداران قوی، منسجم و با تشکیلات تعریف شده فرهنگی نداریم. حدود ۱۵ سال پیش پزشک متخصص ساکن اروپا در دفتر روزنامه با نگارنده تماس گرفت و بشدت از نحوه برخورد طرفداران تیم ملی فوتبال دلگیر و ناراحت بود. می‌گفت پس از باخت در یکی از بازی‌های ملی آنچنان هواداران و تماشاگران حاضر در ورزشگاه با الفاظ ناشایست ملی‌پوشان را بدرقه کردند، که موجب تأثر شدید و ناراحتی چند روزه او شده است. تعریف می‌کرد که در شهر نسبتاً کوچکی که تحصیل و زندگی می‌کند، تیمی در دسته دوم لیگ فوتبال آن کشور حضور دارد که در هر بازی خانگی با حمایت کامل مردم خونگرم این شهر در طول ۹۰ دقیقه بازی تشویق می‌شوند. خانم دکتر متخصص می‌گفت: امکان ندارد حتی در صورت باخت سنگین تیم شهرشان هواداران در طول ۹۰ دقیقه مسابقه کلامی توهین‌آمیز به کار ببرند. ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر یکسره و با سرودهای خاص تیمشان را تشویق می‌کنند و نه به تیم حریف توهین می‌کنند و نه در صورت باخت از حمایت بازیکنان خودی دست برمی‌دارند. آخرهفته‌های خانوادگی اکثر هواداران برای سرگرمی و تفریح به ورزشگاه قدیمی و زیبای شهرشان می‌روند و از دیدن یک فوتبال زیبا در کنار خانواده لذت می‌برند و اوقات فراغتشان را سپری می‌کنند. تماس گرفته بود که بگوید در حیرت است چطور در ایران که مهد فرهنگ است تماشاگران که باید همواره حامی تیم ملی‌شان باشند بعد از باخت به ملی‌پوشان و کادر فنی توهین می‌کنند. اواخر مکالمه ما، خانم دکتر گریه‌اش گرفت که در آن شهر کوچک همراه چند ایرانی وطن‌پرست با پیروزی و موفقیت تیم ملی خوشحالند و با باخت تیم محبوبشان گریه می‌کنند، اما در هر شرایطی به عشق وطن، تلاش و کوشش بازیکنان تیم ملی را تحسین می‌کنند. در پایان مکالمه هم می‌خواست این مورد مهم را در نشریه‌مان به همه هواداران گوشزد کنیم که ارزش فرهنگ اسلامی و ایرانی ما بسیار بالاتر از برد و باخت‌هاست و فارغ از نتایج مسابقات نحوه رفتار و برخورد تماشاگران به خصوص در بازی‌های ملی بیانگر غنای فرهنگی کشور است. حالا پس از ۱۵ سال با مرور اتفاقات بازی پرسپولیس و سپاهان و توهین بی‌سابقه پیرمرد هوادار سپاهان به بانوان هوادار حاضر در ورزشگاه یاد سخنان آن روز هموطن دغدغه‌مند طرفدار تیم ملی افتادم که چرا محیط پاک ورزش ما باید به این گونه رفتارهای سخیف آلوده شود. به راستی پدری که فرزند نوجوانش را برای دیدن بازیکنان محبوبش به ورزشگاه برده چه گناهی مرتکب شده که باید مرتب دو دستی گوش‌های جگر گوشه‌اش را بگیرد تا شنونده الفاظ ناشایست نباشد. فدراسیون فوتبال به عنوان متولی احیای مسائل فرهنگی در باشگاه‌ها به جای اینکه صورت مسأله را پاک کند، با هم‌افزایی با نهادهای فرهنگی و باشگاه‌ها باید هر چه سریع‌تر فکری عاجل و البته عملیاتی برای رفع این نقیصه کند. همان‌طور که برای هزینه‌ها و بودجه سالیانه تیم‌ها قانونگذاری می‌کنند، در امور فرهنگی هم دستورالعمل‌ها و قانون‌هایی با قابلیت اجرا تصویب و ابلاغ کنند‌. مسئولین فدراسیون و مدیران باشگاه‌ها و سازمان لیگ و حتی رسانه‌ها همه در این اتفاقات مقصرند، بنابراین به جای فرافکنی و شعار دادن بهتر است هر چه سریع‌تر با احیای معاونت‌های فرهنگی در باشگاه‌ها و سپردن امور فرهنگی ورزش و علی‌الخصوص فوتبال به افراد متخصص و دلسوز؛ زمینه ارتقا و پیاده‌سازی فرهنگ هواداری و شیوه طرفداری مناسب از تیم‌های محبوب هر شهر و استان را فراهم کنند.
به امید روزی که در همه ورزشگاه‌های کشور و در هنگام برگزاری مسابقات ورزشی به خصوص فوتبال همه خانواده‌های ایرانی با خاطری آسوده بتوانند اوقات فراغت خود را به خوبی و در محیطی فرهنگی و بدون دغدغه همراه فرزندان خود سپری کنند.

جستجو
آرشیو تاریخی