عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6655 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۱ دي
|
از دست خدا تا دست «مهدی شیری»!
شاید اگر مهدی شیری دستش را بلند نمیکرد و جونیور نگرائو با یک برگردان گلی رؤیایی به پرسپولیس میزد، آن وقت هواداران این تیم میگفتند کاش پنالتی میداد و نمیگذاشت این گل روحیه خرابکن به ثمر برسد ولی فوتبال است و همین اماها و اگرها که البته معمولاً سهم ما ایرانیها میشود!
پرسپولیس 1-2 مقابل اولسان کره جنوبی شکست خورد تا کماکان در حسرت این جام آسیایی بماند و هواداران این تیم که در سه سال دو بار نایب قهرمان آسیا شوند، متلکهای گزنده رفقای استقلالیشان را بشنوند؛ لابد با این واکنش که دیروز مقابل تیم پانزدهم جدول لیگ برتر مساوی کردید و در جدول پایینتر از گلگهر ایستادهاید.
چند نکته از این بازی را با هم مرور کنیم:
ناشیها: دو خطای پنالتی که هدیه کردیم آنقدر بد، ناشیانه و کمرشکن بود که زانوی هوادار را در خانه سست کرد چه رسد به بازیکن درون زمین! احمد نوراللهی با خرواری تجربه و سابقه بستن بازوبند به بازو، در حالیکه بازیکن حریف پشت به دروازه بود و موقعیتی نداشت و تنها چند ثانیه مانده بود که بازی در نیمه اول تمام شود، پنالتی کودکانهای داد. آرژانتینیها اگر مارادونایی داشتند که با دست خدا برایشان گل زد، پرسپولیسیها هم مهدی شیری داشتند که اسپک زد! فینال لیگ قهرمانان آسیا جای این شوخیهای محلی نیست. ضربه بازیکنان پرسپولیس شبیه شلیک به شقیقه خود بود!
شجاع خلیلزاده: همه میدانستند که جونیور نگرائو تمامکننده اصلی اولسان است. توپها به او ختم میشود، او در این بازی هر وقت اراده کرد سر زد و پنالتی دوم محصول جاگیری او درست پشت سر شیری بود.
یعنی انگار شیری مسئول یارگیری بازیکنی شده بود که 20 سانتیمتر قدش بلندتر بود. شجاع خلیلزاده با رفتنش از پرسپولیس ضربه کاری به این تیم زد. او برای مهار بازیکنانی از این دست روی زمین و هوا مفید بود.
داور: «تقصیر داور بود» یک قرص مسکن ساخت وطن است که از خوردن آن نه حال کسی خوب میشود و نه نتیجهای برمیگردد. بزرگنمایی خطاهای داور سالهاست در همه عرصهها رخ میدهد. عادت داریم آنقدر بادش کنیم تا اشتباهات و خطاهای خودمان به چشم نیاید. در میان مقصران این شکست، داور بازی یکی از کم گناهترینها بود. به جای نفرین کردن VAR، زمینهای فوتبال را به آن تجهیز کنیم تا بازیکنان فکر نکنند داورها کور هستند!
AFC جنایت کرد؟ : این افسانههای ملی-محلی را بگذاریم کنار. خسته نمیشویم از این بهانهجوییهای مکرر؟ شادی پس از گل و بادامی کردن چشمهای عیسی آلکثیر ناشیانه بود. بیاطلاعی از حساسیت به نژادپرستی دلیل کافی برای گریختن از مجازات نیست. جریمه شدید و سختگیرانه بود اما دست از این لجبازیها برداریم. برنامه فوتبال برتر او را دعوت کرده و درست همان عکسی که باعث محرومیت شده را در ابعاد غولآسا پشت سرش نشان میدهند! دست از لجبازیهای کودکانه برداریم، راهش نفوذ در AFC و کسب کرسی است نه این کارها که فقط مصرف داخلی دارد. واقعاً فکر میکنید الان مدیران AFC نشستهاند و دارند فوتبال برتر میبینند و شما با این کار خرد و خاکشیرشان کردید؟
موتور گازی و جت: علی پروین سیسال پیش بعد از قهرمانی در پکن و در توصیف شتاب گرفتن فوتبال شرق آسیا گفت: «ما با موتور گازی حرکت میکنیم و اونا با جت!» به جز دقایقی که پرسپولیس به صورت غریزی حمله میکرد و کرهایها هوشمندانه دفاع میکردند و اتفاقاً با چند بازیکن در پی زدن گل سوم بودند، فوتبالمان با هم قابل مقایسه نبود. پرسپولیس 8 بار صاحب کرنر شد اما دریغ از یک ضربه مؤثر به سمت چارچوب.
