تراکتور در آسیا چقدر بخت دارد؟

دو مقصد متفاوت برای دراگان

وصال روحانی
روزنامه‌نگار

تراکتور که جمعه شب بازی هفته چهارمش را در لیگ برتر مقابل ذوب‌آهن 0-1 واگذار کرد، چهارشنبه شب در فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا مقابل الوکره به میدان خواهد رفت اما سؤال این است که این تیم، برای درخشش در این جام قاره‌ای چه میزان بخت دارد؟ ابتدا باید متذکر شد که بعد از تشکیل لیگ نخبگان آسیا و شروع اجرای دوره نخست آن از اواسط همین هفته، لیگ قهرمانان آسیا عملاً تبدیل به جام دوم این قاره از نظر مقام و منزلت شده اما جایگاه این جام هر میزان باشد، شکی نیست که هنوز هم فتح آن مستلزم همت و کوششی است که تیم‌های ایرانی در سنوات اخیر فاقد توان ارائه آن بوده‌اند. آنچه خوشبینی‌ها را در این مورد برای تراکتور در مسابقات امسال بیشتر می‌کند، این است که اولاً خریدهای خوب و مؤثر زیادی در ایام پیش‌فصل داشته و بازیکنان ارزشمندی را به جمع نفراتش افزوده و ثانیاً با جذب دراگان اسکوچیچ کروات به عنوان سرمربی جدیدش، هدایتگری را برای خود برگزیده که به لطف دو مقطع حضور موفقیت‌آمیزش در ایران طی 8-7 سال اخیر کاملاً با احوالات فوتبال ما آشناست و می‌داند که چه باید بکند تا به نتایج مورد نظر برسد.
از مشکلات سخت‌افزاری
تا قید و بندهای مالی
مسائل فوق البته تراکتور را از باخت برابر ذوبی‌ها نجات نداد و سوای این قضیه تیم تبریزی از بابت مسأله میزبانی‌اش در مسابقات خانگی در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز هم دچار معضلاتی بوده زیرا بخشی از بافت ساختمانی این استادیوم مستلزم ترمیم و به‌روزرسانی است و میزان نور پروژکتورها هم به حدی نرسیده که مطابق با استانداردهای AFC و در حد لیگ قهرمانان قاره باشد. اگر توانایی‌های فنی تراکتور را برای ارائه نمایش‌هایی بایسته در سطح قاره کافی بدانیم و آن‌گاه به عوامل بازدارنده‌ای مانند مشکلات سخت‌افزاری و قید و بندهای مالی که میزان قراردادها و سقف بودجه را از خود متأثر می‌سازد چشم بدوزیم، می‌بینیم حضور پرشورها در لیگ امسال قهرمانان قاره حضوری امیدوارانه و در عین حال توأم با برخی عدم اطمینان‌های جدی است. تراکتوری‌ها در این ‌فصل، دانیال اسماعیلی‌فر، عارف غلامی، علیرضا آرتا و البته مهدی ترابی و علیرضا بیرانوند را جذب کردند که این دو نفر آخر برای متحول کردن هر تیمی کفایت می‌کنند. اسکوچیچ از خدمات دو بازیکن جدید خارجی همچون ایگور پوستونسکی و تومیسلاو اشترکالی هم برخوردار شده ولی آنچه سبب شده او زودتر از انتظار در تبریز جا بیفتد و تراکتوری‌ها را به درجات بالا برساند، همان طور که پیش‌تر گفتیم، پیشینه طولانی او در فوتبال ایران و آشنایی کامل وی با زیر و بم‌های این فوتبال است.
 
جسم در دوحه
روح و ذهن در تبریز
اگر باخت جمعه تراکتور در مصاف با سفید و سبزهای اصفهانی را محصول یک غافلگیری و دست‌کم گرفتن حریفی بدانیم که هیچ یک از سه بازی قبلی‌اش را نبرده بود، باید متذکر شویم که نتیجه دیدار پرشورها با الوکره را، دو نکته تعیین می‌کند. یکی نوع تمرین و تدارک آنها طی روزهای اخیر و نحوه آماده شدن‌شان برای این رویارویی و توفیق یا ناکامی سرمربی‌شان برای محو خاطره تلخ شکست مقابل ذوبی‌هاست زیرا تا ذهن این بازیکنان از این رویداد کاملاً پاک و آزاد نشود و مهیای نبرد سنگین چهارشنبه شب نشوند، عبور از سد رقیب قطری میسر نخواهد شد. نکته دوم، توش و توان فنی و کلاس کار و میزان توانایی الوکره است. تیمی که شاید به اندازه السد، الدحیل و الغرافه در سال‌های اخیر خبرسازی نکرده باشد اما همواره در لیگ ستارگان قطر، یکی از قطب‌ها به شمار آمده و به پیروزی‌های متعددی هم رسیده است. دراگان یک چیز را به خوبی می‌داند که آرزو و هدف بزرگ تراکتوری‌ها همیشه کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر بوده که تا به حال هرگز برایشان تحقق نیافته و در نتیجه او نخواهد گذاشت که  اتلاف بخشی از توان و وقت تیمش روی لیگ قهرمانان قاره از قدرت و آمادگی «پرشورها» برای رسیدن به هدف فوق بکاهد. این امر بدین معنای صریح است که اسکوچیچ حاضر است لیگ قهرمانان آسیا و همین طور جام حذفی ایران را قربانی و از آنها صرف نظر کند و به جبران آن در لیگی اول شود که تراکتور 9 سال پیش تا یک قدمی فتح آن پیش رفت و فقط براساس نتایج هفته آخر و توقف خانگی‌اش مقابل نفت تهران قهرمانی را از دست داد و آن را به سپاهان واگذار کرد. تراکتور البته چهارشنبه شب در استادیوم الجنوب شهر دوحه مقابل الوکره سنگ تمام خواهد گذاشت و هر چه دارد، برای کسب پیروزی به کار خواهد گرفت اما افکار دراگان چنان بر لیگ برتر ایران و لزوم بازگشت به نوار پیروزی در این رقابت‌ها معطوف است که انگار فکر و روح او تبریز را ترک نگفته و فقط جسم‌اش در دوحه قرار دارد. او شاید این دفاعیه و منطق درست کاری را هم داشته باشد که چون شانس قهرمانی او در لیگ آسیا چندان بالاتر از صفر نیست، چرا وقتش را صرف پایان دادن به روال منفی و خلل‌ناپذیری کند که هر چقدر هم وقت و نیرو روی آن صرف شود، اقبال چندانی برای رسیدن به آن وجود ندارد. هر جور به قضیه نگاه کنیم، متوجه می‌شویم نوع نگاه اسکوچیچ به لیگ آسیایی و لیگ ایران آنقدرها هم دور از واقعیت و فاقد منطق نیست؛ منطقی که ارزش تعقیب کردن و رسیدن به آن را دارد.

جستجو
آرشیو تاریخی