|
در چنین روزی 14 بهمن 1388
شوت باقری طلسم تساویهای دربی را شکست
دقیقه ابتدایی بازی دو تیم به ارزیابی هم پرداختند اما استقلال نسبت به سرخپوشان برتری داشت و توانست در دقیقه 16 توسط فرهاد مجیدی به گل برسد. در ادامه بازی نیز این شاگردان مرفاوی بودند که بازی بهتری انجام دادند و حملات پرسپولیس فاقد برنامه بود.
در دقیقه 36 سرانجام یکی از حملات پرسپولیس نتیجه داد و هادی نوروزی گل تساوی را برای سرخپوشان به ثمر رساند. در نیمه دوم استقلال در یک صحنه بر اثر اشتباه مدافع پرسپولیس صاحب موقعیت بسیار خوبی شد که با ضربه بد سیدصالحی و دفع خوب حقیقی این توپ گل نشد.
دقیقهای بعد این پرسپولیس بود که یک موقعیت ایدهآل را از دست داد. در ادامه بازی نیز دو تیم موقعیتها را یکی پس از دیگری از دست دادند. پرسپولیس در دقیقه 85 با درخشش وحید طالبلو فرصت بسیار مناسبی را از دست داد.
سرانجام در دقیقه 86 کریم باقری با شوتی محکم و زیبا دروازه استقلال را باز کرد تا طلسم تساویهای دربی شکسته شود. قضاوت این مسابقه بر عهده سعید مظفریزاده بود.
استقلال و پرسپولیس هر دو 40 امتیازی بودند که با این پیروزی، پرسپولیس 43 امتیازی شد و به جای استقلال در رده سوم جای گرفت.
کابوس زلاتان ادامه دارد
بازگشت از قعر جهنم
ایبرا بعد از یک هفته پرتنش، این هفته هم بدشانس بود و در گلزنی حتی از روی نقطه پنالتی هم ناکام ماند
آیسان سعیدی
بعد از دو ناکامی متوالی در دربی میلان و در برابر فرشتههای کوچک آتالانتا، بازی با بولونیا یک آغاز مجدد بود. صدرنشین دوست داشتنی این فصل سری A با دو باخت همه اندوختههای این فصل را از دست رفته میدید، به ویژه ناکامی تلخ و گزنده برابر اینتر در ثانیههای تلف شده در روزی که سوپر زلاتان با درگیری سیاه با لوکاکو تلخی این ناکامی را بیشتر کرد.
ابراهیموویچ در جریان دربی دلامادونینا که با حذف میلان از کوپا ایتالیا به پایان رسید، درگیری شدیدی با روملو لوکاکو پیدا کرد و حتی به نژادپرستی نیز محکوم شد. از سوی دیگر زلاتان با دریافت کارت زرد دوم در همان بازی از زمین مسابقه اخراج شد تا انتقادات زیادی نسبت به آن مطرح شود و حتی استفانو پیولی نیز تأیید کرد که ستاره سوئدی به خاطر اتفاقات رخ داده و اخراج برابر اینتر بسیار متأسف است اما در عین حال با انگیزههای بالا برای مصاف با بولونیا آماده میشود.
بازی با بولونیا برای تیم پیولی و زلاتان یک حساسیت مضاعف بود و البته سرنوشتی دراماتیک داشت. ایبرا بعد از یک هفته پرتنش، این هفته هم بدشانس بود و در گلزنی حتی از روی نقطه پنالتی هم ناکام ماند.
در دقیقه 26 میلان پاداش بازی برتر خود را با یک پنالتی گرفت و مطابق انتظار ایبرا پشت توپ ایستاد اما در نهایت ضربه او توسط دروازهبان حریف مهار شد؛ با این حال آنته ربیچ توپ برگشتی را تبدیل به گل کرد تا میلان با یک گل پیش بیفتد و او نیز به نوعی منجی ستاره سوئدی شده باشد. بدین ترتیب روسونری در زمین بولونیا با یک بازی سخت موفق شد حریف خود را با گلهای آنته ربیچ و فرانک کسیه شکست دهد تا همچنان صدر جدول را حفظ کرده باشد.
