لیستی که فقط برای پر کردن اسامی است
آش شور تیم ملی
حامد جیرودی
روزنامه نگار
آش هدایت تیم ملی این روزها بسیار شور شده است. ملقمهای از اسامی مختلف که به نظر میرسد فقط برای تهیه شدن یک لیست به وجود آمده است. اسامی مربیان ایرانی و خارجی در حالی برای هدایت ایران مطرح شدهاند که تقریباً هیچ کدام آنها، المانهای سرمربیگری تیم ملی را ندارند. مربیانی که بیشترشان نه موفقیتی در چند سال اخیر داشتهاند و نه از شاخصه محبوبیت برخوردار هستند. البته در میان آنها هستند نفراتی که برخی از شاخصههای مربیگری را داشته باشند. مانند امیر قلعهنویی اما شرایط انتخاب سرمربی آنقدر آشفته است که خود او هم فهمیده قرار است وارد چه مهلکهای شود و یکی از درستترین تصمیمات دوران مربیگریاش را گرفت و از گزینه بودن کنارهگیری کرد. این لیست آنقدر ناهمگون است که حتی ساکت الهامی هم حضور خودش در آن را در غیاب نفراتی مانند یحیی گلمحمدی و علی دایی نادرست دانسته و از گزینه بودن کنارهگیری کرده است. سؤالی که در این بین وجود دارد این است که فدراسیون جواد نکونام را چطور در بین گزینههای خود قرار داده است. مربیای که در ماههای اخیر چند بار به حضور در تیم ملی پاسخ منفی داد و شاهکار اخیرش هم، قال گذاشتن فولاد در آستانه بازی حساس با الهلال بود. مهدی تارتار، مدتهاست که با ذوب آهن رنگ برد در لیگ برتر را ندیده و جزو مربیان ناکام این فصل بوده که در معرض اخراج است. مانند حمید مطهری که او هم در نساجی موفق نبوده و همین هفته پیش بود که به خاطر نتایج ضعیف از سمتش استعفا کرد اما مورد پذیرش قرار نگرفت. کمتر کسی آخرین باری که حسین فرکی روی نیمکت مربیگری یک تیم نشسته را به یاد دارد. تنها گزینهای بین مربیان ایرانی فدراسیون که شاخصه محبوبیت و موفقیت را دارد، فرهاد مجیدی است که فصل گذشته استقلال را به قهرمانی رساند اما فدراسیون در حالی مذاکره با برانکو و هروه رنار را بهدلیل قرارداد داشتن با عمان و عربستان رد کرده که مجیدی هم با اتحاد کلبا قرارداد دارد. مانند ژوزه مورایس و پاکو خمس که تحت قرارداد با سپاهان و تراکتور هستند. به این ترتیب میتوان گفت تنها گزینه ایدهآل فدراسیون، فیلیکس سانچز سرمربی سابق قطر است که البته مشکل تهیه پول او هم یک داستان مجزا دارد. حالا تنها چیزی که مانده یک لیست با اما و اگرهای فراوان است که تنها به ابهامات افزوده است.