داستان غریب توسعه دادن فوتبال در جام ملتها
«امید گل»های مرا بشمار و «کیف» کن!
وصال روحانـی
روزنامه نگار
امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران دوشنبه شب در مصاحبهای تلویزیونی در توجیه دلایل ناکامی این تیم در رقابتهای اخیر جام ملتهای آسیا از همان راهی وارد شد که پیشتر سعید الهویی، دستیار نخست او به آن گام نهاده بود و در نتیجه توفیقی در قانع کردن مردم عادی و اهالی این ورزش نداشت.
استناد به یک سری آمار و ارقام و کسب بیلانهای نسبتاً بالا در مواردی مثل پرس، کانترپرس، مالکیت توپ و «امید گل» اگرچه اسباب رضایت میشود اما مادامی که منجر به بردن مسابقات و فتح جامها نشود، فایدهای نخواهد داشت. چه فایدهای که ما مثلاً دومین آمار را در ایجاد فرصت گل داشته باشیم و در دوندگی و پرس حریفان یکی از بهترینهای یک تورنمنت بزرگ قارهای به حساب آییم اما سر بزنگاه در مهمترین دیدارمان مغلوب شویم و از راهیابی به فینال و به تبع آن کسب قهرمانی محروم شویم. هر مسابقهای در ورزش فوتبال و هر ورزش دیگری و حتی بازیهای دوستانه باید با هدف پیروزی آغاز و تمام شود و اگر این هدف حاصل نیاید، به این معنای مستقیم و صریح است که در سیاستگذاریهای خود شکست خوردهایم. در نظامهای فوتبالی هدفمند همین ناکامیها کافی است تا مربیان خالق این گونه نتایج برکنار و مربیان جدیدی منصوب شوند و اگر نزد ما از این روش مرضیه تأسی نمیشود، حداقل انتظار از مربیان شکستخورده و ابقا شده این است که مدعی پیروزی نشوند و به جای بدهکار بودن، ژست طلبکاران را نگیرند.
قلعهنویی در مصاحبه پریشب خود به کرات کوشید نقش بخت و اقبال را در نتایجی که یوزها در جام ملتهای هجدهم آسیا گرفتند، عمده کند و مدعی شود که بدشانسی از دلایل اصلی ناکامی ما بوده است. این در حالی است که بخت و اقبال جزئی عادی و همیشگی از هرگونه رقابت ورزشی است و هرگز به تنهایی نتیجه یک مسابقه را تعیین نمیکند و اگر سختکوش و شایسته باشی، در روز بدبیاریات هم میتوانی به پیروزی برسی. پنهان شدن پشت واژههای مدرن فوتبال و این عبارت غریب از زبان الهویی که پیشتر گفته بود؛ «ما در جام ملتها به دنبال توسعه فوتبال بودیم و نه لزوماً پیروزی و قهرمانی!!» نشانگر این است که کادر فنی تیم ملی تصور میکند از طریق بازی با الفاظ میتواند از خود رفع مسئولیت کند حال آنکه هر آدم فوتبالفهم و کارشناسی منصف و حتی آدمهای عادی تشخیص میدهند که اینها فقط بهانهجویی است. مردم قهرمانی و جام میخواهند و نه توسعه فوتبال را و توسعه فوتبال فقط دستورالعمل سمینارها و برنامه کار کنفدراسیونها و فدراسیونهای قارهای است و اگر هم توسعه فوتبال مهم باشد، جای نیل به آن جامهای بزرگ قارهای و جهانی نیست. شمارش امید گلهای تیم ملی مشکلی را حل نمیکند و فقط فتح جامها حلال معضلات و برآورده کننده خواستهها است؛ به همین صراحت و سرراستی.