عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6670 /
۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۸ دي
|
راموس و خواستههای دردسرساز برای تمدید قرارداد
آشوب در مادرید
بله، از اول معلوم بود. هر زمان که بحث تمدید قرارداد سرخیو راموس مطرح میشود، یک آشوبی به پا میشود. آخرین چیزی که مشخص شده این است که این مدافع اسپانیایی آخرین پیشنهاد رئال مادرید را رد کرده است؛ پیشنهادی شامل تمدید یکساله قرارداد که اکثر مواردش همان مواردی هستند که قرارداد فعلی او دارد و از نظر مالی حتی بدتر از قرارداد فعلی هم هست چرا که حقوق او را 10 درصد کاهش میدهد.
این مدافع میانی در حال حاضر 12 میلیون یورو حقوق خالص میگیرد. با احتساب 50 درصد مالیاتی که بردرآمد بازیکنان شاغل در اسپانیا تعلق میگیرد، رقمی که رئال مادرید به عنوان حقوق راموس هزینه میکند، 24 میلیون یورو در هر فصل است. این رقم حتی در دوران پیش از شیوع کرونا هم رقم قابل توجهی بود که هر باشگاهی از عهدهاش برنمیآمد چه برسد به وضعیت مالی بحرانی حال حاضر باشگاههای اروپایی. از نظر من، راموس لایق قراردادی جدید هست اما نه به هر قیمتی. فلورنتینو پرس، رئیس باشگاه باید منفعت باشگاه را در نظر بگیرد نه فقط تلاش برای جلب رضایت یک بازیکن، حتی اگر آن بازیکن یک اسطوره باشد.
تا جایی که همه ما میدانیم، راموس در 16 فصل دوران بازیگریاش در رئال مادرید، هر آنچه که خواسته گرفته و همواره باشگاه نظرش را جلب کرده است. محاسبه اینکه او براساس لیاقت و شایستگیهایش کسب کرده، عملاً غیرممکن است اما در هر صورت حقوقی که او در این مدت گرفته قطعاً رقمی است که خیلی از آدمها با 500 سال عمر هم نخواهند توانست در صورتحساب بانکیشان ببینند. البته راموس برای گرفتن این حقوق زحمت کشیده است اما واقعیت این است هزینهای که باشگاه برای خرید او پرداخت کرده سرسامآور بوده است. به همین دلیل شاید درک موضع او و اطرافیانش سخت است بخصوص که او چند ماه است که دارد برای تمدید دو سه سال قراردادش یا شاید حتی افزایش حقوقش باشگاه را تحت فشار قرار میدهد. راموس یک مدافع میانی تمام عیار است اما او ماه مارس 35 ساله میشود و به جز خود او هیچ مدافع میانی دیگری در دنیا نیست که در چنین سن و سال خواستههایی مشابه او داشته باشد.
راموس به عنوان یک فوتبالیست که خدمات فراوانی به تیمش کرده حق دارد که خواستههایش را مطرح کند اما فلورنتینو هم مجبور نیست که به همه خواستههای او تن دهد. رئیس باشگاه رئال مادرید باید به فکر آینده باشگاه باشد. بعضی از هواداران از اینکه چرا باشگاه قرارداد بازیکنانی مانند دنی کارواخال و کاسمیرو را تمدید کرده هم شاکی هستند اما منطق حکم میکند که آنها بمانند چرا که نسبت به راموس، فاصله بیشتری تا پایان دوران بازیگری خود دارند. حتی اگر شما راموس را در حال حاضر در اوج دوران بازی و آمادگی جسمانیاش بدانید، تاریخ مصرف حضور او در چنین سطحی نهایتاً دو سال دیگر اعتبار دارد و بعد از آن حفظ چنین سطحی آسان نیست. من حتی نمیخواهم تصور کنم که مردم به فلورنتینو چه خواهند گفت اگر راموس دو سال دیگر که 36 یا 37 ساله است، تنها در نقش یک بازیکن تعویضی که پرداخت حقوقش سالانه 30 میلیون یورو به باشگاه هزینه تحمیل میکند، به میدان برود. البته پیش از این ما شاهد نمونهای عینی مانند گرت بیل بودهایم. بیل با اینکه هنوز فقط 31 سال سن دارد، آنقدر حقوقش بالا بود که هیچ تیم اروپایی دیگری حاضر نبود او را بخرد.