بدون تعصب به حرکات ترکیبی، سرعت انتقال بازی، سبک ضربه زدن بازیکنان اولسان به توپ و مهارتشان در تنظیم ریتم بازی نگاه کنید. فوتبال شرق آسیا از ما گذر کرده. با ضرب و زور و دعا و غیرت و تعصب و ... نمیشود همیشه همه تیمها را برد. برد 3-صفر ژاپن مقابل تیم ملی را حتی با کیروش از ذهن بگذرانید. ما هنوز اسیر هیجان میشویم. به کیفیت لیگمان نگاه کنید. تازه این بهترین تیم چهارسال اخیرمان بود.
یحیی و پسرانش: نایب قهرمانی در آسیا برای فوتبال ایران اتفاق بزرگی است. آنها با وجود محرومیت چند بازیکن کلیدی تلاش کردند، تا آخرین ثانیهها هم میتوانستند گل بزنند اما تیم برتر نبودیم. پرسپولیس با این شیوه حتی به نفت مسجدسلیمان هم گل نزد. تیم در خلق موقعیت مشکل دارد. چه در لیگ و چه در فینال آسیا. این تیم پارسال در لیگ برتر دقیقه 92 به گلگهر گل زد و یک دقیقه بعد گل خورد، در جام حذفی مقابل استقلال در آخرین دقایق پیش افتاد و باز چند ثانیه بعد گل مساوی را خورد و در پنالتی باخت. نقدها وارد است، همانطور که عدم تعویض بازیکنانی که بیش از حد دویدند را میشود یک خطای تاکتیکی عنوان کرد. با این همه تیمی که با رفتن بیرانوند، علیپور، ترابی، شجاع و ... کاملاً متحول شده، دست مریزاد دارد.
شکست تلخ است ولی پذیرش شکست ممکن است به پیروزی در آینده ختم شود. برای قهرمانی در آسیا به جای تحقیر AFC و تلاش برای کشف دستهای پنهان باید خودمان را ارتقا دهیم. لیگ برترمان و البته کیفیت بازیکنانمان تا در لحظههای زیر فشار قرار گرفتن، مثل آماتورهای زمین خاکی عمل نکنند.
هزار راه نرفته
جامی که حق اولسان بود
مازیار گیلکان
این پرسش که آیا اولسان شایسته قهرمانی بود در زمین مسابقه پاسخ داده شد. فوتبال همیشه همین است. پاسخ سؤالات در زمین بازی پیدا میشود، نه در جایی دیگر و به روایت ما. در خبرها میخواندیم که جونگ سئونگ هیونگ با دو جام قهرمانی ACL که با پیراهن کاشیما و اولسان مقابل پرسپولیس به دست آورده، یکی از پرافتخارترین بازیکنان کرهای است و نکته جالب این که چنین اتفاقی برایش در ۲۶ سالگی رخ میدهد. پرسپولیسیها امیدوار بودند که انتقام بیت گارام که در سال ۲۰۱۱ به ایران گل زده بود را همزمان با سئونگ یونگ بگیرند اما این اتفاق رخ نداد و دو ستاره تیم اولسان با جام عکس یادگاری گرفتند. این خبر اما حاوی نکات دیگری نیست که توضیح دهد چرا بازیکن ۲۶ ساله کرهای ۲ جام آسیایی در کارنامهاش دارد و فوتبال ایران یک سال بیشتر از سن بازیکن کرهای در حسرت این جام است. فوتبال در شرق آسیا رشد چشمگیری داشته، در غرب آسیا نیز مثل شرق کار به برگزاری جام جهانی هم رسیده اما فوتبال ایران از جریان این رشد عقب مانده است. اولسان نشانه این رشد است که جام قهرمانی آسیا را بالای سر برد و پرسپولیس که به حسرت خود سال دیگری را افزود نشانی از وضعیت جاری در فوتبال ایران دارد.
کیم دو هون، سرمربی اولسان پیش از بازی فینال آسیا در آستانه اخراج بود. او گفته بود: «فینال آخرین بازی است که میتوانم بازیکنان اولسان را هدایت کنم. من میخواهم در این دیدار برنده باشم و بعد از آن به کره جنوبی بازگردم.» گوانگ گوک کیم، مدیرعامل اولسان هیوندای نیز در پاسخ گفته بود: «ما هنوز در مورد تمدید قرارداد با کیم تصمیم نگرفتهایم و تمام تمرکز ما روی فینال لیگ قهرمانان است.»
