عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6813 /
۱۴۰۰ دوشنبه ۲۸ تير
|
طنزیم
از گرگ بد گنده تا بچهگربه ملوس
هومن جعفری
هیچ وقت در زندگی فراز کمالوند نباشید. آدم موقت نباشید. از این تیم به آن تیم نروید. سه ماه یکبار تیم عوض نکنید. فکر نکنید گرگ بازارید. گاهی اوقات نتایجی که میگیرید، نتایج بچهگربههای ملوس هستند تا گرگ بد گنده!
***
این طوری که تیمها در حال تبانی کردن در لیگهای یک و دو هستند، باید بتوانیم اوضاع اقتصادی کشور را به سادگی سامان بدهیم. یعنی ژاپنیها با حجم تبانیها و شرط بندیهایی که در لیگهای ما صورت میگیرد، میتوانند برق قاره آفریقا را تأمین کنند. کار به جایی رسیده که در یک تیم سرمربی برای خودش تبانی میکند، بازیکن برای خودش! الان بازیکنها زرنگ شدهاند. روی خودشان شرط میبندند! بابا گرگهای وال استریت! نخورید ما را!
یک توصیه به دوستان انضباطی. این ماجرای تبانی برخی بازیکنان را جدی نگیرید. فاتحه فصل بعد خوانده است! مراقب باشید که نه کسی بیگناه محکوم شود نه کسی گناهکار فرار کند. این کثافت کاریهای لیگ یک و دو را مدتهاست که زیرچشمی نگاه میکنید. الان وارد نشوید، بدتر هم میشود!
***
یک تشکری هم داشته باشیم از طراح لباس المپیکیهای کشورمان که حقیقتاً کاری کرد که موش سرآشپز در آن کارتون معروف کرد. شعار موش این بود که هر کسی میتواند آشپزی کند. شعار این دوستمان هم این بوده که هر کسی میتواند طراح لباس المپیک کشور باشد! حالا درست است نتیجه کار افتضاح درآمده اما مهم پولی بود که رفت همانجایی که باید! آقا مبارک است! به لباس نیست که! ورزشکار باید دلش صاف باشد!
جرقه ورود ایران به المپیک از کجا زده شد؟
«پرنس» اولین المپین بود
کمیته بینالمللی المپیک (IOC) تا به امروز سی و یک دوره بازیهای المپیک را برگزار کرده است و تا کمتر از یک هفته دیگر سی و دومین دوره این بازیها را هم در توکیو آغاز میکند تا بعد از یک سال وقفه در استثناییترین شرایط آن را به سرانجام برساند.
از مجموع بازیهای المپیک که تا به امروز در ادوار مختلف برگزار شده، ورزش ایران در ۱۶ دوره حضور داشته است و در المپیک توکیو هم هفدهمین حضور خود را به ثبت میرساند.
اولین «حضور رسمی» کاروان ایران در بازیهای المپیک در بازیهای ۱۹۴۸ لندن رقم خورد در حالیکه باید نام ایران نیم قرن قبل از آن (المپیک ۱۹۴۸ لندن) برای اولین بار در میان کشورهای شرکتکننده در بازیها قرار میگرفت.
دومین دوره المپیک و اولین حضور نمایندهای از ایران
اولین دوره بازیهای المپیک (المپیک نوین) سال ۱۸۹۶ در یونان (آتن) برگزار شد، از آن سال به بعد این بازیها هر چهار سال یک بار برگزار شد تا سال ۱۹۱۶ که به دلیل جنگ جهانی اول برگزاری بازیهای المپیک در آلمان (برلین) لغو شد. به جز این، جنگ جهانی دوم هم باعث لغو بازیهای المپیک ۱۹۴۰ ژاپن (ساپورو) شد.
