یک ریسک کاملاً غیرضروری
وصال روحانی
روزنامهنگار
انتخاب خوان کارلوس گاریدو اسپانیایی بهعنوان سرمربی جدید تیم فوتبال پرسپولیس ریسک غیرضروری و احتمالاً پرضرری است که مدیران این باشگاه بدون ادله لازم و برهانی قاطع به آن دست زدهاند.
گاریدو آنقدرها هم یک هندوانه دربسته برای قرمزهای تهرانی تلقی نخواهد شد، زیرا رزومه او بهطور آشکار به ما میگوید که موفقیتهایش در اروپا منجمله در کشور زادگاهش نزدیک به صفر بوده و در آسیا هم دستش به جایی بند نشده است. عمده موفقیتهای این مربی در آفریقا شکل گرفته است؛ آنجا که هر دو تیم الاهلی مصر و راجا کازابلانکای مراکش را به عنوان نخست لیگ قهرمانان این قاره رسانده است، اما هرکس که اندک تعمقی در مقوله فوتبال باشگاهی در آفریقا کرده باشد، نیک میداند که این دو تیم بیشترین فتوحات را در لیگ قهرمانان این قاره داشتهاند. هم الاهلی و هم راجا کازابلانکا بدون گاریدو و امثال وی نیز بارها بر تارک فوتبال آفریقا نشستهاند و برای رسیدن مجدد به چنین جایگاهی احتیاج چندانی به گاریدو نداشتهاند و قطعاً بدون وی نیز خوشبخت و جامدار میشدند. رویکرد به این مربی نامطمئن و فاقد هرگونه ضمانتی در بدترین زمان ممکن و در شرایطی توسط مدیران سرخ صورت پذیرفته که این تیم در ایام «پیشفصل» لیگ بیستوچهارم دچار انواع مشکلات است و باید عوامل بازدارنده متعددی را بیاثر سازد. حتی اگر مسأله لغو قرارداد علیرضا بیرانوند با قرمزها را که حرکتی مشابه اقدام فصل پیش وی است، یک رخداد کاملاً تظاهرآمیز و با هدف بستن قراردادی جدید با مشخصههای مالی بسیار بهتر تلقی کنیم، سایر معضلات روبهروی سرخها کاملاً واقعیاند و میتوانند لطماتی اساسی را به آنها در راه تجدد قهرمانیشان در لیگ وارد کنند؛ از ماجرای احتمال انتقال ترابی به تراکتور تا سرمربی شدن گلمحمدی در فولاد و احتمال همراهی چند پرسپولیسی با او تا بلاتکلیفی نفرات مهمی مثل گولسیانی، اسماعیلیفر و...
از همه بدتر اینکه پرسپولیس نمیداند براساس لیست تنظیم شده چه کسی باید جذب نیرو کند زیرا چنین فهرستی تقریباً وجود خارجی ندارد و گاریدو هم وقتی بیاید، کوچکترین شناختی از نفرات موجود ندارد و با فضای فوتبال ایران به کلی ناآشنا است و در نتیجه رضا درویش به عنوان مدیرعامل باشگاه و آگاهترین فرد فوتبالی در جمع هیأت مدیره جدید و ناوارد پرسپولیس (که به تملک چند بانک درآمده) باید در این زمینه اقدام و اعلام رأی کرده و نام نفرات مورد نظر را مشخص کند. درست است که به سبب پر بودن لیست پرسپولیس خریدهای تازه این تیم ناچاراً در کمترین حد خواهند بود، اما گذاشتن آنها در کفههای ترازو و مشخص کردن چند نفری که میروند و نفراتی که میآیند، کاری است که لاجرم باید صورت پذیرد و تبعات خوب یا بد آن در طول فصل به وضوح مشخص خواهد شد. با توجه به ناآشنا بودن کامل گاریدو با شرایط لیگ ایران، این احتمال هم که او شروع بدی داشته باشد و باشگاه ناچاراً او را در همان 9-10 هفته ابتدایی کنار بگذارد و دست به یک انتخاب اضطراری برای جانشینی او بزند، اصلاً کم نیست. همه این احتمالات کم یا زیاد و حوادث منفی و مثبت محتمل چیزهایی است که سبب میشود رویکرد به گاریدو برای هدایت تیمی که هیچ شناختی از آن ندارد، در فاصله فقط 40 روز تا شروع فصل جدید یک ریسک بزرگ و خطیر و حتی کاری در حد یک خودزنی صرف باشد؛ چیزی که پرسپولیس در شرایط پریشان فعلیاش کمترین نیاز به آن را داشت و دارد.