انگلیس دو مسابقه تا فینال
عملیات نجات ساوتگیت
سید علی بلندنظر
خبرنگار
گرت ساوتگیت احتمالاً در زندگی قبلیاش آدم خوبی بوده چون هر چقدر تیم انگلیس او بد بازی میکند و تا هر اندازه در انتخاب بازیکنانش لجبازی میکند، تیمش جلو میرود و حالا فقط دو مسابقه تا فینال فاصله دارد. سه بازی در مرحله گروهی کردند که هیچکس را راضی نکرد اما در ولتینسآرنا مقابل اسلواکی بدترین بازیشان را به نمایش گذاشتند و مثل شکست یورو 2016 برابر ایسلند در آستانه یک حذف تحقیرآمیز دیگر قرار داشتند اما به یکباره همه چیز عوض شد.
مهمترین گل
جود بلینگام گل برتری دقیقه آخر الکلاسیکو را زده و شبیه دیگو مارادونا گلی یکنفره برابر ناپولی به ثمر رسانده است اما شاید این مهمترین گل دوران حرفهای او تا به امروز باشد و این را مدیون نبوغ ویرانگرش است. این گل همچنین یادآوری کرد بهترین بازیکنان اگرچه روزشان نباشد، خودشان را در مهمترین لحظات نشان میدهند. بلینگام در گلزنکرشن افتضاح بود و هر بازیکن دیگری بود، قبل از این تعویض میشد. بلینگام بعد از نیمه اول عالی مقابل صربستان در یورو ناامیدکننده بوده و در این بازی هم زیر سایه فیل فودن بود اما ساوتگیت بازیکن منچسترسیتی را بیرون کشید و پسر اهل بیرمنگام کلاس خود را ثابت کرد.
بازی غیرقابل دفاع
درست است که انگلیس صعود کرده اما احساس میشود ساوتگیت زمان را قرض گرفته. خشمآور اینکه او هنوز مشکل تیمش را پیدا نکرده و لجبازانه همان ترکیب اصلی را در هر بازی انتخاب میکند و انتظار پیشرفت دارد. هر بار هم همان داستان است؛ یک بازی غیرقابل دفاع که جو مسمومی را نسبت به تیم ایجاد میکند.
ساوتگیت مشکل تیم را در بازی با صربستان تشخیص داد، سمت چپ ضعیف اما هیچکاری برای رفع آن نکرده، کایران تریپیه راستپا را آنجا به کار گرفته و مقابلش فودن بازی میکند. وفاداری ساوتگیت به تریپیر شوکهکننده است، مدافع نیوکاسل در چهار پنج ماه قبل از تورنمنت آلمان هیچوقت 90 دقیقه بازی نکرده بود. اینکه آدام وارتون با آن تکنیک ناب هنوز یک دقیقه در آلمان بازی نکرده، به سختی قابل توضیح است. همینطور آنتونی گوردون که چند دقیقه بازی کرده. نباید دستاوردهای هشت سال مربیگری ساوتگیت را زیر سؤال برد اما او مقصر روند تیم ملی انگلیس است.
تعویضهای عجیب
گری نویل و روی کین به عنوان کارشناس تلویزیونی بعد از بازی افتضاح نیمهاول فریاد میزدند همه تیم باید عوض شوند اما ساوتگیت به ترکیب دست نزد تا اینکه تریپیر مصدوم شد و کول پالمر جایش را گرفت؛ تعویض بعدی هم آمدن ابرچی ازه به جای کوبی ماینوی استثنایی بود. ایوان تونی هم وقتی آمد که تنها سه دقیقه از وقتهای تلف شده مانده بود، مهاجم برنتفورد اما کارش را کرد و با شلوغ کردن محوطه جریمه فضا را برای بلینگام روی پرتاب کایل واکر، فراهم کرد. تونی در دقیقه اول وقت اضافه اول هم روی گل هری کین نقش داشت. ساوتگیت درباره دو تعویض آخرش ریسک بدی کرد چون کانر گالاگر و ازری کونسا را به جای بلینگام و کین به زمین فرستاد و اگر اسلواکی به گل تساوی و ضربات پنالتی میرسید، کار برای سهشیر، ترسناک میشد.
حل مشکل خط میانی
خط میانی بزرگترین نگرانی انگلیس و گرت ساوتگیت و تنها تغییرات او در این خط بوده. ابتدا ترنت الکساندر آرنولد و بعد گالاگر یکی از دیگری بدتر بودند تا اینکه ماینو مشکل را حل کرد. جوان منچستریونایتد مقابل اسلوونی تفاوت را رقم زد وقتی در آغاز نیمه دوم به زمین آمد و این بازی در ترکیب اصلی بود. او تنها بازیکن انگلیس بود که جرأت حمل توپ داشت، به سمت رقبا حرکت میکرد و فضای عبور توپ را به وجود میآورد. وقتی انگلیس بازی را برگرداند او در زمین نبود اما باید در بازی شنبه مقابل سوییس هم در ترکیب اصلی باشد.
همدردی با اسلواکی
حتی بیرحمترین هواداران انگلیس هم با بازیکنان اسلواکی همدردی میکنند که در این 120 دقیقه بازی هر کاری میتوانستند، کردند. تیم چهل و پنجم جهان برای چهارمینبار بعد از استقلال در یک تورنمنت بزرگ شرکت میکرد. آنها هرگز در یک بازی حذفی برنده نشدهاند و شاید هیچوقت به اندازه این بازی به پیروزی نزدیک نبودند. فرانچسکو کالزونا که مدتی مربی موقت ناپولی بود و این روی کارش در اسلواکی تأثیر گذاشت، برنامه فوقالعادهای برای از کار انداختن انگلیس تدارک دید، مدافعان کناری آنها را تحتفشار گذاشت و به شایستگی به گل اول رسیدند. آنها طوری بازی کردند که انگلیس تا وقت تلفشده هیچ ضربه در چهارچوبی نداشت. آنها مقهور نبوغ بلینگام شدند و در دقیقه اول وقتهای اضافه هم با گل کین خاموش شدند. از یک طرف به این بازی برابر انگلیس میبالند، از طرف دیگر خودشان را نمیبخشند که در آخرین لحظات برای رسیدن به بزرگترین دستاوردشان کم آوردند.