در این میان به تدریج برگزاری بازیهای المپیک ساختار و چارچوب قانونمندتری به خود گرفت طوری که از المپیک ۱۹۰۸ لندن به بعد، ورزشکاران تحت مقررات خاصی با معرفی از سوی کشورهای عضو کمیته بینالمللی المپیک حق شرکت در بازیهای المپیک را پیدا میکردند در حالیکه تا پیش از آن ورزشکاران میتوانستند به صورت انفرادی در این رویداد شرکت کنند کما اینکه اعزام کاروان ورزشی از سوی کشورها یا اعزام ورزشکاران انفرادی و دسته جمعی از سوی باشگاهها و اتحادیههای ورزشی (بخصوص در اروپا) برای حضور در المپیک رایج بود.
به همین دلیل بود که سال ۱۹۰۰ و به هنگام برگزاری دومین دوره المپیک نوین، نمایندهای از ایران عازم محل برگزاری بازیها در فرانسه (پاریس) شد و باعث شد برای نخستین بار پرچم ایران در کنار دیگر شرکتکنندگان در المپیک به اهتزاز درآید.
«پرنس» اولین المپین ایران با انتخاب پادشاه قاجار
ورزش ایران همزمان با چهاردهمین دوره بازیهای المپیک که سال ۱۹۴۸ در لندن برگزار شد، یعنی پس از اینکه در کمیته بینالمللی المپیک پذیرفته شد و نامش در کنار دیگر اعضای این کمیته قرار گرفت، به طور رسمی وارد بازیهای المپیک شد.
در واقع این اولین حضور رسمی کاروانی از ورزش ایران در بازیهای المپیک بود اگرچه نقطه آغاز و پیشینه المپیکی ایران به همان بازیهای ۱۹۰۰ فرانسه باز میگردد و دوره حکمرانی سلسله قاجار در ایران.
آن زمان نام «پرشیا» مورد استعمال خارجیان برای کشور ایران بود و مظفرالدینشاه شخص اول مملکت به حساب میآمد.
وی «فریدون میرزا ملکم» که پدرش «میرزا ملکم خان ناظم الدوله» مسئولیت سفارت ایران در چند کشور اروپایی را برعهده داشت را برای حضور در المپیک ۱۹۰۰ معرفی کرد.
بدین ترتیب «فریدون میرزا ملکم» به عنوان یک دانشجوی ایرانی و اولین المپین از «پرشیا» راهی فرانسه شد و در مسابقات شمشیربازی اسلحه اپه با حریفانش به رقابت پرداخت. البته پیش از اینکه وی در این بازیها شرکت کند، پدرش لقب افتخاری «پرنس» را برای او از شاه گرفت و در مقابل به رسم سپاس یک انگشتر برلیان به شاه داد.
اینگونه شد که تاریخنگاران و از جمله «ویلیام مالون» رئیس جامعه بینالمللی تاریخنگاران المپیک (۲۰۰۴ - ۲۰۰۰) نام تنها نماینده ایران در المپیک ۱۹۰۰ پاریس را با لقب «پرنس» آورده است. «پرنس فریدون ملکم» در این بازیها در کنار نمایندگان دیگر کشورهای شرکتکننده پرچم ایران را در استادیوم المپیک پاریس به اهتزاز درآورد.
گفته میشود ۲۸ کشور که ایران هم یکی از آنها بود در المپیک ۱۹۰۰ فرانسه شرکت داشتند؛ المپیکی که زنان برای نخستین بار اجازه شرکت در آن را پیدا کردند و برگزارکننده رقابت در دو رشته گلف و تنیس بودند.
اتفاقاً همزمان با این بازیها نمایشگاه بینالمللی پاریس نیز برگزار شد و به همین دلیل «مظفر الدین شاه قاجار» در جریان بازیها و به خاطر بازدید از این نمایشگاه عازم فرانسه شد.
حضور ایران در همایش المپیک ۱۹۳۶ برلین
بعد از برگزاری المپیک ۱۹۰۰ فرانسه ورزش ایران نزدیک به نیم قرن (۴۸ سال) در هیچ دوره دیگری از بازیها شرکت نکرد.
البته در این میان کمیته برگزاری بازیهای المپیک ۱۹۳۶ آلمان زیر نظر «رایش سوم» علاقهمند بود تا تمام کشورهای جهان در این بازیها شرکت کنند. حتی برای کشورهایی که در کمیته بینالمللی عضویت نداشتند یا نمایندگان آنها در بازیها غایب بودند، اردویی با نام «همایش تربیت بدنی و ورزش» ترتیب داده بود.
پیش از برگزاری این بازیها (المپیک ۱۹۳۶ آلمان)، ایران که صاحب تشکیلات نیمبند شده بود، دعوتنامه شرکت در این اردو را با امضای سه مقام ارشد آلمانی دریافت کرد. در این دعوتنامه از ۳۰ معلم ورزشی برای حضور در این برنامه دعوت شد.
البته انتخاب معلمانی که آشنا به یکی از زبانهای انگلیسی، آلمانی یا فرانسه بودند، سخت بود اما رضا شاه مأموریت رسیدگی به این برنامه را به اسماعیل مرآت سپرد و او هم با تعیین محمود وکیلی به عنوان سرپرست هیأت اعزامی، ۱۸ نفر از دانشجویان منتخب محصل در آلمان و فرانسه را برای شرکت در این گردهمایی برگزید و اینگونه ایران در همایش جهانی تربیت بدنی المپیک ۱۹۳۶ برلین شرکت کرد.
شرکت این عده در فعالیتهای اردویی و مسابقات ورزشی، حضور در کنگره تربیت بدنی و تماشای مسابقات و آشنایی با امور تدارکاتی و تشکیلاتی بازیها به بالا بردن اطلاعات ورزشی آنها و جنبش المپیک کمک زیادی کرد.
در کتاب «سرآمدان ورزش ایران» اینطور عنوان شده که در سالهای بعد از تجربه این عده در امر ورزش و بخصوص حضور متوالی در المپیک بهره گرفته شد؛ حضوری که به صورت رسمی از سال ۱۹۴۸ و المپیک لندن آغاز شد و به طور مستمر تا به امروز ادامه داشته است.
(این مطلب پیشتر در خبرگزاری مهر منتشر شده است)
کار این روزهای پرسپولیس مراقبت از جام دیگر
مازیار گیلکان
برای پرسپولیس شکست در دربی جام حذفی بر خلاف آنچه تصور میشود، سنگین بود. پرسپولیس نه برای کسب دو جام در فصل جاری، بلکه برای یک جام در همین فصل به ادامه مسیر جام حذفی نیاز داشت و موقعیت بزرگی را از دست داد.
پرسپولیس در فاصله ۲ امتیازی با سپاهان نمیتواند از قهرمانی در لیگ برتر مطمئن باشد و شاید در هفته آخر لیگ استقلال بتواند سرنوشت تیم قهرمان را تعیین کند.
استقلال باید هفته آخر لیگ مقابل سپاهان بازی کند و شاید آن روز تکلیف قهرمانی در آن بازی روشن شود.
بیشک استقلال برای اعتبار خود میجنگد و هرگز برای قهرمان شدن این تیم یا آن تیم بازی نمیکند اما مسأله پرسپولیس این است که هنوز در لیگ قهرمان نشده است و از دست دادن فرصت گرفتن جام در جام حذفی برای قرمزها اتفاق بدی بود.
پرسپولیس باید خیلی زود از فشار شکست در دربی حذفی خارج شود تا بتواند در لیگ ادامه دهد و بدرخشد و بدون لغزش به جام برسد، کوچکترین لغزش سپاهان را به صدر میفرستد و آنگاه کار در هفته آخر دشوار خواهد شد. یحیی گلمحمدی حتماً به خروج تیمش از بحران شکست دربی فکر میکند و میداند که کار بزرگ هنوز در پیش است و تیمش باید در لیگ قهرمان شود. شاید به همین دلیل پرسپولیس کوشش میکند از اهمیت جام حذفی در ذهن و بیان خود بکاهد تا لیگ از دست نرود و در جدال با حریفان در لیگ، تیم آشفته احوالی نباشد.