اولسان حتی تا این اندازه دچار مشکلات داخلی بود اما جام را به کره برد. بدون آنکه از استرس و به هم ریختن تیم و... گلهای بشنوید. اولسان جام را بار دیگر به کره برد، چون استحقاقش را داشت و درخشید. ما برای آنکه به جام آسیا چنگ بزنیم، باید مسیرهای دیگری را در فوتبال امتحان کنیم.
یک قهرمان نصفه و نیمه!
پرسپولیس قاتل خودش بود
میعاد نیک
لیگ قهرمانان آسیا 2020 بالاخره پس از کشوقوسهای فراوان به ایستگاه پایانیاش رسید تا پرونده سال کرونایی فوتبال آسیا با قهرمانی تیم اولسان هیوندای به سرانجام برسد. دو تیم منتخب منطقه شرق و غرب فوتبال آسیا مسیر متفاوتی را برای رسیدن به یکقدمی جام نقرهای ACL سپری کردند اما خروجی نهایی فینالیستهای آسیایی هیچ شباهتی به یک بازی بزرگ و حتی کوچکترین قرابتی به مهمترین مسابقه فوتبال تورنمنت باشگاهی آسیا نداشت. تیم پرسپولیس برای کسب نخستین قهرمانی آسیاییاش بیش از حد اسیر بیتجربگی و اشتباهات فردی شد و تیم اولسان هیوندای هم هرگز به ببری که لقبش را به همراه دارد، شباهت نداشت.
تیم کرهای با شکست دادن تیمهای ویسل کوبه، بیجینگ گوان، ملبورن ویکتوری و شانگهای شنهوا نشان داد برای قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا چیزی کم و کاست ندارد، ولی چیزی که در نهایت به قهرمانی نماینده فوتبال کره در تقابل عصر شنبه منجر شد، اشتباهات سریالی و از پیش باختن بازیکنان پرسپولیس بود. دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا 3 گل داشت که هر 3 گل روی اشتباهات فردی بازیکنان به ثمر رسید؛ گل پرسپولیس روی اشتباه بازیکن اولسان هیوندای و گلهای تیم کرهای روی خطای بیمورد احمد نوراللهی و دست ناخدای مهدی شیری!
اینکه در بزرگترین و مهمترین مسابقه فوتبال باشگاهی آسیا هیچ تاکتیک و تکنیکی وجود نداشته باشد و تیم قهرمان را تنها اشتباهات فردی بازیکنان و کمک داور ویدئویی مشخص کند، نمایانگر انحطاط و پسرفت فوتبال قاره کهن است. پرسپولیسیها هرگز در حد و اندازههای یک تیم لایق عنوان قهرمانی ظاهر نشدند اما در طرف مقابل تیم اولسان هم قهرمان شایستهای برای فوتبال آسیا نبود. شاید اگر مدافعان تیم پرسپولیس کمی در سبک تدافعی خود دقت میکردند و یا کمک داور ویدئویی به یاری عبدالرحمن جاسم قطری نمیشتافت، اکنون نخستین ستاره آسیایی هم بالای لوگوی تیم پرسپولیس دوخته میشد. پرسپولیس بیشتر از اینکه به اولسان ببازد، به خودش و شخصیت ضعیفش باخت و اولسان هیوندای هم قهرمان استفاده از اشتباهات بود، نه قهرمان لیگ قهرمانان آسیا.
داوری و VAR، مقصرین پوشالی باخت پرسپولیس
عبرت نمیگیریم که نمیگیریم
حالا یک شکست دیگر برای ما ثبت شده و ماییم و این آرزوهای محال که شاید در فوتبال ایران بار دیگر آستینی برای برگرداندن قطار به ریل اصلی و درست بالا زده شود.
سام ستارزاده
پرسپولیس امسال، بهعنوان یک تیم باشخصیت و جاهطلب، شایسته رسیدن به عنوان قهرمانی آسیا بود؛ و جای هزار افسوس است که مهر بطالت به طلسم ۲۷ساله فوتبال باشگاهیمان نزد. اما این ناکامی به تاریخ پیوسته و توجیه اتفاقاتی که در ورزشگاه الجنوب قطر رخداد، کمکی به تغییر این نتیجه نمیکند.
آنچه برای انجامدادن پیش رویمان باقیمانده، تحلیل عوامل نرسیدن دوباره قرمزها به نشان قهرمانیاست و اندیشیدن برای حل آنها. اگر این تحلیل را به دیدار نهایی اختصاص دهیم، داوری و سیستم VAR بیش از هر عامل دیگری در کانون توجهات قراردارند.
