چرخ 15 میلیونی زمان ما شده 400 میلیون
سهرابی: ما نیامدهایم به المپیک برویم
مهدی سهرابی، رکابزن کهنهکار با سومی در قهرمانی کشور نشان داد، دود از کنده بلند میشود. کاپیتان تیم ملی، اما از این قضیه متأسف است.
برگشت شما و کاپیتانی تیم ملی دوچرخهسواری جاده، نشان میدهد دود از کنده بلند میشود؟
مدتی بعضیها دست به دست هم دادند و ما را از رده خارج کردند، اما خدا را شکر هنوز هستیم. برنامه اصلی فدراسیون و بچهها برای قهرمانی آسیای قزاقستان است که 20 خردادماه برگزار میشود. البته بچهها قبل از آن در تور4 روزه ساکاریای ترکیه و تور ازبکستان محک میخورند.
دوم و سومی مهدی سهرابی و حسین عسگری در قهرمانی کشور یعنی رکابزنان جوان سطح پایینی دارند؟
سطح مسابقات قهرمانی کشورمازندران با حضور 170 دوچرخهسوار، خیلی بالاتر بود. ما دوست نداریم شرایط این طوری باشد. وقتی دوچرخهسواران جوان هستند نباید امثال من و حسین روی سکو برویم. اگر رکابزنان جوان خوب و با انگیزه باشند نباید ما نتیجه میگرفتیم، اما رفتن ما روی سکو تنها افت دوچرخهسواری ایران را ثابت میکند. آدم افسوس و حسرت میخورد. نباید حال و روز دوچرخهسواری ما این باشد. نباید نسل قدیم، جوانها را بگیرند. مثل وقتی که ما آمدیم و نسل قدیمی کنار رفتند. درست است که ما کنار نمیرویم، با رکابزنی عشق میکنیم، لذت میبریم و دوست داریم کمک کنیم. هر کاری از دست ما برآید انجام میدهیم و بابت همین هم هستیم.
با این شرایط زودتر میآمدید، سهمیه المپیک هم میگرفتید.
من سه بار المپیک رفتهام و از من دیگر گذشته است. حضور در المپیک برای من و حسین تمام شده. میخواهیم کمک حال دوچرخهسواری باشیم تا جوانها انگیزه رقابت پیدا کنند. حالا هم نیامدهایم به المپیک برویم. هر روز هم نتیجه بگیرند، خوشحال میشویم که از ایران یک نفر بالا برود اما شرایط سخت است. دوره ما هم باشگاه و امکانات بود، هم پول و اعزام. همه چیز خوب بود. اما حالا هیچ چیز نیست. نه پول، نه اسپانسر، نه درآمد و باشگاه. در حالی که قیمت همه چیز چند برابر شده است. زمان ما چرخ 15 میلیون بود و حالا چرخ شده 300 تا 400 میلیون، خبری هم از اسپانسر نیست. با این شرایط من قدرت خرید دوچرخه را ندارم، چه برسد به یک جوان که خانوادهاش به زور حمایتش میکند.
چرا شرایط دوچرخه سواری به اینجا رسیده؟
آن موقع ما انتخاب می کردیم به کدام مسابقه و تور برویم. برگزارکنندههای تور و مسابقات همه هزینههای تیمهای پتروشیمی تبریز، شهرداری تبریز و پیشگامان کویر را میدادند، اما حالا نه خبری ازدعوتنامه است و نه هزینه میدهند. هزینه به پای تیم ملی است و با این گرانیها و بیپولی فدراسیون شرایط سخت شده است. البته فدراسیون در حد توانش زحمت میکشد تا بچهها حداقل در مسابقات شرکت کنند. شرایط مثل قبل نیست، درحالی که بچهها باید مدام در مسابقه باشند. قبلاً مدام در مسابقه ها و تورها پا میزدیم و امتیاز میگرفتیم. به خاطر همین دوچرخهسواری ایران از تیم ملی ، باشگاهی و انفرادی در آسیا، آقایی می کرد اما یک دفعه همه چیز را از دست دادیم. با این شرایط سخت، از جوانها نباید انتظار داشت. یک رکابزن جوان باید کلی هزینه کند و درآمد داشته باشد تا هزینههایش در بیاید.
حضور در المپیک برای من و حسین تمام شده. میخواهیم کمک حال دوچرخه سواری باشیم تا جوانها انگیزه رقابت پیدا کنند