میلان سرانجام با زحمت فراوان 3 امتیاز این بازی دشوار را از آن خود کرد، 3 امتیازی که استفانو پیولی سرمربی میلان آن را به عرق ریختن تعبیر نمود و گفت: «شما باید برای هر امتیاز عرق بریزید. من از عملکرد تیم و این پیروزی در پایان یک هفته دشوار بسیار خوشحال هستم.»
پرز همچنان قربانی میگیرد
طعـــمِ گسِ خــــون
گویا سرخیو راموس جدیدترین قربانی سیاستِ اسطورهکشی فلورنتینو پرز است که باید راهی مانند کریستیانو رونالدو، پهپه و ایکر کاسیاس را طی کند
میعاد نیک
رئال مادرید این روزها نه مانند ایام اوجاش با زینالدین زیدان بازی میکند و نه مانند نیمههای تاریک چندسال اخیرش با سرمربیانی مثل جولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری. روند نتایج سینوسی و بیثبات لوس بلانکوس در هفتههای اخیر آنقدر تکرار شده و آش صد مَن روغن آنقدر شور شده که دیگر هیچ جای توجیهی برای سرمربی خوشتیپ فرانسوی و شاگردان کمرمقاش باقی نمانده. زیدان که این روزها بهدلیل ابتلا به ویروس کووید-19 در قرنطینه بهسر میبرد و ارتباط فیزیکیاش با تمرینات و مسابقات تیم رئال مادرید قطع شده، دستیار ارشدش دیوید بتونی را مسئول فنی تیم کرده تا شاید این شوک کوچک کمی از فشارهای طاقتفرسای انتقادات بر آسمان اردوی سپیدها بکاهد.
این شوک اجباری اما تنها برای یک 90 دقیقه کاربرد داشت و پس از یک پیروزی شیرین مقابل دیپورتیوو آلاوز با چاشنی گلزنی ادن هازارد که مثل خامه روی کیک عمل کرد، باز هم همه چیز به حالت همیشگی برگشت تا رئالیها در استادیوم خانگی آلفردو دیاستفانو طعم یک شکست گیجکننده را حس کنند؛ طعم خون در دهان. در آستانه تقابلهای حساس سپیدپوشان مادریدی با تیمهای والنسیا، اتلتیکومادرید و رئال سوسیهداد در رقابتهای لالیگا و دیدار سرنوشتساز با آتالانتا در چارچوب نخستین مرحله حذفی تورنمنت لیگ قهرمانان اروپا، اوضاع در حوالی محله قدیمی چامارتین اصلاً خوب نیست؛ امیدها دیگر رنگِ و بوی نا گرفته و حتی کسی برای وقوع یک معجزه هم منتظر نمینشیند.
شکستهای غیرمنتظره و نمایشهای ضعیف تیم زیزو اگرچه در میانههای مستطیل سبز رخ میدهد اما واکاوی دلایل این عملکرد بیثبات تنها محدود به ابعاد فنی نیست. مسائل فنی و تاکتیکی، خواسته و یا ناخواسته همگی تابعی از شرایط مدیریتی و سطوح عالی باشگاه هستند و شاید بیراه نباشد که مهمترین دلیل عقبماندگیهای تیم رئال مادرید را ناشی از ضعف مدیریتی فلورنتینو پرز دانست. سیاست صحیح جوانگرایی در ساختار تیم اصلی باشگاه مادریدی به شکل غلطی پیاده شده و این اشتباه درحال گرفتن جان رئالیهاست. تیمی که بیشک عنوان بهترین تیم 20 سال اخیر را یدک میکشد، حالا با تخلیه حداکثری ستارهها و جوانگرایی افسارگسیختهای مواجه شده که شاید در یک بازه زمانی 5 ساله به کمک مادریدیها بیاید اما این موضوع به قیمت از دست دادن تمام افتخارات ممکن طی سالهای فعلی تمام خواهد شد.
فلورنتینو پرز با تعلل بیش از حد و البته تغییر سیاستهای کلان باشگاهاش، رقمهای کلانی را صرف خرید بازیکنان بسیار جوان میکند و همچنین تنها ستارهای هم که از چلسی خریده، هرگز شمهای از آن سوپراستار لیگ برتر را نشان نداده و بهتر است که ادن هازارد را هم یک عنصر سوخته و مأموریتی شکستخورده برای مدیریت باشگاه رئال مادرید تلقی کنیم. گفته میشود که مخارج مربوط به بازسازی استادیوم سانتیاگو برنابئو تمام منابع مالی مادریدیها را دربر گرفته و دیگر پولی برای خرید سوپرستارههایی مانند کیلیان امباپه و ارلینگ هالند نیست اما پروبال دادن به یک ارزش افزوده هرگز نباید به اصول و قواعد کلی لطمه بزند و این ماجرا در مادرید رقم خورده.
به تمام این قصهها موضوع جدایی قریبالوقوع کاپیتان باسابقه تیم رئال مادرید را هم اضافه کنید. گویا سرخیو راموس جدیدترین قربانی سیاستِ اسطورهکشی فلورنتینو پرز است که باید راهی مانند کریستیانو رونالدو، پهپه و ایکر کاسیاس را طی کند.
«پرسپولیس» نماد ورشکستگی اقتصاد فوتبال!
احسان محمدی
«اگر مدیریت یک بیابان شنزار را به بخش دولتی واگذار کنید، بعد از پنج سال با کمبود شن مواجه میشوید» این جمله از میلتون فریدمن اقتصاددان برنده نوبل را باید قاب کرد و بالای سردر تمام بنگاههای اقتصادی، بانکها و حتی باشگاههای ورزشی زد.
پرسپولیس به دلیل عدم پرداخت بدهی 500 هزار یورویی خود به ماریو بودیمیر از سه پنجره نقل و انتقالاتی محروم شد. فیفا در آخرین نامه خود به باشگاه پرسپولیس اعلام کرده بود اگر 12 بهمن 500 هزار یورو در حساب بودیمیر نباشد و یا توافقی صورت نگیرد، پنجره نقل و انتقالاتی آنها به صورت خودکار بسته خواهد شد. البته طبق قوانین جدید فیفا در هر زمانی که باشگاه پرسپولیس بتواند این پول را پرداخت کند، محرومیت آنها بخشوده خواهد شد.
این نخستین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد. چرا که سالها هست استقلال و پرسپولیس به عنوان دو تیم شاخص فوتبال ایران و دو برند ورزشی به عنوان بدهکاران بدقول در دنیا به شهرت رسیدهاند. از آفریقا تا آمریکا، از اروپا تا آسیا، از هرکجا بازیکن و مربی آوردهایم، سرانجام کارمان به شکایت کشیده و به جای کسب اعتبار بینالمللی اسباب سرشکستگی ما را فراهم آوردهاند. مقصر کیست؟ مقصر کسی است که مسئولیت و مدیریت این تیمها را بر عهده دارد.
فارغ از اینکه فرجام این ماجرا چه شود، همین اتفاق نشان میدهد مدیریت دولتی در ورزش تا چه اندازه شکست خورده است. پرسپولیس در پنج سال اخیر 4 بار لیگ برتر را فتح کرده، دو بار نایب قهرمان آسیا شده، سوپرجام و جام حذفی را برده است ولی باز بدهکار است!
یعنی یک تیم فوتبال که قاعدتاً با این نتایج باید یک بنگاه سودده باشد و حتی در بورس سهام رو به رشدی داشته باشد، جایزه و پاداش گرفته باشد و بتواند به واسطه موفقیتهایش از حق پخش بازیهایش پول در بیاورد، هنوز به دلیل بدهی پنجره نقل و انتقالاتش بسته است، نه فقط قادر به جذب بازیکنان ستاره نیست بلکه بازیکنانش را از دست میدهد، فریاد مربی به آسمان است و ...
همه این اتفاقات محصول مدیریت دولتی است. البته که در حوزه خصوصی هم خیلی شاهکار خلق نکردهایم و به محض تلاطم در بازار، بخش خصوصی دست به اخراج نیروهایش میزند و خیلی از کارمندان بخش خصوصی آرزویشان دولتی شدن است که حداقل یک «آب باریکهای» هست! مجموع این اتفاقات نشان میدهد اقتصاد فوتبال شکست خورده است. با این سبک و سیاق حتی اگر پرسپولیس باشید باز هم زیان میدهید، حتی اگر مدام قهرمان ایران شوید، باز هم بدهکارید.
فوتبال حرفهای در این کشور نیاز به یک جراحی دارد. چیزی که نه دولت آمادگی آن را دارد و نه هواداران میپذیرند. تصور کنید تلویزیون حق پخش بازیها را بخرد و بعد بخواهد آن را به مردم بفروشد. یعنی هر کس بخواهد بازی استقلال و پرسپولیس را ببیند باید هزینهای پرداخت کند، آن وقت چه موجی ایجاد میشود که قرار بود آب و برق مجانی شود، تلویزیون هم پولی شد! ما در این کشور سرگرمی نداریم و دولت به جای اینکه دلخوشی ایجاد کند از ما پول میخواهد و ...
طرفین ماجرا حق دارند. در حال حاضر همه حق دارند، هم ماریو بودیمیر هم باشگاه پرسپولیس، هم دولت هم مردم، هم مدیرعامل باشگاه هم فیفا و ... وقتی همه حق دارند، سختترین کار ایجاد تغییر است و پذیرفتن تبعات آن. تا اطلاع ثانوی هواداران باید حرص و جوش بخورند و ناله کنند.
(این مطلب پیشتر در سایت عصرایران منتشر شده است)
طنزیم
دعوت به مناظره
هومن جعفری
یک سؤال خیلی ساده و کاربردی! آقای رسول پناه، دندانپزشک شخصی وزیر و مدیرعامل و عضو سابق هیأت مدیره، به صورت رسمی یا غیررسمی، اتهامات بسیار سنگینی را به یحیی گلمحمدی وارد کرد که باعث برکناریاش شد. یحیی گلمحمدی هم متقابلاً اتهاماتی را به او وارد کرده. این وسط رسول پناه اعلام کرده که حاضر است در برنامه فوتبال برتر، با یحیی گلمحمدی مناظره کند.
خوب به این حرف دقت کنید. رسول پناه که پیش از این یحیی را به دلالی متهم کرده بود، آماده است تا رودرروی او بنشیند و ادعایش را اثبات کند. میتوانید برای این قصه در تاریخ فوتبال دنیا معادلی پیدا کنید؟
حالا سؤال اینجاست. یک رسانه که چنین پیشنهاد طلایی و درجه یکی را دریافت کرده باید چه واکنشی نشان بدهد؟ یک مربی که سابقهاش پاک است و ریگی به کفشش نیست با چنین فرصت طلایی برای اعاده حیثیت باید چگونه برخورد کند؟
این وسط مدیرعامل پرسپولیس که خودش مدیر حراست وزارت ورزش است و وظیفه حراستیاش، پیگیری ادعاهای رسول پناه است، چه تصمیمی میگیرد و چه نقشی دارد؟
یعنی اگر در دنیا، مدیرعامل یونایتد یا رئال یا پی اس جی مربی تیمش را به دلالی متهم میکرد و بعد از او دعوت میکرد تا در برنامه مثلاً مچ آف د دی یا برنامههای مشابه، با او مناظره کند، شما چه نوع رفتارهایی را از مربی دعوت شده، برنامه میزبان، روزنامهنگاران ورزشی و باشگاههای دیگر انتظار خواهید داشت؟
اگر پرز، زیدان را به دلالی متهم کند، به نظر شما عکسالعمل بارساییها، اتلتیکوییها و دیگران چگونه خواهد بود؟
غروب تاتنهام، بازگشت لیورپول
دو نیمه رؤیا
سامان موحدی راد
لیورپول و تاتنهام در حالی به هم رسیدند که هر دو از فرم ایدهآل ابتدای فصل فاصله داشتند. ابتدای این فصل بود که لیورپول و تاتنهام هر دو در قامت یک مدعی قهرمانی ظاهر شده بودند و رقبا را یکی پس از دیگری از پیش رو برمیداشتند اما جادوی دسامبر هر دو تیم را زمینگیر کرد و آگاهان به خوبی میدانند تیمی که در این مقطع از فصل امتیاز از دست میدهد، امکان جبران کمتری دارد. به این ترتیب شکست تاتنهام برابر لیورپول را شاید بتوان به نوعی وداع مورینیو با رؤیای قهرمانی برای لندنیها دانست.
لیورپول هم از شکست برابر منچستر در جام حذفی به این دیدار میآمد و بعد از چند هفته عملکرد ضعیف خط حملهاش نیاز داشت تا پیروزی در این میدان خودش را کمی در مسیر مدعیان قهرمانی احیا کند. داشتن عناصر هجومی فراوان در تاتنهام هم موجب نشد تا مورینیو از ایده اصلی خودش دست بشوید. برای همین هم او برای اجرای ایده دفاع- ضدحملهاش با کمی تغییر در آرایش تیمی و تبدیل آرایش ۱-۳-۲-۴ به سیستم ۳-۴-۳ که در دفاع به ۱-۴-۵ تبدیل میشد به میدان آمد. اگرچه گل زود هنگام و مردود شده سون در ابتدای بازی لیورپولیها را کمی ترساند اما با گذشت زمان معلوم شد که تاتنهام از فرم ایدهآلش دور است. این را آمار بازی هم نشان میدهد که علیرغم سهم ۵۰ درصدی هر دو تیم در حفظ توپ، این لیورپولیها بودند که بیشتر در نیمه زمین حریف صاحب توپ بودند و ۱۴ شوت زدند که ۷ شوت در چارچوب بود. این در حالی است که تاتنهام در طول ۹۰ دقیقه تنها ۲ شوت در چارچوب داشت. همه میدانند که در انگلستان علاوه بر جمعآوری امتیاز از بازیهای ریز و درشت، پیروزی برابر «تاپ سیکس» هم یکی از فاکتورهای مهم در راه قهرمانی است. از این رو باید گفت که این پیروزی برای کلوپ به معنی بازگشت به مسیر مدعیان قهرمانی است و برای مورینیو شاید به معنی خداحافظی با این رؤیا.
نقد رویارویی میکل آرتتا و اولهگونار سولسشر
توپهای پر و تورهای خالی
سام ستارزاده
تساوی بدونگل، غیرمنتظرهترین نتیجه برای تقابل منچستریونایتد و آرسنال بود؛ دو تیمی که اولی از 6 دیدار آخرش در لیگ جزیره 5 و دیگری تنها 2 امتیاز از دست داده بودند. نقطه مشترک هر دو طرف در ورزشگاه امارات، در زدن ضربات آخر بود. توپچیها نسبت به میهمانشان موقعیتهای بیشتری خلق کردند و حتی روی یک ضربه ایستگاهی، الکساندر لاکازت تیر دروازه منچستر را نیز هدف گرفت اما در سوی مقابل، ادینسون کاوانی بود که خود را در دو بخت از جدیترینهای مسابقه قرارداد، تا امید گلزنی وی (07/1) بهتنهایی از کل تیم آرسنال (75/0) پیشی بگیرد. شاگردان میکل آرتتا در فصل جاری و بهویژه پیش از تعطیلات کریسمس، بابت ایرادات فنی بسیار شماتت شدند که میتوان مهمترین آنها را ناکارآمدی نقشههای هجومی تیم دانست. نقشههای آرتتا برای عبور از پرس بالای سنین مهاجمین سیاهپوش رقیب، استفاده از تکنیک توماس پارتی و انتقال توپ به جناح راست میدان بود. رویارویی یکبهیک هافبک غنایی آرسنال و فرد هرگاه بهسود پارتی بود، وی و امیل اسمیترو ابتکار عمل را در میانه زمین به دست میگرفتند اما از آن سو، پیروزی فرد در این نبردها ممکن بود تاوان سنگینی برای سرخهای لندن به همراه داشته باشد. استراتژی دوم آرتتا اما به عقب راندن گرانیت ژاکا بود؛ اتفاقی که شکل سهنفره به دفاع آرسنال میداد و به سدریک سوارس اجازه میداد تا جلو کشیده و در سمت راست خط حمله آرسنال به گابریل مارتینلی جوان اضافه شود. این پلن موجب خلق چند موقعیت برای توپچیها نیز شد اما به دو دلیل برای آنها گل نساخت. نخست اینکه ارسالهای مارتینلی با پای غیرتخصصیاش انجام میشدند و از دقت لازم برخوردار نبودند و دوم اینکه برای استفاده از این سانترها، غیر از لاکازت بازیکن دیگری به محوطه جریمه منچستر نمیزد. از سویی، پرس همهجانبه شیاطین سرخ در یکسوم خودی، عرض را از آرسنالیها گرفت و ارتباط میان خطوط آنها را بهخوبی مختل کرد. اوله گونار سولسشر اما برای شکستن پرس رقیب تفکر متفاوتی داشت که نتیجهاش اتکای بیشتر منیو به شوتهای راه دور و ضربات ایستگاهی بود. برای این کار، مدافعان و هافبکهای منچستر به مقدار زیادی عقب میکشیدند تا با ادامه پرس میزبان، شکاف میان هافبکها و مدافعین آنان، بهویژه در سمت چپ دفاع یونایتدیها افزایش یابد. مارکوس رشفورد در صحنههایی حتی داوید لوئیز را که مدافع میانی آرسنال بود به نیمه تیم خود میکشاند؛ که همین امر باعث میشد فضای خالی قابلتوجهی برای استفاده کاوانی و حتی برونو فرناندز فراهم گردد. این شیوه بازیسازی، هرچند سختتر به منچستر موقعیت میداد اما در عوض بختهای گلزنی خطرناکتری برای آنان میساخت. ورود آنتونی مارسیال بهجای اسکات مکتامینی ینز، هرچند یک تغییر اجباری بود، تغییری مؤثر در موقعیتسازی واقع شد. بال فرانسوی منچستر برخلاف پل پوگبا که پیش از دقیقه 37 در سمت چپ بازی میکرد، بهسمت دروازه حریف حرکت عرضی میکرد تا به کاوانی نزدیکتر باشد. با اضافهشدن لوک شاو بهطور همزمان، حتی هری مگوایر که در بازیسازی از خط دفاع مهارت خاص خود را دارد، پا به توپ تا نیمه آرسنال میتاخت و با یک پاس عمقی مارسیال و کاوانی را تغذیه میکرد. به همین اندازه که منچستر سعی در طرح حملات پرتعداد و برقآسا داشت، آرسنال نیز روی ضدحملات هم برنامهریزی کرد اما نیکلاس پپه نیز دو موقعیت روی این استراتژی را به بیرون زد تا مانند کاوانی و لاکازت که امیدهای نخست گلزنی دو تیم بودند، بازی بزرگ و جذاب هفته 21 لیگ انگلیس را از ثبت گل محرومکنند. |
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|