فوتبال «چرا» دارد پاسخش با سرمربی است
آرمن ساروخانیان
روزنامه نگار
مصاحبه تلویزیونی دوشنبه شب امیر قلعهنویی مطابق انتظار پاسخی به دلایل شکست تیم ملی مقابل قطر نداشت. برای کسانی که مصاحبههای قلعهنویی را در این سالها به خاطر دارند، قابل پیشبینی بود که او قرار نیست اشتباهی را بپذیرد و از تمام تصمیماتش دفاع خواهد کرد. سرمربی تیم ملی هرچند در ظاهر عذرخواهی کرد، ولی باخت را فقط و فقط به اتفاقات مرتبط دانست.
مغالطه فینال جام جهانی
تکراریترین جمله قلعهنویی در پاسخ به سؤالات مجری این بود: «فوتبال چرا ندارد»! او با گفتن مثالهایی از فینال جام جهانی 2022 تلاش کرد نقش اتفاقات را در فوتبال پررنگ نشان بدهد. مثلاً به دقیقه 123 کولوموانی اشاره کرد که میتوانست فرانسه را برنده کند. اما این فقط تصویر کوچکی از آن بازی پرحادثه است. عامل مهمتر در شکست فرانسه شروع ضعیف این تیم و دریافت دو گل در نیمه اول بود. دشان در واکنش به این گلها دو تعویض در دقیقه 41 داشت. دو تغییر پیش از پایان نیمه در فینال جام جهانی معنایی جز اشتباه در انتخاب ترکیب اصلی
ندارد.
قلعهنویی هم نیمه دوم بازی با قطر را با دو تعویض شروع کرد. چطور میتوان ادعا کرد همه تصمیمات کادر فنی درست بوده، وقتی تیم ملی نیمه دوم را با تعویض کاپیتان و البته سیستم بازیاش شروع میکند. قلعهنویی تعویض نکردن تا دقایق پایانی نیمه دوم را نشانه برتری تیمش دانست، ولی به این موضوع نپرداخت که انتخاب طارمی برای گوش چپ در این بازی جواب نداد و این تصمیم خلقالساعه که در بازیهای قبلی تست نشده بود، اجازه درخشش را از ستاره تیم ملی مقابل قطر گرفت.
پررنگ کردن اتفاقات
استدلالی که قلعهنویی برای توجیه شکست مقابل قطر به کار برد، موفقیتهای قبلی تیم ملی را هم زیر سؤال میبرد. با پافشاری روی عامل شانس میتوان این فرضیه را مطرح کرد که برد تیم ملی مقابل ژاپن هم اتفاقی بوده، ولی مگر میشود در فوتبال مدرن نتایج را فقط نتیجه اتفاقات دانست؟ رسانهها و کارشناسانی که بعد از بازی با قطر انتقاد کردند، همانها بودند که نقشه بازی تیم ملی مقابل ژاپن را ستودند.
تیم ملی در جام ملتهای آسیا دو بازی مقابل مدعیان داشت که یکی را برد و یکی را باخت. عملکرد قلعهنویی بابت شکست دادن ژاپن قابل تمجید است، ولی نمیتوان تصمیمات او مقابل قطر را زیر سؤال نبرد. وقتی پای مقایسه مربیان این تورنمنت مطرح باشد، نمیتوان به مارکز که تا قهرمانی بدون اشتباه رفت نمره مشابهی با قلعهنویی داد، همانطور که پائولو بنتو بعد از حذف امارات در یک هشتم نهایی نمیتواند ادعا کند که به خوبی حسن عموتا، سرمربی اردن کار کرده و تیمش فقط قربانی اشتباهات شده.
آمار برای انحراف افکار
قلعهنویی مثل دستیارش الهویی اصرار داشت که عملکرد تیمش با آمار بررسی شود، ولی از میان صدها آیتم فقط آنهایی را مطرح کرد که به نفع تیمش بوده. او تأکید میکند که تیمش در ساختار دفاعی جزو دو تیم اول بوده، بدون اینکه پارامتر ارزیابی و منبع آن را ذکر کند. هر طرفدار فوتبالی میداند که معیار اول بررسی عملکرد دفاعی یک تیم تعداد گلهای خورده است و بعد از آن میتوان سراغ آیتمهای دیگر رفت. قلعهنویی چطور میتواند از عملکرد دفاعی تیمی که مقابل قطر سه گل خورده دفاع کند؟ او دلایلی مثل نداشتن تمرکز مدافعان را دلیل این گلها دانست، ولی حتی تمرکز بازیکنان هم بخشی از مسئولیت کادر فنی است.
دوست و دشمن استحکام دفاعی تیم ملی در دوره اول کیروش را میستودند و دلیل این ادعا آمار گل خورده پایین و کلینشیتهای تیم ملی بود، نه پارامترهایی که قلعهنویی به آن اشاره دارد.
جواب چراها با چه کسی است؟
شانس قطعاً در نتایج فوتبال دخیل است، ولی سهم آن چقدر است؟ اگر سهم شانس در نتایج بالا برود، فوتبال تفاوت چندانی با تاس ریختن نخواهد داشت، پس تلاش مربیان همیشه در این است که سهم شانس را به حداقل برسانند. آنها ساعتها روی اصلاح جزئیات وقت میگذارند تا هماهنگی تیمشان را بالا ببرند و اشتباهات بازیکنان را به حداقل برسانند. انتخاب مناسب نقشه بازی هم بخش دیگری از پایههای موفقیت یک مربی است. مربیان بزرگ تلاش میکنند با کنترل بهتر بازی تأثیر اتفاقات به حداقل برسد و توپهای سرگردان کمتری به اطراف محوطه جریمه برسد. قلعهنویی معتقد است که فوتبال چرا ندارد، ولی پاسخ دادن به همین چراها است که فوتبال را ارتقا میدهد، وگرنه فوتبال تحولات تاکتیکیاش را در دهههای گذشته تجربه نمیکرد.
برندهها در تاریخ میمانند
قلعهنویی در بخشی از دفاعیهاش مدعی شد که فقط او و قطبی بابت حذف از مردم عذرخواهی کردهاند؛ کنایهای به مربیان قبلی تیم ملی. این معذرتخواهیهای نمایشی کمتر در ذهن طرفداران فوتبال باقی میماند.
آنچه در تاریخ فوتبال حک میشود نام برندگانی مثل تینتین مارکز است و قلعهنویی در دو باری که سرمربی تیم ملی در جام ملتها بوده نتوانسته به قهرمانی
برسد.