فلورنتینو از وضعیت بازیکنانی که در روزهای پایانی دوران اوجشان هستند مطلع است. راموس، کریم بنزما و لوکا مودریچ جزو این دسته هستند. هر سه اینها اجزای حیاتی تیم و اسطورههای رئال مادرید هستند اما برای تداوم داشتن موفقیتهای تیم در آینده، دیر یا زود باید برایشان جایگزین پیدا کرد. مودریچ در این میان منطقیتر با موضوع برخورد کرده و با شرایطی که رئال به او پیشنهاد کرده حاضر شده برای یک فصل دیگر قراردادش تمدید شود. راموس اما هنوز به چنین مرحلهای نرسیده است.
فلورنتینو نیز در این میان باید به این موضوع فکر کند که تیمش برای اینکه دوباره قهرمان اروپا شود، بهتر است سایر پستهایش را تقویت کند. نگه داشتن راموس مهم است اما شاید مهمتر از آن هزینه کردن برای خرید ستارههای آیندهداری مانند ارلینگ هالند یا کیلیان امباپه باشد. رئال مادرید باید مسیر خودش را برود حتی اگر راموس نخواهد که دوران بازیاش را در این تیم به پایان برساند که البته برای همه سخت و دردناک خواهد بود. این تصمیم خود راموس است و باید به آن احترام گذاشت اما اگر او به خاطر برآورده نشدن خواستههایش برود، نمیتوان کسی را مقصر دانست چون منصفانه نیست.
منبع: مارکا
چرا منچستریونایتد سلطان پنالتی اروپا شده؟
حـــق با کلــوپ است
یونایتد از آغاز فصل 2019-2018 48 پنالتی گرفته که 11 تا بیشتر از نزدیکترین رقیبش، یووه است
مارک دویل
یورگن کلوپ در توضیح باخت لیورپول به ساوتهمپتون، یک موضوع فرعی دیگر را در این فصل پرجنجال لیگ برتر مطرح کرد: «شنیدهام در این دو سال منچستریونایتد بیش از پنج سال و نیمی که من اینجا هستم، پنالتی به دست آورده. نمیدانم تقصیر من است یا اینکه چطور این اتفاق افتاده.»
سرنخ خوبی است. هواداران فوتبال عاشق فرضیات خوب توطئه هستند و همیشه برایشان پیش میآید.
کمک داور ویدئویی (VAR) البته قرار بود در زمین فوتبال عدالت ایجاد کند و به همه تردیدها در مورد تصمیمات داوری پایان دهد اما همانطور که بازی با ساوتهمپتون ثابت کرد تنها به گلآلودکردن آب کمک کرده است.
اتهام طرفداری از تیمها همچنان پابرجا و خیلی تصمیمات بحثبرانگیز است، به نظر میرسد تفسیر و برداشت داوران از وقایع برای هر بازی و روی هر صحنه مشکوک فرق میکند.
اما آیا کلوپ درست میگوید؟ آیا یونایتد به میزانی نامتعارف پنالتی میگیرد؟ اگر چنین است، آیا توضیحی وجود دارد؟
مثل 12 سال قبل و در زمان مربی سابق لیورپول، رافائل بنیتس، اجازه بدهید فقط به آمار و ارقام تکیه کنیم.
از مهر 1394 که کلوپ به آنفلید آمده، قرمزها صاحب 30 پنالتی در لیگ برتر شدهاند. در این مدت لسترسیتی با 45 پنالتی اول است، منچسترسیتی 43 پنالتی و یونایتد با 41 پنالتی در رده سوم قرار دارد.
جالب است که 32 پنالتی یونایتد از آغاز فصل 2019-2018 بوده و این یعنی کلوپ درست میگوید. دقیقتر اینکه، یونایتد در دو فصل و نیم اخیر دو پنالتی بیشتر از تمام دوران کلوپ به دست آورده. این نکته هم قابل توجه است که هیچیک از تیمهای حاضر در پنج لیگ ممتاز اروپا بیشتر از یونایتد از آغاز فصل 2019-2018 صاحب پنالتی نشدهاند، تنها یوونتوس با 37 پنالتی در رقابتهای مختلف به این تیم نزدیک شده.
خب دلایل احتمالیاش چه چیزی است؟
زمانی ادعا میشد که داوران به نفع تیمهای بزرگتر، مهمتر و ثروتمندتر سوت میزنند. خاستگاه این فرضیه در ایتالیا بود برای توجیه تصمیمات مهمی که به نفع یووه گرفته میشد و دلیل آن را هم شرایط روانی میخواندند و اینکه داوران به سمت بانوی پیر گرایش دارند.