پس از اعلام دومین پنالتی برای اولسان، نخستین واکنش گزارشگران تلویزیون و چند شبکه اینترنتی که فینال را بهطور زنده پخشکردند، در این نقطه اشتراکداشت: «اگر VAR در کار نبود، قهرمانی آسیا در چنگ پرسپولیسیها بود».
این بحث اختصاصاً به رنگ قرمز یا آبی ربطی ندارد؛ حوالهکردن تقصیر باختها به گردن سیستم داوری، یک عادت زشت و همهگیر در اکثر ارکان فوتبال ایران است. دیدار ایران-ژاپن در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ را بهیاد دارید؟ همین عادت زشت، مقدمه شکست سنگین ما در آن بازی شد.
اما هیچکس عبرت نگرفت. هیچکس نپرسید چرا به جایی رسیدیم که خشم بر قاضی میدان را بر تمرکز روی فوتبالمان ترجیح میدهیم؟
با چشمهای نیمهباز هم میتوان توهم توطئه پوشالی فوتبالمان را رصد کرد. در لیگ برتر، از محمود فکری و علیرضا منصوریان روی نیمکتهای مدعی گرفته تا وحید بیاتلو که هدایتگر تیم قعرنشین مسابقات بود، هر بار که نتیجه نگیرند، در کنفرانس مطبوعاتی کوچکترین رخداد داوری درون زمین را علم عثمان میکنند، با لحن آتشین به داوران میتازند، و به یکباره به داستانسازی درمورد ناپاکیهای فوتبال ایران
میپردازند.
تعداد بیانیههایی که باشگاهها با کلیدواژه عدالت صادر میکنند، از تعداد گلهای لیگ قحطیزده ما سبقت گرفته. کاش به همین اندازه که برای سپرسازی از عدالت و تبعیض اصرار میورزیدیم، برای کاهش و رفع آن میکوشیدیم.
سیستم داور ویدیویی VAR طراحی شده تا چشم تیزبینی باشد برای تشخیص ریزترین ناعدالتیها. در عربستان، قطر، چین، کره و امارات، برگزارکنندگان با بهکارگیری تکنولوژی برای تشخیص آفساید از روی بند کفش بازیکن مهاجم خو گرفتهاند.
اما ما دیدیم نصب VAR به چمن باکیفیت و هزینه ارزی نیاز دارد و غریبگی با این سیستم نوین را در پیش گرفتیم. تا تیغ اجبار روی گلویمان نگذارند به وارد کردن آن فکر هم نمیکنیم و هنگامی هم که داور ویدیویی برخورد دست باز مهدی شیری روی توپ را شکار میکند، از وجودش شکایت میبریم. این که یک جام آسیایی از ویترین افتخارات قرمزهای پایتخت سر خورد، به سیستمی که مورد قبول معتبرترین نهادهای فوتبال سراسر جهان است ربطی ندارد. عدم قهرمانی پرسپولیس را باید در بحران اقتصادی فوتبال باشگاهی، ورشکستگی سازمان لیگ، فقدان امکانات سختافزاری روز دنیا، قانون منع جذب خارجی و غیره کاوید.
اگر میخواهیم گامی برای حلشدن این معضلات برداشتهشود، این گام با این نگرش که «عدهای نامرئی میخواهند دیگران رستگار شوند و ما نشویم» محقق نمیشود. از چنین تفکر مخربی تنها پرسپولیس آسیب میبیند؛ و از تفکری متفاوت و سازنده، پرسپولیس و دیگران با هم ترقی مییابند.
رخدادها برای عبرتگیری ما مدام در حال تکرارند. این که تفکر صحیح را انتخاب کنیم اما به خودمان واگذار شده.
از دست رفتن بهترین شانس
اینجا چراغی خاموش است!
سامان موحدی راد
حالا که همه چیز از دست رفته اما نگاهی از همینجا هم به بازی روز شنبه نشان میدهد که یک تیم ایرانی در نزدیکترین حالت ممکن برای کسب جام قهرمانی آسیا قرار داشت و از آن باز ماند. دلیل اینکه چرا پرسپولیس در این راه ناکام مانده شاید احتیاج به فرصت و بررسی و مداقه بیشتری دارد اما افسوسها وقتی بیشتر میشود که ببینیم اولسانی که قهرمان آسیا شده آیا واقعا یک قدرت برتر در قاره است؟
تصویر و تصور همیشگی ما از این دست قضایا اغلب همین است که فوتبال ما به دلیل زیرساختهای ضعیف و فوتبال غیرحرفهای و باشگاهداری دولتی حرفی برای گفتن در آسیا و در میان غولهای آسیایی ندارد. حقیقتاً از برخی جهات هم این حرف چندان بیراه نیست. تصویب قانون عجیبی مثل عدم بهکارگیری مربی و بازیکن خارجی معنیای جز خلع سلاح ایرانیها در برابر رقبای قدرتمند و متمولشان در آسیا ندارد. اما با این حال همین بازی شنبه نشان داد که پرسپولیس از ایران چندان فاصلهای با اولسان هیوندای کره که در ذهن ما نماد فوتبال پیشرفته و با دیسپلین آسیایی است، ندارد.
آنچه در زمین اتفاق افتاد یک بازی پایاپای بود و اگر آن چند اشتباه کودکانه رخ نمیداد، شاید الان ما یک قهرمانی آسیایی را جشن میگرفتیم.
اما هر چه که بود، رفتار غیرحرفهای ما و همچنین دور بودنمان از تکنولوژیهای روزی که در فوتبال دنیا رایج است موجب شد تا در فینال با غیرحرفهایگری زمینگیر شویم و یک فرصت دیگر را از دست بدهیم.
با همه اینها شاید این بازی و نمایش پرسپولیس برابر اولسان یک چراغ هرچند کوچک هم در دل ما روشن کند. امید به اینکه اگر روزی در این کشور مدیران فوتبالی عقلرس شدند و خواستند بنیان فوتبال حرفهای واقعی را بگذارند و به باشگاه داری حقیقی روی بیاورند شاید راه چندانی با سطح اول فوتبال آسیا نداشته باشیم.
درست است که در بیشتر کشورها جریان حرفهای باشگاهداری از ایران جلوتر است و مسیر بهتری را هم در پیش گرفتهاند ولی اگر عزمش در ایران جزم شود شاید خیلی زود به آن برسیم. چنانکه دیدیم اولسان هیوندای با این پیشینه در فوتبال حرفهای کره و با بازیکنان خارجی درجه یک در سطح آسیا و امکانات و زیرساختهای لازم هم شاید روی خوششانسیاش به قهرمانی رسید. شاید اگر فرصت بود که تیمهای ایران هم بتوانند از بازیکنان خارجی حرفهایتری استفاده کنند، نتیجه فینال جور دیگری رقم میخورد.
حالا البته یک شکست دیگر برای ما ثبت شده و ماییم و این آرزوهای محال که شاید در فوتبال ایران بار دیگر آستینی برای برگرداندن قطار به ریل اصلی و درست بالا زده شود.
نگاه میلی
هومن جعفری
وقتی تیم خودمان در آسیا بازی دارد:
«این بازی ملی است. همه باید نگاهمان را ملی کنیم.»
وقتی تیم رقیب در آسیا بازی دارد:
«این بازیها ملی نیست. مگر در اسپانیا همه به دنبال قهرمانی بارسلونا هستند؟ این بازیها باشگاهی است. تیم ملی فقط تیم ملی!»
وقتی تیم ملی بازی دارد:
اینها که ملی نیستند. یک مشت باندباز دور هم جمع شدهاند. تیم ملی فقط باشگاه!»
نتیجه اخلاقی: خدایا خودت همه ما را بخور!
شایعه شده که بازیکنان پیروزی بعد از شکست مقابل حریف کرهای، جای اینکه به خودشان دلداری بدهند، تمام وقت مشغول آرام کردن محمد حسین میثاقی بودند! داداش خیلی تعصب داری!
یک حرفی یحیی گل محمدی زد که آدم واقعاً دلش باید بسوزد. استاد بعد از بازی در کنفرانس مطبوعاتی گفت: ساختار تمام تیمها از باشگاههای ایرانی بهتر است. بر منکرش لعنت! بدهی ما از همه باشگاهها بیشتر است. ریخت و پاش ما از همه باشگاهها بیشتر است اما ساختارمان تعطیل است. همیشه به نیمهنهایی که میرسیم جای تقویت، تیم را تضعیف میکنیم. همیشه باید در بازیهای آخر ضربه عدم هماهنگی بین مسئولان باشگاه را بخوریم. هر تیمی هم باشد مهم نیست. همه تیمها در این مراحل با این وضعیت مواجه میشوند. فینال بعدی آسیا رفت تا ده سال بعد! حالا صحبت از فینال داغ است. یکی این بچه عبدی را بگیرد و کنترلش کند. هنوز نیامده در دربی گل زده، در نیمه نهایی و فینال لیگ قهرمانان آسیا هم گل زده. تجربه سالهای قبل میگوید که این بچه از همین امسال سه تا مدیر برنامه و چهار تا پیشنهاد خارجی و چهارهزار تا رفیق خوشگذران جدید پیدا میکند. این بچه استعداد دارد. توانایی دارد. مراقبش باشید.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو