|
در چنین روزی
مجتبی رفیعی هفت سال پیش در چنین روزی روزنامه ایران ورزشی تیتر نخست خود را به دربی هفتادونهم سرخآبیهای پایتخت اختصاص داده بود: «توپ و آتش». آن روزها حمید درخشان روی نیمکت پرسپولیس مینشست و امیر قلعهنویی سکان هدایت استقلال را بر عهده داشت. درخشان در مصاحبهای با ایران ورزشی راجع به بازی اظهار داشت: «دربی همیشه بازی بزرگی بوده و فشار روانی زیادی دارد. استقلال هم تیم خوبی است اما هر چقدر هم خوب باشد ما باید ببریم. البته شرایط این بازی و نتیجهاش قابل پیشبینی نیست اما همین میتواند باعث شود بازیکنان نمایش خوبی داشته باشند.» و امیر قلعهنویی در گفتوگویی مشابه چنین عقیده داشت: «هر دو تیم از بزرگان فوتبال ایران هستند و امیدوارم بازی یک برنده که آن هم ما باشیم، داشته باشد تا دیگر شائبهای به وجود نیاید. جای امیدواری است که بازیکنان ملی ما شرایط خوبی دارند.» برای خواندن این مطالب میتوانید به آرشیو روزنامه ایران ورزشی مراجعه کنید. ساختار دفاعی استقلال
تیم فوتبال استقلال در ۵ هفته ابتدایی مسابقات لیگ برتر به ۳ پیروزی و ۲ تساوی دست یافت تا یکی از تیمهای شکستناپذیر مسابقات تا پایان هفته پنجم باشد. آبیپوشان در این ۵ بازی ۵ بار به گل رسیدهاند که این آمار خوبی برای خط حمله آنها نیست و تنها یک بار گل دریافت کردهاند که این آمار خیلی خوب برای خط دفاعیشان به حساب میآید.
به گزارش خبرگزاری مهر، تنها گل خورده این تیم نیز در آخرین ثانیههای دیدار مقابل فجر سپاسی بود که بر اثر لیز خوردن پای دروازهبان در زمین ناهموار و لغزنده حافظیه هنگام خروج از دروازه رقم خورد تا شاگردان مجیدی نخستین امتیازات فصل را در آن بازی از دست بدهند. استقلالیها در حالی به لحاظ آماری بهترین عملکرد را در خط دفاعی دارند که نگاهی به دیدارهای آنها این واقعیت را مشخص میکند که در ساختار دفاعی هنوز مشکلاتی دارند که باید برای حفظ موقعیت خود در بالای جدول، ناچار به برطرف کردن آن هستند چون در این صورت احتمال اینکه در بازیهای آینده از این محل آسیب دیده و امتیازاتی را از دست بدهند، وجود دارد. به آخرین بازی آبیپوشان در لیگ باز میگردیم که دیدار مقابل نساجی بود. دیداری که بدون رد و بدل شدن گل به پایان رسید اما میتوانست گل یا گلهایی داشته باشد. شاگردان مجیدی در اکثر دقایق این دیدار توپ و میدان را در اختیار داشتند و به لحاظ مالکیت توپ، برتری کاملاً محسوسی نسبت به حریف داشتند که منجر به خلق چند موقعیت روی دروازه سرخپوشان مازندران شد. موقعیتهایی که هیچ یک از آنها تبدیل به گل نشد اما در نقطه مقابل مشاهده میشود که دست نساجی هم در این بازی بالا نبود و اگر آنها هم بدشانس نبودند، در یک یا چند موقعیت امکان رسیدن به گل را داشتند.
نساجی با اتخاذ شیوه دفاع-ضد حمله، تنها روی سرعت مهاجمان خودی حساب نکرده بود. الهامی با آنالیز خوبی که از استقلال داشت روی کندی مدافعان، فاصله بین هافبکهای دفاعی و مدافعان مرکزی و عدم هماهنگی کلی بین ۵ بازیکن فاز دفاعی نیز حساب خاصی باز کرد و با همین آنالیز در چند نوبت هم تا آستانه رسیدن به دروازه آبیپوشان پیش رفت؛ که از شاخصترین موقعیتهای از دست رفته نساجی میتوان به شاهکار دروازهبان جوان آبیپوشان در ربودن توپ از روی پای آل کثیر و عبور توپ از روی پای کریم اسلامی در دهانه دروازه خالی اشاره کرد.
دروازه استقلال در دیدارهای گذشته مقابل هوادار، تراکتور، ذوبآهن و فجر سپاسی هم با خطراتی مواجه شده بود که البته تنها یک بار این فرصتها تبدیل به گل شده بود.
مجیدی اگر میخواهد تیمش همچنان در نقش یک مدعی در بالای جدول باقی بماند و برای قهرمانی بجنگد، باید فارغ از آماری که در گل خورده برای تیمش به جا مانده، مشکلات ساختار دفاعی تیمش را از بین ببرد تا در دیدارهای پیش رو بخصوص با تیمهای مدعی، کمتر موقعیت گل به مهاجمان بدهد.
رم، مورینیو و قول جالب
تاریخی پر از وعده
یکشنبه شب سری A تحت ثأثیر تعویض طلایی مورینیو قرار گرفت؛ پسر جوانی که اولین گلزن متولد سال 2003 در این لیگ بود و جوانترین زننده 2 گل در یک بازی در تاریخ باشگاه پایتخت نام گرفت. نکته جالب پس از 2 گل «فلیکس آفنا جیان» که برتری دیرهنگام 2 بر صفر رم در خانه جنوا را رقم زد، قول مورینیو، سرمربی مشهور جلوروسی در کنفرانس خبری بعد از بازی بود؛ «قول دادم در صورت گلزنی برایش کفش بخرم و فردا صبح قولم را عملی میکنم. این کتانی بسیار گران است و او بعد از گل به سمتم آمد و قولم را یادآور شد. اولین کارم در فردا صبح، خرید این کتانی است». دادن چنین وعدههایی از سوی مربیان مشهور چندان کمسابقه نیست و قبلاً نمونههای مشابهی را دیدیم.
پیتزاهای رانیری
کلودیو رانیری به حکم ایتالیایی بودن علاقه زیادی به پیتزا دارد و به همین دلیل معمولاً شادیهایش را از طریق میهمان کردن شاگردانش ابراز میکند. او در درخشانترین برهه دوران مربیگریاش در لسترسیتی هر گاه تیم در یک بازی فصل 2016-2015 دروازهاش را بسته نگه میداشت، بازیکنانش را پیتزا میهمان میکرد و حتی یک بار از انگلیس به ایتالیا رفت تا به قولش مبنی بر صرف پیتزا کنار مادر پیرش عمل کند!
لباس لینهکر
همان لستر درخشان رانیری از ابتدای فصل 2016-2015 کاری کرد که لینهکر، ستاره سابق و مجری مشهور فعلی انگلیس قولی عجیب و غریب بدهد: «در اولین اجرای برنامه (MATCH OF THE DAY) پس از قهرمانی لسترسیتی در لیگ برتر با زیرشلواری ظاهر خواهم شد!»
لسترسیتی 3 هفته قبل از پایان فصل، عجیبترین قهرمانی در تاریخ لیگ برتر انگلیس را قطعی کرد و لینهکر مطابق وعدهاش با لباس خانگی در برنامه ظاهر شد!
قولی که عملی نشد
ریکاردو، سنگربان پرتغال در یورو 2004 خیلی خوب بلد بود به دفعات زیاد هواداران فوتبال را شگفتزده کند. بر همین اساس تعجبی نداشت که پس از ایستادن در دروازه پرتغال در ضربات پنالتی یکچهارم نهایی یورو 2004 مقابل انگلیس، کاری عجیبتر از مهار پنالتی واسل و بردن تیمش به نیمهنهایی تورنمنت خانگی انجام دهد. او پس از مهار این ضربه آن هم بدون دستکش، ضربه پنالتی هفتم پرتغال را درون دروازه جیمز قرار داد و باعث شد اوزبیوی فقید از شدت خوشحالی وسط زمین سجده شکر به جا بیاورد. پرتغال به برتری رسید و در نهایت تا فینال آن جام پیش رفت. ریکاردو وعده داده بود در صورت قهرمانی پرتغال در یورو با پای پیاده به زیارت فاطیمای مقدس میرود اما اشتباهش در صحنه منجر به گل یونان در فینال، مانع تحقق قولش شد!
موهای زرد یکدست!
عجیبترین مورد این مدل قول دادن به جامجهانی 1998 برمیگردد؛ وقتی بازیکنان رومانی پس از بردن انگلیس در بازی دومشان در گروه هفتم و اطمینان از صعود، مطابق وعده قبلی مبنی بر رنگ موی هماهنگ در صورت صعود زودهنگام، با موهای یکدست زرد به مصاف تونس حذف شده رفتند. هر 11 بازیکن تیم رنگ موی یکسان داشتند و یک عکس تاریخی قبل از شروع بازی رقم زدند! رومانی یوردانسکو تیم خوبی بود که در دور بعد اسیر تیم خوبتری به نام کرواسی شد.
(این مطلب پیشتر در فوتبال ۳۶۰ منتشر شده)
جذاب و پرخطر
مازیار گیلکان
بازگشت تماشاگران به ورزشگاه اتفاق خوشایندی است اما آنچه در روز بازی استقلال - نساجی در ورزشگاه آزادی تهران رخ داد، نه تنها خوشایند نبود بلکه میتوانست بسیار پرخطر باشد.
نحوه بلیتفروشی برای تماشاگران دردسرآفرین بود و دوستداران فوتبال را دچار سرگیجه کرد. ۳ ساعت قبل از بازی امکان خرید بلیت فراهم شد و این یعنی برگزارکنندگان لیگ اهمیت چندانی برای رکن اصلی فوتبال که تماشاگران هستند، قائل نمیشوند اما فارغ از این، موارد پرخطری نیز در روز بازگشت هواداران به ورزشگاه دیده شد.
تجمع تماشاگران پشت در شرقی ورزشگاه میتوانست حادثه تلخی بسازد. تماشاگران هنگام ورود به ورزشگاه در میان جمعیت گرفتار شده بودند و این میتوانست به آنها آسیب جدی برساند. این سوءمدیریتها میتواند به مرگ و آسیب جدی تماشاگران منجر شود.
در روزهایی که هنوز کرونا شیوع دارد و خطر ابتلا کم نیست، آن ازدحام پشت درهای ورزشگاه و جمعیتی که بدون فاصله از هم روی سکوها نشستند، خطر ابتلا را افزایش داده بود. بسیاری از تماشاگران از ماسک استفاده نکردند و اجازه همراه داشتن الکل نیز نداشتند.
باید به تماشاگران توصیه میشد که با فاصله بنشینند اما نه توصیهها کافی بود و نه تماشاگران فوتبال انگار اهل رعایت پروتکلهای بهداشتی بودند. ماسک نزدن در آن شلوغی رفتار پرخطری است که هم به خود شخص آسیب میرساند و هم دیگران را تهدید میکند.
این نحوه برگزاری بازی با تماشاگر در شرایطی که همچنان کرونا هر روز جان بسیاری از مردم را میگیرد، میتواند پرخطر باشد. توجه کنیم که عدهای از تماشاگران بدون تزریق دو دوز واکسن وارد ورزشگاه شدند و فارغ از این، تزریق دو دوز از هر واکسن نیز تضمینکننده نیست که افراد به کرونا مبتلا نشوند.
سازمان لیگ میخواهد در بازی پرسپولیس نیز دوباره این تجربه تلخ را تکرار کند و البته امیدواریم اتفاقات بازی استقلال - نساجی تکرار نشود و شرایط به گونهای باشد که بتوان به بازگشت تماشاگران امیدوار بود و درهای ورزشگاهها را دوباره بسته نبینیم اما جان و سلامت انسانها بیش از فوتبال و هر چیزی اهمیت دارد و آنچه باید در اولویت بررسیها باشد، این است که آیا بازگشت تماشاگران به ورزشگاه سلامت آنها را به خطر میاندازد یا نه.
در فوتبال ایران گاهی هیجان بعضی از تصمیمات به فوتبال آسیب میزند اما اینبار مسأله فقط فوتبال نیست، بلکه جان و زندگی شهروندان علاقهمند به فوتبال است.
گر تو قرآن بر این نمط خوانی…
سامان موحدی راد
حتماً آن داستان معروف گلستان سعدی را شنیدهاید که ناخوشآوازی قرآن به بانگ بلند میخواند ظریفی به او گفت گر تو قرآن بر این نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی! حالا حکایت فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ایران است. ماجرا به تصمیم یکباره و فکر نشده آنها برای بازگشایی درهای استادیومها به روی تماشاگران در صبح بازی استقلال و نساجی برمیگردد. کسی نفهمید این بازگشایی با چه طرح و برنامه و نقشهای شکل گرفته بود که چنین افتصاحی را به بار آورد. سه کلیدواژه فدراسیون فوتبال، کوید ۱۹ و ورود تماشاگران به ورزشگاه همه را به یاد بازی مهم تیم ملی برابر کره جنوبی در مقدماتی جام جهانی قطر میاندازد. جایی که فدراسیون فوتبال به صورت خودخواسته اعلام کرد که بازیها بدون حضور تماشاگر برگزار میشود. بسیاری حدس زده بودند که به خاطر اجبار ورود زنان به ورزشگاه است که چنین تصمیمی گرفته شده اما چیزی که به صورت رسمی اعلام شد، ماجرای رعایت پروتکلها و نگرانی از گسترش کوید ۱۹ بود. ما کاری به حواشی غیررسمی نداریم و همین حرفهای رسمی را ملاک قرار میدهیم. چطور ظرف یک ماه از جایی که تصمیم گرفتیم به صورت خودخواسته تیم ملی را از حمایت تماشاگران محروم کنیم، به جایی رسیدیم که بدون هیچ تدبیری تماشاگران را خیلی زشت وارد ورزشگاه کردیم. به گونهای که تعدادی زیر دست و پاها ماندند. همه میدانیم که فوتبال به تماشاگرانش زنده است و بیشک مهمترین رویداد ورزشی یک ماه اخیر همین بازگشت آنها به ورزشگاهها بعد از ۲۲ ماه است اما ماجرا اینجا اهمیت پیدا میکند که از خودمان بپرسیم چرا تاکنون خودمان را از تماشاگر محروم کرده بودیم. چه تدبیری پشت آن محرومیت و این گشایش بود؟ تصاویر ورود تماشاگران به ورزشگاه در روز بازی استقلال نشان میدهد که هیچ تدبیری برای این کار وجود نداشت. همین بیتدبیری ممکن است تماشاگران را بار دیگر از ورزشگاهها بگیرد. درهم لولیدن تماشاگران و عدم رعایت پروتکلها و تجمعهای متراکم بدون ماسک همه و همه ممکن است در بازگشت ناگهانی این بیماری تماشاگران را از فوتبال محروم کند. در حالی که بازگشایی فکر شده و با رعایت پروتکلها میتوانست خیلی زودتر آنها را به ورزشگاهها برگرداند. در آن محرومیت و این گشایش یک بیتدبیری نهفته است که همه را نگران میکند. نگرانی از اینکه این فوتبال یک متولی با تدبیر ندارد. تصمیماتش خلقالساعه است و همین تصمیمات بر روحیات هواداران میلیونی آن اثر میگذارد.
پشت درهای بسته
میعاد نیک
بازگشایی مجدد درب ورزشگاه آزادی به روی تماشاگران که با واژه حضور آزمایشی همراه شد، میتوانستیم حدس بزنیم که این مسأله حواشی بسیاری را در پی خواهد داشت. در شرایطی که تنها کمتر از 5 ساعت مانده به آغاز دیدار تیمهای فوتبال استقلال و نساجی حکم حضور 5 هزار تماشاگر در استادیوم صادر شده و تنها 3 ساعت پیش از برگزاری این بازی مقدمات خرید بلیت اینترنتی با هزار مشکل فراهم شده بود، بار دیگر ناتوانی سازمان لیگ فوتبال ایران و تمام دستاندرکاران این امر به رخ فوتبالیها کشیده شد. ورزشگاهی که بیش از 22 ماه رنگ هیچگونه موجود زندهای را به عنوان تماشاگر روی سکوهای خود ندیده، در عرض کمتر از 5 ساعت با سیل مشتاقان دوری کشیده مواجه شد و از همین جا هم میشد فهمید که این قصه سرِ درازی خواهد داشت.
بروز نوعی ناهمگونی و ناهماهنگی محض بین فدراسیون پزشکی ورزشی، سازمان لیگ فوتبال ایران و وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولیان اصلی امر فراهمسازی مقدمات بازگشت رسمی تماشاگران فوتبال به ورزشگاهها باعث شده تا هر روز خبری جدید و البته ناقض اخبار قبلی را بشنویم. یک روز رئیس فدراسیون مربوطه این امر را غیرآزمایشی میداند و روز دیگر معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارتخانه با رعایت ملاحظاتی بیمورد و نخنما، صفت پایلوت را به این انگاره میچسباند. انگار دوری هواداران از سکوها زیر زبان مسئولین عالیرتبه ورزش کشور مزه کرده که از هیچ تلاشی برای تأخیر و سنگاندازی در این مسیر فروگذار نکردهاند. در روزهایی که سینماها با حداکثر ظرفیت به پخش فیلم میپردازند و خطوط هواپیمایی هم تا آخرین بلیت موجود را به فروش میرسانند، مشخص نیست تماشای فوتبال در هوای آزاد چه خطری بیشتر از موارد مذکور برای ابتلا به کرونا میتواند داشته باشد. استانداردسازیهای دوگانه و رفتارهای ناهمگون در جای جای ورزش ایران، بلاتکلیفی عجیبی را پدید آورده و میتوان هر آن انتظار اتفاق بدتر و نامتعارفتری را کشید.
پایان تکراری یک درام ۲۲ ماهه
سام ستارزاده
گشودهشدن درب ورزشگاه آزادی بهروی هواداران استقلال، هم رخداد زیبا و هم رخداد زشت ویژه هفته گذشته لیگ بوده. تصاویری که از سکوهای ورزشگاه آزادی شکار شدند، سکانسهای پایانی یک درام ۲۲ماهه بودند که مدتها منتظر بودیم با جشن و شادی باشکوهی به اتمام برسند اما پایان آن نیز با چاشنی ابهام و جنجال همراه بود. محدودیت حضور تماشاگران در شهرستانهای دیگر ایران مدتی است که با راههایی نظیر استقرار در بلندیهای اطراف ورزشگاه دور زده میشود اما به طور رسمی، تنها در پایتخت کشور برداشته شده؛ آن هم طی تصمیمی که با دقتی که باید سنجیده نشده و تضمینی برای تداوم آن در هفتههای آتی وجود ندارد.
آزادسازی حضور تماشاگران در سطح اول فوتبال اروپا نیز چالشی بود برای حفظ همزمان ایمنی فوتبالدوستان و عدالت میان شرکتکنندههای لیگ. در اغلب اوقات نیز، مورد دوم فدای مورد اول میشد؛ چرا که رفع این محدودیتها در هر شهر و منطقه بستگی شدیدی به شدت رشد تعداد مبتلایان کرونا در آن ناحیه داشت. چنین محدودیتی در ایران نیز میتواند به سادگی و با توجه به رنگ اختصاص داده به هر استان اعمال یا رفع شود.
اما متأسفانه در فوتبال کشورمان رایج شده که بدیهیترین تصمیمگیریها نیز باید به خلق بیشترین جنجال ممکن بینجامد. تصمیمی که سازمان لیگ برای دیدار استقلال و نساجی گرفت، صدای اعتراض مدیران باشگاههای فوتبالی در کرمان، اصفهان، تبریز و اراک را به حق درآورد. چنین تصمیمی حتی مشخص نیست که آیا هفته بعد و برای رویارویی پرسپولیس و صنعت نفت نیز گرفته خواهد شد یا خیر؛ که اگر گرفته نشود، بهانه متقنی به دست رسانهها میدهد تا سازمان لیگ را متهم به تبعیض و تفاوتگذاری میان تیمها و رنگها نمایند.
شوربختانه سیستم فرسوده فوتبال ایران چوب نبود سامانه اینترنتی فروش بلیت و عدم کفایت امکانات سختافزاری و سیستمهای امنیتی ورزشگاهها برای کنترل ورود و خروج افراد را میخورد. این در حالی است که باشگاه الهلال عربستان با تکیه بر همین دو مورد توانسته برای حضور حداکثری هوادارانش در فینال لیگ قهرمانان آسیا در ورزشگاه ملک فهد ریاض از همین اکنون برنامهریزی کند. هرچند عوامل غیرفوتبالی نیز در نابسامانی پساکرونایی سکوهای هواداری دخیل هستند اما ما این داستان را نیز با یک پایان تکراری به سر بردیم؛ با خوردن چوب تصمیمات اشتباهمان.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|