برشی از یک کتاب
من زلاتان هستم – بخش 4
زلاتان ایبراهیموویچ هفته پیش بازنشسته شد. به همین مناسبت نگاهی داریم به برخی از قسمتهای جالب کتاب زندگینامه او به نام «من زلاتان هستم». این قسمت به گل او به ایتالیا در یورو 2004 اشاره دارد:
مسابقهای که همه منتظرش بودن، بازی ما برابر ایتالیا، در پورتو بود. این موضوع هم که ایتالیاییها برای انتقام گرفتن اومده بودن، بر هیچکس پوشیده نبود. از بازی اول جلوی دانمارک، ایتالیا تونست فقط یه مساوی بگیره. هیچکس باخت ایتالیا به فرانسه، تو دوره قبلی رو هم فراموش نکرده بود. با بازیکنهایی مثل نستا، کاناوارو، زامبروتا، بوفون، کریستین ویری و البته فرانچسکو توتی، تیم خوبی داشتن. اونها جلوی دانمارک، بدون حضور توتی مساوی گرفته بودن اما خب من از ملاقات با اونها، استرس داشتم! تا اون لحظه، این مهمترین مسابقه من بود. بابام هم برای تماشای این بازی توی ورزشگاه بود. از همون لحظه اول متوجه شدم که ایتالیاییها به من احترام می ذارن. اونها روی سانتر پانوچی و ضربه بازیکن جوانی که به جای توتی وارد ترکیب شده بود، 0-1 جلو بودن. ایتالیاییها خیلی سخت پرس میکردن. اما کم کم ما هم تونستیم به بازی برگردیم و توی نیمه دوم، شانسهای خوبی داشتیم. اما با این وجود، باز هم بازی در اختیار ایتالیاییها بود. معمولاً میگن که ایتالیا دفاع دیوانهواری داره. اما در حالی که فقط 5 دقیقه به پایان بازی مونده بود، ما صاحب یه ضربه کرنر از جناح چپ شدیم. کیم کالستروم ضربه رو زد و وضعیت توی محوطه جریمه، خیلی شلوغ شد. ضربه اول رو مارکوس آلبک زد، بعد اولف ملبرگ روی توپ تأثیر گذاشت. توپ هنوز روی هوا بود و من سمتش دویدم. تو همون لحظه دیدم که بوفون به سمت توپ دویده و کریستین ویری رو خط دروازه است، منم به هوا پریدم و ضربه زدم. ضربهای که زدم، میشه گفت که شبیه کونگفو بود. تو عکسها، پاشنه من تو یه سطح با شونه من قرار داشت. توپ، با یه قوس بینقص از روی سر کریستین ویری رد شد. ویری سعی کرد توپ رو با سرش بزنه، اما نتونست. اگه دقت کنید، فضای چندانی بین سر ویری و تیرک دروازه وجود نداشت و توپ، دقیقاً از اونجا رد شد. من این گل رو زدم، اون هم جلوی ایتالیا! یورو، ضربه پشت پا اون هم 5 دقیقه مونده به پایان بازی! دیوونه شدم! میدویدم! همه تیم دنبال من میدویدن.