البته رسوالی کالچوپولی به نحو دیگری به این ادعا پرداخت تا قائلین به فرضیه توطئه بر موضوع مورد نظرشان تأکید کنند.
از طرف دیگر منطق حکم میکند تیمهای تراز اول پنالتیهای بیشتری به دست آورند چون بیشتر بر بازی تسلط دارند، مالکیت توپ بیشتری دارند، فشار هجومی بیشتری وارد میکنند و زمان بیشتری را در زمین حریف میگذرانند.
اما تعداد پنالتیهای یونایتد در این دو فصل و نیم در تناقض آشکار با این فرضیه است. این تیم از آغاز فصل 2019-2018 در رقابتهای مختلف 48 پنالتی گرفته که 11 تا بیشتر از نزدیکترین رقیبش، یووه است. منچسترسیتی با 30 پنالتی در رده دهم این لیست است، دو قهرمان اخیر اروپا، لیورپول و بایرنمونیخ به ترتیب مشترکا بیست و چهارم (با 24 پنالتی) و مشترکا بیست و پنجم (با 18 پنالتی) هستند. هر سه تیم معروفند به بازی مبتنی بر پرسینگ و گرفتن توپ در زمین حریف. آنها در این دو فصل و نیم بیش از هر تیم دیگری در اروپا در نیمه رقبا صاحب توپ شدهاند.
البته فشار در یک سوم دفاعی حریف به معنای میزان پنالتی مثل یونایتد یا حتی خطاها نیست. در میان تیمهایی که بیشترین خطا رویشان صورت گرفته، بایرن بیست و هفتم، لیورپول چهل و ششم و سیتی پنجاه و هفتم است. یونایتد تیم دهم این ردهبندی و از نظر خطا در یکسوم دفاعی حریف پنجم است.
توضیح اینکه دقیقاً چرا آنها با اقتدار در صدر جدول پنالتیگیرها قرار دارند، سخت است. آنها نه زمان زیادی را در محوطه جریمه رقبا سپری میکنند و نه در مجموع خطای زیادی رویشان میشود. گفته میشود اساس کار یونایتد که فصل قبل با 14 پنالتی رکورد لیگ برتر در یک فصل را شکست، بر ضدحمله است و با بازیکنان سریعی که دارد باعث خطای بازیکنان حریف میشود.
این بخش جذاب ماجرا است، به دو دلیل. اول اینکه یونایتد بدون شک ضدحملات خوبی میزند اما در ردهبندی این شاخص در دو فصل و نیم اخیر پشت سر پاریسنژرمن، سیتی و حتی ولورهمپتون قرار دارد. پاریسنژرمن با نیمار و کیلیان امباپه که از سریعترین و باهوشترین بازیکنان فوتبال هستند، سلطان گلهای ضدحملهای هستند (38 گل) اما در این بازه 15 پنالتی کمتر از یونایتد صاحب شدهاند. دوم، یونایتد در میان 20 بازیکن اول اروپا که در این مدت بیشترین خطا رویشان انجام شده، حتی یک نماینده ندارد اما به طور متوسط در هر 2/9 بازی یک پنالتی گرفته که با فاصله در اروپا بالاترین است.
مارکوس رشفورد و آنتونی مارسیال بخشی از دلیل هستند. آنها در این دو فصل و نیم هر کدام 9 پنالتی گرفتهاند و هیچ تیم دیگری چنین زوجی از این جهت ندارد. نیمار و امباپه روی هم 15 پنالتی و محمد صلاح و سادیو مانه روی هم 14 پنالتی گرفتهاند.
واقعاً دلیل متقنی برای موفقیت منچستریونایتد در این زمینه وجود ندارد. این هم درست است که هیچ بازیکن منچستریونایتد به طور مرتب به شبیهسازی و تلاش برای پنالتی گرفتن متهم نشده است. شاید دلیلش کم آوردن مدافعان رقبا در برابر دو بازیکن هجومی تیمی باشد که در ضدحمله شکوفا میشود. البته این دلیل نمیشود برای اینکه بازیکنان و تیمهای دیگر به آنچه منچستریونایتد رسیده، نرسند. میزان پنالتی گرفتنهای منچستریونایتد به این دو نفر خلاصه نمیشود. شاید باید به دنبال بیقاعدگی آماری باشیم که خودش در این پنج سال قابل نقض است. به هر حال این یک واقعیت است که یونایتد به شکلی غیرمعمول پنالتی دریافت میکند. کلوپ هم باید با آن کنار بیاید، حداقل لیورپول امیدوار است او بهتر از بنیتس عمل کند.
