در حافظه موقت ذخیره شد...
ضررهای زندگی در «گذشته»
رقابتهای لیگ، مسابقات جام حذفی و لیگ نخبگان آسیا (البته در صورتی که AFC صلاحیت آبیها را برای حضور در آن احراز کند) سه مقصد مورد بحث هستند. با این حال، حرفهای چند روز اخیر مردان آبیپوش چه نفرات و اعضای کنونی این باشگاه و چه پیشکسوتان استقلال جملگی روی به گذشته نزدیک دارند. با وجود گذشت 11 روز از پایان لیگ بیست و سوم و رسیدن قهرمانی به پرسپولیس و متوقف ماندن آبیها در رده دوم، هنوز که هنوز است، حرفها در اردوگاه استقلال حول این محور است که قهرمانی حق این تیم بوده و گل دقایق آخر سرخهای تهرانی مقابل مس رفسنجان که قهرمانی مجدد آنها را قطعی کرد، در شرایط آفساید به ثمر رسیده است. کار به نامهنگاریهای رسمی آبیها به وزارت ورزش هم رسیده و امضای شماری از بازیکنان معروف سابق استقلال هم پای این نامهها مشاهده میشود.
دیدگاه و اظهارات آنها به جای آنکه متمرکز بر آینده و بویژه لیگ بیست و چهارم باشد، سرشار از افسوس، آکنده از گلایه و دربردارنده فرضیه توطئهای موهوم است. توطئهای که تیمهای ناکام مانده در کورسهای قهرمانی بارها به آن متوسل شدهاند و معمولاً به اثبات هم نرسیدهاند. استقلالیها همچنان میگویند چون عدهای نمیخواستهاند آنها قهرمان شوند، دائماً دسیسهچینی کردهاند و رقیب بزرگ آنها را شارژ و با اتخاذ سیاستهایی حمایتگرانه از آنها وسیله قهرمانیشان را جور کردهاند. یکی از متهمان ردیف اول از منظر آنها، داوران هستند که به ادعای آبیها عامدانه به سود پرسپولیس سوت زده و گلهای خطای آنان را قانونی اعلام کردهاند. این در حالی است که در جریان بررسی نحوه داوریهای مسابقات سرخابیها در طول لیگ بیست و سوم در چند برنامه تلویزیونی از جمله برنامه دوشنبه شب شبکه سوم «سیما» مشخص شده که قضیه برعکس بوده و آبیها در طول فصل بیشتر از قرمزها از اشتباهات داوری بهرهمند شدهاند. نتیجه گرفته شده در این بررسیها این است که خطاهای سهوی قاضیان مسابقات در مورد اتفاقات بازیهای سرخها بیشتر از رقیب قدیمی آنها بوده و در نتیجه لطمات بیشتری از این راه به پرسپولیس وارد شده تا به استقلال.
مسائل فوق نشان میدهد استقلال همچنان در گذشته زندگی میکند و حاضر نیست از این نگرش دست بردارد و به جای پیریزی فردایی بهتر و فراهم آوردن ملزومات حضوری موفقتر در لیگ بعدی از طریق کار و کوششی هر چه بیشتر همچنان ترجیح میدهد که افسوس گذشته را بخورد و آه حسرت بکشد. این در حالی است که استقلالیها حتی مایل نیستند بپذیرند دعواهای داخلی در جمعشان در طول فصل گذشته بویژه رویاروییهای جواد نکونام سرمربی آنها با علی خطیر مدیرعامل باشگاه و تبعات این دوئل که سوهانی بر روح و اعصاب تمامی آبیها بود، بزرگترین سهم را در تضعیف آنها، پرت شدن حواسشان، هدر رفتن بخشی از توان فیزیکی و شدت گرفتن استرسشان داشت. آن دعواهای غیرعقلایی و طولانی عصبیتها را در نزد بازیکنان و کادر فنی تا آنجا بالا برد که به ندرت توانستند همان طور بازی و ابراز وجود کنند که در توان و ذاتشان بود و امکان ارائه آن را داشتند. بله، آنها هر کس و هر چیزی را در ارتباط با ناکامیشان مقصر میدانند الا خودشان و تا زمانی که تیمی این گونه به قضایا نگاه میکند، نمیتوان امیدی به آینده آن بست.