پرسپولیس بازیکنان حرفهای دارد. آنها تجربههای بزرگی را در سالیان اخیر از سر گذراندهاند و شکست در دربی حذفی نباید آنها را به هم بریزد و بر کیفیت آنها در بازیهای باقیمانده از لیگ برتر اثر بگذارد. آنها اهمیت تکرار قهرمانی و ثبت رکورد را میفهمند و چیزی نیست که به راحتی از آن گذر کنند. پرسپولیس رؤیای دو جام و سه جام در فصل جاری داشت اما از دست رفتن یکی نباید آرامش را در راه به دست آوردن جام دیگر به هم بریزد. این بدیهیات را یحیی گلمحمدی و همکارانش بهتر میدانند اما در فوتبال گاهی همین بدیهیات کار دست تیم میدهد. کار این روزهای پرسپولیس مراقبت از جام دیگر است که کار سادهای هم نیست.
یک طعام سمی
از کنـــار هم میگذریم
پرسپولیس بازیکنان حرفهای دارد. آنها تجربههای بزرگی را در سالیان اخیر از سر گذراندهاند و شکست در دربی حذفی نباید آنها را به هم بریزد و بر کیفیت آنها در بازیهای باقیمانده از لیگ برتر اثر بگذارد
میعاد نیک
شکستی که سرخپوشان در هنگامه نودوششمین شهرآورد فوتبال ایران تجربه کردند، هشداری مستقیم و صریح به کادرفنی اردوگاه تیم فوتبال پرسپولیس بود. روند سلانه سلانهای که سرخها در پایان مسیر خود پیش گرفتهاند، در یک دیدار حیثیتی روی تلخ و بدش را نشان داد تا پرسپولیسیها ضمن پذیرش شکست مقابل رقیب دیرینه، بهدست استقلالِ فرهاد مجیدی از گردونه رقابتهای جام حذفی کنار رفته و شانس تکرار دبل قهرمانی را از دست بدهند. پیش از دیدار دربی حذفی شاید بسیاری از پرسپولیسیها برای تیم محبوبشان قهرمانی توأمان در لیگ بیستم و جام حذفی را متصور میشدند اما با نمایش خسته، بیبرنامه و پراشتباه بازیکنان سرخپوش در شهرآورد، مشخص شد که برخلاف ادوار گذشته هنوز هم تکلیف صدرنشین نهایی لیگ برتر مشخص نیست و حتی این امکان وجود دارد که شاگردان یحیی گلمحمدی در آخرین روز لیگ بیستم هم از گندم ری باز بمانند و هم از خرمای بغداد.
پرسپولیس بیشک یکی از بدترین نمایشهای خود طی فصل جاری را مقابل تیم فوتبال استقلال به اجرا درآورد. مجموعهای از بیبرنامگیها و بینظمیها با ادویه اشتباههای مکرر به طعامی سمی بدل شد که نخستین سوءاثر آن، به حذف قرمزها از گردونه رقابتهای جام حذفی فوتبال ایران انجامید. یحیی گلمحمدی هر چه در دیدارهای بزرگ تاکنون رشته بود، مقابل فرهاد مجیدی پنبه شد تا بار دیگر ثابت کند یارای پیروزی در دربیهای حذفی، مخصوصاً در ضربات پنالتی را ندارد. یحیی گلمحمدی پس از آن پنالتی منحوسی که در پیراهن تیم ملی فوتبال کشورمان و طی مسابقات جام ملتهای آسیا 2004 مقابل تیم ملی فوتبال چین از دست داد، هنوز هم نتوانسته کمر راست کند و در ضیافت پنالتیها موفق باشد. پرسپولیس بر آن بود تا شکست سال گذشته مقابل همین استقلال را جبران کند اما انگاشتههای فنی کادر سرخ هرگز در حد و اندازههای حضور در نیمهنهایی تورنمنت مرگبار جام حذفی نبود و ناگزیر، تیم شایستهتر به مرحله بالاتر راه یافت. اشتباه مکرر و عجیب یحیی گلمحمدی در تعیین پنالتیزنهای تیم خود مقابل استقلال و البته ضربه عجیب و دور از انتظار عیسی آلکثیر به آسمان استادیوم آزادی، همه و همه از وقوع یک شب تلخ برای هواداران سرخپوش حکایت داشتند. پرسپولیس این ضیافت را هم به ضعف کادرفنی خود در هیمنه پنالتیها باخت تا پرونده قهرمانی در جام حذفی لااقل در سال 1400 بسته شود.
اما این شکست هرگز به معنای پایان راه نیست؛ سرخها در واپسین گامهای خود به سمت سکوی قهرمانی لیگ بیستم و در بهترین موقعیت، تلنگری صحیح را دریافت کردند تا از پس این سیگنال قوی، یک اقدام جامع و مشترک به در آید. سرخها تنها 3 دیدار برای کسب پنجمین عنوان قهرمانی پیاپی خود در رقابتهای لیگ برتر فوتبال کشور فاصله دارند و تمام سرنوشت قهرمانی در دستان خودشان مانده. پرسپولیس اگر از این 3 بازی نهچندان دشوار بتواند حداکثر امتیاز را کسب کند، با اقتدار و بدون نیاز به هر تیم دیگری به گلات قهرمانی خواهد رسید اما اگر سرخها در قدمهای پایانی بلغزند و جا بزنند، سپاهان با عطش بیمحابای خود در صدد خواهد بود تا نوار سرخ قهرمانی را با یک برش پاره کرده و به تنهایی بر بام فوتبال ایران بایستد.
گلمحمدی محتاط نبود
تفکر برد حداقلی
مهدی واعظی – دروازهبان اسبق پرسپولیس
بازی دربی به ویژه در نیمه اول خوب نبود. هر دو تیم به دلیل قرار گرفتن در جو کاملاً محتاط عمل کردند. شرایط این مسابقه در نیمه دوم و 15 دقیقه ابتدایی وقت اضافی را بد ندیدم اما سایر لحظات کیفیت بالایی نداشت. گلمحمدی محتاط نبود بلکه تیمش با احتیاط عمل کرد همانگونه که استقلال هم محتاط بود. در جام حذفی برخلاف لیگ برتر نمیتوان ریسک کرد زیرا در این مسابقات یک اشتباه هم سبب حذف تیم میشود. با نگاه به ترکیب پرسپولیس، متوجه میشوید نسبت به دیدار قبلیاش هجومیتر چیده شده بود. اینگونه نبود که گلمحمدی با تدافعی چیدن تیمش، به دنبال فوتبال دفاعی باشد اما هیجان دربی در جام حذفی سبب شد پرسپولیس نیمه اول را از دست بدهد. تفکر کادرفنی پرسپولیس همان فوتبال تهاجمیتر و پرفشارتر بود که در نیمه دوم دیدیم. نمیخواهم از بازی بد پرسپولیس دفاع کنم اما باید همه مسائل را در نظر گرفت. استقلال هم خیلی بدتر از پرسپولیس بود، فقط میخواست بازی را مساوی تمام کند و آن را به پنالتی برساند اما نباید بگوییم تفکر پرسپولیس مساوی بود. اگر ضربه عیسی آلکثیر به گل تبدیل میشد، این تیم گلهای بعدی را هم به ثمر میرساند. شاید هضم این موضوع برای بازیکنان پرسپولیس که در صورت گلخوردن، جبرانش سخت باشد، این جریان را به وجود آورد و یقین بدانید تفکر کادرفنی چنین فوتبالی نبود.
برخی اعتقاد دارند شکست در دربی 96 روی پرسپولیس در سه دیدار پایانیاش در لیگ برتر تأثیر میگذارد اما من معتقدم اگر در این مسابقات هم تفکر پرسپولیس مانند دیدارهای قبلی لیگ برتر یعنی بردن حتی در صورت به ثمر رساندن یک گل باشد، شک نکنید در لیگ برتر قهرمان میشود. خوشبختانه این تفکر همچنان وجود دارد اما امیدوارم با تدابیر کادرفنی شکست در دربی روی تیم تأثیر نگذارد.
تراکتور، کلید قهرمانی فصل
برای قهرمانی حریص باش
سامان موحدی راد
آخرین دربی فصل را پرسپولیسیها به حریفشان واگذار کردند. شکستی که دست آنها را از رسیدن به جام قهرمانی در لیگ حذفی دور کرد. به این ترتیب یحیی گلمحمدی نمیتواند به رکورد علی پروین و برانکو ایوانکویچ در دبل کردن جامها در لیگ ایران برسد اما آیا این شکست خللی در مسیر پرسپولیس برای رسیدن به جام قهرمانی در لیگ ایران هم ایجاد میکند؟ پرسپولیسیها در حال حاضر در کنار سپاهان مهمترین شانسهای قهرمانی در لیگ برتر هستند. این در حالی است که سرنوشت پرسپولیس کاملاً در دستان خودش است و آنها میتوانند با پیروزی در سه بازی پایانی لیگ بدون چشم داشتن به بازی سایر رقبا قهرمان شوند. سه بازی حساس و سرنوشتساز که میتواند ۹ امتیاز و پنجمین جام قهرمانی پیاپی را برای آنها به ارمغان بیاورد.
روی کاغذ اگر نگاه کنیم، پرسپولیسیها کار چندان سختی ندارند. آنها باید با ماشینسازی سقوط کرده به لیگ یک بازی کنند که تا سه هفته مانده به پایان فصل حتی 20 امتیاز هم کسب نکرده. پیروزی بر چنین رقیبی احتمالاً کار چندان سختی برای آنها نیست. به ویژه اینکه پرسپولیس در این سالها به خوبی نشان داده میتواند روند مثبت و صعودیاش را حفظ کند. آنها در این سالها پیروزیهای زیادی کسب کردند و شکست خوردنشان تقریباً به ندرت اتفاق افتاده. از این رو شاید در برابر تیم بیانگیزه و بی ساختاری چون ماشینسازی که روزگار تیره و تاری در لیگ پشت سر میگذارد، کار سختی نداشته باشند. بازی آنها با پیکان هم چندان مشکل ساز نیست. چه اینکه مهدی تارتار هیچگاه نتوانسته در برابر پرسپولیس مقاومت کند و در بیشتر مواقع سرنوشت تیمهای تحت هدایت او در برابر پرسپولیس شکست بوده است. با این حساب احتمالاً سرخهای پرانگیزه در برابر تیم میانه جدولیای چون پیکان که هیچ انگیزهای برای ادامه لیگ ندارد هم کار سختی نداشته باشند.
تنها بازی مهم پرسپولیس شاید بازی هفته بیست و نهم این تیم برابر تراکتور در ورزشگاه آزادی باشد. این حساسیت هم نه به دلیل وضعیت خوب فنی تیم تراکتور یا جایگاه حساس آنها در لیگ باشد. بلکه تنها دلیل این مسأله بازی همیشه حساس و جنجالی پرسپولیس و تراکتور است. بازیهایی که اغلب از روند عادی خارج میشوند و با هیجانهای بیرون زمین همراه هستند. درست که تماشاگران در ورزشگاه نیستند تا بازی را بیش از پیش به جنجال بکشند اما سابقه این دو سال برگزاری مسابقات بدون تماشاگر هم نشان داده که این دست بازیها به اندازه کافی پتانسیل جنجال را دارند. به ویژه اینکه پرسپولیس در دیدارش با استقلال در دربی اخیر نشان داده که چندان تیم حریصی نیست و ممکن است در بازیهای حساس اسیر محافظهکاریهای سرمربیاش شود و بازی را واگذار کند.
تجربه دربی و اشتباهات یحیی پیشروی سرخها هست. آنها با محافظهکاری یک جام را از دست دادهاند. نباید آن را برای بازی دیگری تکرار کنند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو