از کارهای کی‌روش تا حرف‌های قلعه‌نویی

وصال روحانی
روزنامه نگار
 کارلوس کی‌روش در سال‌های طوفانی زمامداری‌اش در تیم ملی فوتبال ایران از انجام بازی‌های تدارکاتی مقابل تیم‌های بزرگ پرهیز می‌کرد زیرا می‌ترسید شکست‌های سنگینی بخورد و آثار ناگوار روحی آن، ملی‌پوشان کشورمان را با حال و روزی ناخوش راهی دیدارهای رسمی و مهم کند و در آن مسابقات هم کم بیاوریم.
با وجود این اکثریت با کسانی است که می‌گویند بهتر است با تیم‌های نامدار بازی‌های دوستانه داشته باشیم و حتی اگر با اختلاف گل زیادی ببازیم، ایرادی ندارد زیرا تجربیات برگرفته در این دیدارها کمک می‌کند یوزها با بینش بهتر و کارایی بیشتری قدم به مسابقات رسمی بگذارند و آنجا که طبعاً اهمیت فزون‌تری دارد، به نتایجی بهتر برسند.
امیر قلعه‌نویی، سرمربی کنونی تیم ملی مدعی است که دیدارهای سنگین مقابل تیم‌های قوی‌تر را بیشتر می‌پسندد زیرا به کسب همان تجربه افزون‌تر و مهارت عالی‌تری منجر می‌شود که فقط در این گونه بازی‌ها شامل تیم‌های ضعیف‌تر و رقبای درجه دوم می‌شود. با این حال مسیر حرکت فدراسیون فوتبال در راستای تعیین دیدارهای تدارکاتی تیم ملی خلاف چیزی است که قلعه‌نویی می‌گوید و به انتخاب حریفانی منجر شده که از شروع سال جاری شمسی فقط این نام‌ها را در بر گرفته است؛ روسیه، کنیا، افغانستان، قرقیزستان، ازبکستان، بلغارستان، آنگولا، اردن، عراق و قطر.
از میان 10 بازی فوق، پنج مسابقه نخست انجام پذیرفته و پرونده‌شان بسته شده و دیدار با پنج حریف بعدی در حد فاصل 16 شهریور تا 27 مهر صورت می‌پذیرد. نگاهی حتی گذرا و سطحی به کیفیت 10 تیم فوق نشان می‌دهد تا چه حد در زمینه انتخاب حریفان‌مان کوتاهی داشته‌ایم و اگرچه این دفاعیه از سوی فدراسیون فوتبال که تحریم‌های یکجانبه و ناعادلانه غربی‌ها در محدود شدن دایره گزینش ما سهم بسزایی داشته مقبول جلوه می‌کند اما به نظر می‌آید فدراسیون هم قصورهایی داشته و بیش از آنکه از اصل فوق متضرر شده باشد، پشت آن پناه گرفته و آن را بهانه قرار داده است. واقعیت امر هر چه باشد، تغییری در ماهیت آنچه روی داده، ایجاد نمی‌کند و آنچه اتفاق افتاده، این است که وقتی 7 ماه اول سال 1402 سپری شده و در واپسین روزهای ماه مهر ایستاده باشیم، از 10 حریفی که روبه‌روی ما قرار گرفته‌اند، حتی یکی‌شان جزو 50 تیم اول جهان نیست و اکثریت با آنها است که در رده‌های 60 تا 130 جدول ماهانه فیفا مستقر شده‌اند. اینجا است که به این نتیجه نامطلوب ولی واقعی می‌رسیم که بین عملکرد کی‌روش و حرف‌های ادعایی قلعه‌نویی فرق چندانی نیست و هر دوی آنان خواسته یا ناخواسته به سمت و سویی رفته‌اند که بیش از آنکه به سود فوتبال ما باشد و بهره‌هایی آموزشی را به ما برساند، رقبای درجه چندم ما را شارژ می‌کند و البته ما را به سوی باخت‌های احتمالی بیشتری در دیدارهای مهم‌تر و اصلی‌مان سوق می‌دهد.
 

 

جستجو
آرشیو تاریخی