منبع: گل
تاتنهام با مورینیو به 13 سال بدون جام پایان میدهد؟
رویـــای دستیافتنــی
پوچتینو در پنج سال و نیم حضور در تاتنهام به همه چیز دست یافت به جز قهرمانی و رئیس باشگاه هم مورینیو را جانشین او کرد چون مورینیو مربی است که جام میآورد
جیمز اولی
ژوزه مورینیو میخواهد قهرمانی در جام اتحادیه منجر به موفقیتهای بزرگتر شود. او در دو دوره حضور در چلسی در سالهای 2005 و 2015، اول از همه این قهرمانی را کسب کرد. اولین قهرمانی او با منچستر یونایتد هم در همین جام بود. هر دو تیم در نهایت به عناوین مهمتری رسیدند و مورینیو حالا با پیروزی دو بر صفر مقابل برنتفورد امیدوار است که تاتنهام هم به 13 سال انتظار برای قهرمانی خاتمه دهد و هم اینکه به قهرمانیهای بزرگتری برسد.
البته هرگز کسی مورینیو را به خاطر عملکردش در جام اتحادیه ارزیابی نکرده است. چلسی و یونایتد به دنبال قهرمانی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان بودهاند و بازیکنان تاتنهام هم دوست ندارند که تنها در کماهمیتترین جام انگلیس قهرمان شوند.
اما تاتنهام با مانع بزرگی روبهرو است، چرا که وزن تاریخ روی دوش آنها سنگینی میکند. موریسیو پوچتینو در پنج سال و نیم حضور در تاتنهام به همه چیز دست یافت به جز قهرمانی و دانیل لوی، رئیس باشگاه هم با ریسکی بزرگ، او را برکنار کرد و جایش را به مورینیو داد. دلیل اصلی این کار این بود که مورینیو مربی است که جام میآورد.
تاتنهام هشت بار پیاپی به مرحله نیمهنهایی جام حذفی رسیده و شکست خورده بود. عملکرد آنها در جام اتحادیه بهتر بوده است و از سال 2008 که قهرمانش شدهاند، در سه نیمهنهایی، دو بار پیروز شدهاند. طرفداران خرافاتی میگویند آهنگ «وقتی که سال با رقم یک به پایان میرسد» که برای رسیدن این تیم به فینال جام حذفی در سال 1991 منتشر شده بود درست است. آنها در سال 1991 قهرمان جام حذفی شدند، همانطور که در سالهای 1901، 1921، 1951، 1961، 1971 و 1981 قهرمان شدهاند.
فینال جام اتحادیه به صورت سنتی در ماه فوریه برگزار میشود و به این ترتیب تیمهایی که قهرمان میشوند آمادگی لازم برای کسب جامهای دیگر را پیدا میکنند. البته امسال اوضاع متفاوت است. برای تاتنهام، قهرمانی در این جام به معنای شکستن سقفی شیشهای است که در طول زمان ضخیمتر شده است. به همین دلیل بود که لوی تصمیم گرفت مورینیو را جذب کند.
او مرتباً گفته که ذهنیت تیم باید تغییر کند و تابآوری ذهنی داشته باشد تا بتواند با بهترینها رقابت کند. مورینیو پس از بازی گفت: «اگر به لیست قهرمانان این جام نگاه کنید، میبینید که باشگاههای بزرگ در آن حضوری پررنگ دارند و میخواهند قهرمان شوند. آخرین تیمی که قهرمان این جام شد و جزو شش تیم بزرگ انگلیس نبود چه تیمی بود؟ سوانزی؟ من نمیدانم چون در زمینه آمار خیلی خوب نیستم اما یادم هست که منسیتی بارها قهرمان این جام شده، چلسی هم همینطور، یونایتد هم چند بار، لیورپول را هم در فینال به خاطر دارم، نمیدانم آنها اخیراً قهرمانی در این جام کسب کردهاند یا نه اما آنها را در فینال به خاطر دارم، آرسنال هم همینطور... پس باشگاههای بزرگ برایشان مهم است که فاتح این جام شوند. تردیدی نیست. بازی فینال هم گویای همه چیز است: تاتنهام مقابل منچستر یونایتد یا تاتنهام مقابل منچستر سیتی.
من در سال 2004 به انگلیس آمدم و یادم هست که در آن هنگام باید معنا و مفهوم جامها را میآموختم. من همیشه این جام را جدی گرفتهام. اگر راز موفقیت را میدانید، این است که جام را جدی بگیرید و به تیمهای با کیفیت پایینتر احترام بگذارید و جاهطلب باشید. چیزی که در این تیم حس میکنم این است که ذهنیت برنده دارد. بازیکنان همه چیز را جدی گرفتهاند.»
او باید امیدوار باشد که صرف رسیدن به فینال اثرش را روی بازیکنان گذاشته باشد، چرا که دیدار نهایی به 25 آوریل موکول شده، به این امید که با رسیدن واکسن به افراد بیشتری از جمعیت، تماشاگران امکان حضور در ورزشگاه ویمبلی را پیدا کنند.
مورینیو گفت: «من از جابهجایی تاریخ بازی حمایت میکنم چون در شرایط خاصی هستیم. اگر فینال در ابتدای فوریه باشد، کشور در قرنطینه است، هیچ طرفداری در ورزشگاه نیست و حتی یک نفر هم نمیتواند با پرچم به خیابان بیاید و پیروزی تیمش را جشن بگیرد. من کاملاً از تاریخ 25 آوریل حمایت میکنم و این شرایط به ما کمی فرصت میدهد. ما دعا میکنیم و امیدواریم که دنیا تغییر کند و اوضاع کمی بهتر شود. من انتظار ندارم که تمام بلیتهای ویمبلی فروخته شود اما شاید بتوانیم تعدادی تماشاگر داشته باشیم. پس من کاملاً حمایت میکنم. ترجیح میدهم که فینال در انتهای آوریل باشد.»
این بار، مورینیو در کنار تاتنهام خواهد بود. زمانی که پوچتینو با تاتنهام به فینال ویمبلی در سال 2015 رسید، مورینیو در تیم مقابل حضور داشت و با چلسی دو بر صفر پیروز شد. به این ترتیب او به رکورد پنج برد در شش فینال جامهای حذفی انگلیس دست یافت.
تاتنهام با شکست در خانه لیورپول در 16 دسامبر و پیروز نشدن تا 2 ژانویه دچار تزلزل شده بود اما پس از پیروزی مقابل لیدز یونایتد و برد در نیمهنهایی جام حذفی، حالا آنها امیدوار شدهاند. هواداران تاتنهام با نگاه به آمار مورینیو به این فکر خواهند کرد که تیمشان با اعتماد به نفسی که پیدا کرده تا کجا خواهد رفت.
منبع: ESPN
تورنتو 18 ماه بعد از قهرمانی NBA
سقوط آزاد رپتورز
کرتیس راش
تنها 18 ماه قبل تورنتو رپتورز به عنوان قهرمان NBA مایه افتخار کانادا بود، چطور در چنین زمان اندکی اینقدر افت کردند؟
فرد فان فلیت، گارد این تیم بعد از باخت بامداد سهشنبه به بوستون سلتیکس با نتیجه 126-114 که آمار کلی تیم را به 5 باخت و یک برد رساند، گفت: «شاید اینجا جای ما نباشد.» این شکست بیش از هر نتیجه دیگری در این فصل، مهر تأییدی بر سقوط رپتورز بود؛ آنها به همراه دیترویت پیستونز بدترین تیمهای NBA به حساب میآیند. شوکهکنندهتر از رکورد نامطلوب رپتورز که صبح دیروز با فینیکس سانز بازی کرد، این است که در هر یک از باختهایشان، در مقطعی برتری امتیازی دورقمی نسبت به حریف داشتهاند اما وقتی رقبا با مبارزهطلبی و تسلیمناپذیری نتیجه را برگرداندهاند، این تیم تسلیم شده است. ما همه میدانیم کاوای لنارد دیگر در این تیم نیست اما او فصل قبل هم نبود و رپتورز بهترین درصد پیروزی تاریخ خود در فصل عادی را به ثبت رساند قبل از آنکه در نیمهنهایی کنفرانس شرق در هفت بازی به بوستون ببازد. سقوط شدید رپتورز عمیقتر از این حرفها است. حتی از دست دادن مارک گاسول و سرژ ایباکا هم نمیتواند دلیل چنین واژگونی دراماتیکی باشد. آنها اعضای کلیدی تیم بودند اما قطعاً غیرقابل جایگزینی نبودند یا حداقل خیلی از کارشناسان اینطور فکر میکنند. شاید از آن اتفاقات عجیب رخ داده و اینکه براساس قوانین دولت کانادا مجبور شدهاند در تامپا بازی کنند هم به مشکلاتشان افزوده. زمین همانطور به نظر میرسد اما اینطور نیست. هواداران در یک کشور دیگر، صدها مایل آنطرفتر به خانه تیم میآیند. احساس کاملاً متفاوتی است. بازیکنان و هوادارانشان انگار قرنطینه شدهاند. محیط، سرد و غمانگیز است. بازیکنان و مربیها به ندرت چیزی غیر از استادیوم یا اتاق هتل را میبینند. این برای روحیه تیم اصلاً مناسب نیست. به اینها اضافه کنید اینکه یکی از فوقستارههای تیم، پاسکال سیاکام این اواخر نیمکتنشین شده و تیم در شروع بازی با یک فاجعه روبهرو است. نیک نرس مربی تیم بعد از آنکه مهاجم خشمگین در باخت به فیلادلفیا مرتکب خطا شد، او را به نیمکت فرستاده. سیاکام این فصل با اوج فاصله زیادی پیدا کرده. نرس گفت این اقدام انضباطی برای مسألهای داخلی بوده. پیام او آشکار است: «موضوع ساده است، ما وظایف مشخصی برای هر کسی داریم و همه باید از قوانین اطاعت کنند.»
شما گاهی شمههایی از همان تیم قهرمان را میبینید. کایل لووری مثل همیشه باانگیزه است، به همه جای زمین سرک میکشد و خودش را به سبد میرساند. فان فلیت شروع خوبی داشته، تلاش میکند و راهی برای خودش به سمت سبد پیدا میکند. چندتای دیگر مثل نورمن پاول هم لحظات درخشانی داشتهاند.
اما این تیم بیشتر متکی به افراد شده است. آنها مثل یک تیم بازی نمیکنند چون شاید مثل یک تیم احساس نمیکنند. در یک بازه زمانی کوتاه تغییرات زیادی داشتهاند و بازیکنان جدید در سبک رپتورز غرق نیستند. این سبک رپتورز دفاع قوی تیم بود اما این دفاع پر از ترک است و رقبا از آن بهره میگیرند؛ بوستون و دیگران.
خیلی از آغاز فصل نگذشته اما به نظر نمیرسد تیم از بازیاش به ندرت لذت میبرد. بازیکنان سرهایشان آویزان است و نیمکتنشینان مثل گوزنی که نور مستقیم اتومبیل در چشمش افتاده باشد، متحیرند و بدون واکنش. هواداران برگشتهاند اما حظی نمیبرند و این شاید بدترین بخش مشکل است. خیلی بد است که فصل رپتورز در این مقطع چندان جالب نیست. شاید بازیهای پیش رو برای تورنتو خوب باشد، شاید فرصتی باشد برای اینکه جمع و جور شوند و اوضاع را سامان دهند. شرایط خوبی ندارند اما برخی امید دارند آمدن جیمز هاردن همه چیز را مرتب کند. شاید تاریخ تکرار شود و هاردن، همان کاوای لنارد باشد که به تورنتو آمد و یک تنه تیم را جلو برد. تورنتو شاید مجبور شود لووری یا سیام یا چند بازیکن جوان دیگر را از دست بدهد. قرارداد لووری رو به پایان است اما جنبه انسانیاش چه میشود؟ او یک اسطوره است، نمیخواهید بگذارید دوران حرفهای خودش را در تورنتو به پایان برساند؟
شاید تورنتو باید منتظر و امیدوار بماند تا شرایطش بهبود یابد هرچند احتمالش کم است. رپتورز اندازهاش را تا حد زیادی از دست داده. این تیم کوچک و سریع است و این در NBA امروز مطلوب نیست. در بازی آخرشان 37 ریباند داشتند در برابر 56 ریباند بوستون.
نرس مربی بزرگی است که منابع خوبی در اختیار دارد اما نباید توقع داشت یک نفره همه مشکلات را حل کند. نگرانی هواداران رپتورز از این است که اوضاع تیم رو به وخامت است نه بهبود، شاید باید این فصل را از دست رفته تلقی کرد. فان فلیت اما بعد از این باخت امیدوار بود: «فصل متوقف نمیشود. ما منتقل نمیشویم و قرار است در تامپا بمانیم. اینجا خانه ما نیست، هواداران برای تیم رقیب هورا میکشند. میتوانیم بنشینیم و گریه کنیم یا راه حلی برای غلبه بر شرایط سخت بیابیم.»
امید چیز خوبی است اما باعث نمیشود هیچ مسابقهای را ببرید.
منبع: فوربز
نقل و انتقالات
نگرانی رئال مادرید از بازگشت بیل
رئال مادرید بر این باور است که تاتنهام، گرت بیل را در پایان فصل به این باشگاه برمیگرداند. بیل نتوانسته در تاتنهام جا بیفتد. این بازیکن 31ساله در سپتامبر به صورت قرضی به شمال لندن برگشت اما نتوانسته آمادگی بالایی داشته باشد.
این بازیکن تیم ملی ولز اخیراً در جریان برد سه بر یک مقابل استوکسیتی در جام اتحادیه دچار آسیب از ناحیه ساق پا شد. او در آن بازی گل زد اما بین دو نیمه تعویض شد و تاتنهام چند هفته اول 2021 را بدون این بازیکن سپری خواهد کرد.
سران رئال از این میترسند که تاتنهام در پایان فصل، بیل را به این باشگاه برگرداند. آنها البته گزینه تمدید قرارداد قرضی بیل را برای یک فصل دیگر هم دارند.
این خبر برای رئال بسیار بد است، چون بیل قراردادی با دستمزد بالا دارد. تاتنهام در حال حاضر درصد بالایی از دستمزد او را میپردازد. او در سال حدود 13 میلیون پوند دریافت میکند و مادرید هم که در دوران ویروس کرونا از نظر مالی در مضیقه است، نمیخواهد مجبور به پرداخت مجدد این مبلغ شود.
کمتر باشگاهی حاضر است این بازیکن را با این دستمزد بسیار بالا به خدمت بگیرد و به این ترتیب برنامههای تابستانی رئال مادرید دچار مشکل خواهد شد. زینالدین زیدان، مربی رئال هم مدتهاست که گفته بیل جایی در برنامههایش ندارد.
بیل در فصل بعد وارد آخرین سال قراردادش با رئال خواهد شد. این قرارداد در تابستان 2022 منقضی میشود.
او در تاتنهام تنها 11 بازی انجام داده است، آن هم در حالی که تاتنهام در لیگ برتر مدعی است، به فینال جام اتحادیه رسیده است و در لیگ اروپا هم در گروه سختی حضور داشت. بیل سه گل هم زده است اما مشخص نیست چه زمانی به میادین برمیگردد.
لیورپول فشار میآورد اما آلابا، رئال را میخواهد
لیورپول رقیب رئال مادرید در راه جذب داوید آلابا، مدافع بایرن مونیخ شده است. آلابا در پایان فصل به صورت آزاد از بایرن جدا میشود. یورگن کلوپ سخت در تلاش است تا این بازیکن 28ساله را جذب کند اما آرزوی آلابا این بوده که روزی در رئال بازی کند و به این ترتیب، این باشگاه بخت بیشتری برای جذب او دارد.
این بازیکن 28ساله اتریشی که میتواند در پستهای مدافع میانی و مدافع چپ بازی کند، از سال 2008 در بایرن بوده است. او در 12 سال حضور در این باشگاه، 9 قهرمانی بوندسلیگا و دو عنوان لیگ قهرمانان را کسب کرده است.
او ترجیح میدهد که تا پایان قراردادش در بایرن بماند. کلوپ و لیورپول هم به دنبال آن هستند که در تابستان بازیکن جذب کنند و نمیخواهند ژانویه پرمشغلهای داشته باشند. این در حالی است که مشکلات دفاعی لیورپول روزافزون است و سه مدافع میانی اصلی این تیم، یعنی جو گومز، ویرجیل فندایک و یوئل ماتیپ مصدوم هستند. در جریان شکست یک بر صفر لیورپول مقابل ساوتهمپتون، کلوپ مجبور شد فابینیو و جوردن هندرسون، دو هافبک خود را در پست مدافع میانی به کار بگیرد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو