امیر قلعهنویی اشتباهات جوانی را کنار میگذارد؟
قاب عکس حیرتانگیز را بشکن!
سعید زاهدیان
روزنامهنگار
افسوس میخورم که چرا آن روز یک دوربین عکاسی همراهم نبود؛ سالهاست تصویری در ذهنم نقش بسته که هرگاه صحبت از امیر قلعهنویی میشود، آن قاب ثبت نشده مقابل چشمانم ظاهر میشود.
حوالی ساعت 9 شب 24 آبانماه سال 85 در حالی که وسط لابی هتل المپیک منتظر بودم تا آندو تیموریان از اتاق پایین بیاید، با یک تصویر حیرتانگیز روی پلههای هتل المپیک مواجه شدم. قبل از آنکه درمورد این قاب صحبت کنم، باید این توضیح را بدهم که آن روز-24 آبان ماه سال 85- تیم ملی ایران در تهران دو بر صفر کرهجنوبی را برد. همان مسابقه که گلهایش را رضا عنایتی و حسین بادامکی به ثمر رساندند تا امیر قلعهنویی مسرور و شادمان از این برد با چهره یک مربی فاتح ورزشگاه آزادی را ترک کند.
از موضوع اصلی فاصله نگیریم؛ بعد از بازی آندو گفت که بیا هتل المپیک تا وسایلم را جمع کنم و بعد با هم صحبت کنیم. منتظر آندویی بودم که پاس گل اول را به عنایتی داده بود؛ همان سانتری که عنایتی بعد بازی در وصف آن گفت: «نمیشد به سانتر انگلیسی آندو نه بگویم!» اینها را گفتم تا ذهن شما برود به دوران کمیته انتقالی، خردجمعی، انتخاب قلعهنویی و دوران پسابرانکو که نیمکت تیم ملی پس از سالها به یک ایرانی سپرده شده بود.
آنهایی که شکل و ساختار هتل المپیک را میشناسند، حتماً میتوانند راهپلههای «پت و پهن» هتل را مقابل ذهن خود مجسم کنند. روبهروی راهروهای هتل ایستاده بودم که صدای بلند همهمه که از طبقه بالا نزدیک و نزدیکتر میشد، مصادف شد با پایین آمدن گروهی 30-20 نفری که از پیچ طبقه دوم به سمت پایین، سرازیر شده بودند. آنقدر راهپله شلوغ بود که در آن لحظه امکان بالا رفتن وجود نداشت. وقتی به این گروه نگاه کردم، حیرتزده و مات و مبهوت ماندم و البته افسوس خوردم که چرا دوربین عکاسی ندارم. آن سالها اسمارتفون و موبایلهایی با قابلیت دوربین باکیفیت وجود نداشت.
متحیر به امیر قلعهنویی نگاه کردم که پیشقراول این گروه بود. کنارش، دو، سه نفر از دلالهای فوتبال ایران شانه به شانه حرکت میکردند. آن زمان واژه ایجنت مد نبود. حیرتزده به این فکر میکردم که عموغلام، حمید، خشایار و... که آن سالها در زمره چهرههای خوشنام فوتبال نبودند، کنار سرمربی تیم ملی چه میکنند؟ به آنها فکر میکردم که چشممان به جمال علیسیاه، افشار، داوود جورابلو، سهراب بوقی و از همه بدتر تعدادی از قلچماقها و لمپنهای همیشه حاضر روی سکو روشن شد. در صف عقبتر، دستیاران تیم ملی که متشکل از مربیان بیرون مانده فوتبال ایران بودند، جلب توجه میکردند؛ از ناصر ابراهیمی، مهدی مناجاتی، کریم بوستانی، پرویز مظلومی، افشین پیروانی، میرشاد ماجدی، رضا رجبی و...!
حالا میفهمید که چرا بابت نداشتن دوربین و ثبت نشدن آن تصویر حیرتانگیز افسوس میخورم! امیر قلعهنویی سهم همه را داده بود؛ برای آنکه از سوی استقلالیها متهم به انتخابهای رنگی نشود، ناصر ابراهیمی و افشین پیروانی را به کادرفنی آورده بود اما مغز متفکر تیم او قرار بود منصور ابراهیمزاده باشد که آن سالها همه تصور میکردند تمام موفقیتهای ذوبآهن نتیجه کار اوست و کربکندی هیچکاره است.
این گروه پرطمطراق و شلوغ، امیرخان قلعهنویی را تا در هتل مشایعت کردند و یکی از همراهان در ماشین را برای او باز کرد و پس از سوار شدن مرد فاتح روز بر ماکسیمای مشکی، ماشین زوزه کشان به سمت در خروجی هتل رفت و جمعیت از لابهلای گرد و خاکی که ماشین به پا کرد، یکی یکی محو شدند و در کمتر از 30 ثانیه همه آن 30-20 نفر غیبشان زد.
ایکاش آن تصویر وجود داشت تا امروز مقابل امیر قلعهنویی بگذاریم و از او بپرسیم که برنامهاش برای تیم ملی چیست؛ دستیاران و همراهان او چه کسانی خواهند بود و اتفاقات هتل المپیک دوباره تکرار میشود؟ آیا بازهم قلچماقها، لمپنها و لیدرها سرمربی تیم ملی را محاصره میکنند و فهرستی بلند بالا از بیرون ماندههای فوتبال با عنوان دستیار یک و دو و سه، مربی دروازهبانها، سرمربی تیم «ب» یا مدیر اجرایی و الی آخر سر از تیم ملی درمیآورند؟
امیر قلعهنویی تصور میکند به خاطر شکست مقابل کره در ضربات پنالتی اخراج شد و برایش دادگاه شکست تشکیل دادند اما او باید به خاطر بیاورد که تقسیم تیم ملی بین مربیان بیرون مانده با توصیه دوستان و آشنایان و رفیق و رفیقبازی روی نیمکت بود که پیکان انتقادات را به سمت او چرخاند. حضور لیدرها، قلچماقها و افرادی که در فوتبال خوشنام نبودند یا نماد فوتبال سنتی و غیرعلمی محسوب میشدند، باعث شد تا حتی بسیاری از مخالفان مربی خارجی هم از امیر روی برگردانند و به نقد او و رفتارهایش بپردازند. امیر تاوان اشتباهاتی را داد که نتیجه خامی و جوانی او بود. اگر این بار هم منصور، غلام، امیرهوشنگ -یا امثال این دلالها که برای منافع بازیکنشان از هیچ کوششی دریغ نمیکنند- کنار امیر قرار بگیرند و در انتخاب دستیاران و کادر فنی اشتباهات گذشته تکرار شود، دیری نخواهد پایید که همه مخالفان مربی خارجی علیه او موضع خواهند گرفت. «روزهای فیفادی» فروردین اولین آزمون او است. بعد از نخستین بازی میشود در مورد امیر بهتر قضاوت کرد که همراهان او در هتل چه کسانی هستند و آیا قلعهنویی متوجه قاب عکس اشتباه خود شده و آن را کنار گذاشته یا همچنان میخواهد تصویر حیرتانگیز 16 سال قبل را تکرار کند؟!