وقتی فدراسیون با تأخیر از خواب بیدار شد
دگردیسی مفید قانون سقف بودجه
وصال روحانـی
خبرنگار
همزمان با شروع هفته چهارم لیگ برتر، تغییراتی تازه در قانون سقف قراردادهای لیگ اعمال شده است. این تغییر البته فقط شامل حال نمایندگان ایران در لیگ نخبگان و لیگ قهرمانان آسیا میشود و برای اینکه قدرت خرید بینالمللی آنها افزایش یابد، اجازه 1/3 و
یک میلیون دلار هزینهکرد تازه، اضافه بر آنچه پیشتر برای آنان تعیین شده بود، صادر شده است. تغییری که در نگاه نخست، مثبت به نظر میرسد اما چون بسیار دیر در مورد آن اتخاذ تصمیم شد، شروع اجرای دیرهنگام آن نیز از سوی باشگاههای ذینفع دارای ثمراتی نخواهد بود که در صورت اجرای آن در زمانی درست میتوانست در بر داشته باشد. در فاصله فقط یکیدو روز تا شروع مرحله گروهی دو لیگ آسیایی مورد بحث، پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور که در این میادین حاضرند، کدام خرید حساب شده و مبتنی بر مطالعه و بررسی دقیق و نشأت گرفته از یک کار کارشناسانه را میتوانند انجام بدهند که منجر به خریداری مناسبترین بازیکن و انجام بهینه این کار و تقویت اساسی سطح کیفی کارشان باشد. هر اقدام از این دست و هرگونه امکان اضافی برای جذب بازیکنان خارجی باکیفیت باید در همان ابتدای تابستان صورت میپذیرفت تا چهار نماینده آسیایی ما با جمعبندی همه مسائل فنی و محاسبه دقیق مخارج تقویت خود بهترین نفرات ممکن را که با وسع مالیشان بخواند، جذب کنند. بنابراین مجوز میلیون دلاری جدید صادر شده برای آنها مصداق کامل ضربالمثل نغز و قدیمی ایرانی «نوشداری پس از مرگ سهراب» است.
چه یک میلیون، چه صد میلیون
هر چهار باشگاه ایرانی حاضر در لیگ نخبگان و لیگ قهرمانان آسیا که این هفته طی روزهای دوشنبه تا چهارشنبه به میدان میروند، البته خریدهای خارجی خوبی داشتهاند اما اگر آنها را با سبد خرید رقبایشان و بویژه تیمهای ثروتمند غرب قاره قیاس کنید، میبینید که فاصله فنی و کیفی بین دو طرف بسیار زیاد است و بعضی نفرات ملحق شده به باشگاههای مزبور چند سر و گردن از صیدهای تازه خارجی نمایندگان ما بالاتر هستند. آبیهای تهرانی با مهاجمان خارجی زبدهای که تازه جذب کردهاند و همچنین خارجیهایی مثل بلانکو و ماشاریپوف که از فصل پیش در خدمت داشتند، آشکارا بر توان تهاجمی خود افزودهاند اما الحاق دیرهنگام خریدهای جدیدشان به جمع نفرات قبلی و وقت اندک آنها برای هماهنگ شدنشان با بازی گروهی تیم، اثرگذاری آنها را کاهش داده است. چنین مسألهای کم و بیش سه نماینده دیگر ما را هم آزار میدهد و یک بار دیگر ما بازی جذب درست و مؤثر بازیکنان باکیفیت خارجی را پیشاپیش به رقبای خود باختهایم. با این اوصاف، چه فرقی میکند که فدراسیون مجوز هزینهکرد یک میلیون دلاری جدیدی را شامل حال نمایندگان ما کرده یا 100 میلیون دلاری را، زیرا اگر رقم کمک مقرر عدد دوم هم بود، فرصتی برای بهرهگیری درست از آن وجود نداشت و چیزی بر مایههای فنی و فردی و تواناییهای تاکتیکی باشگاههای ما در کوتاهمدت اضافه نمیکرد. چنین چیزی فقط زمانی امکانپذیر میشد که نمایندگان ما از شروع ایام «پیشفصل» میدانستند دقیقاً چه میزان بودجه در اختیار دارند و چقدر میتوانند خرج کنند تا سبد خریدشان را به طور دقیق براساس سرمایه و امکانات خود و نرخ بازیکنان خارجی تنظیم کنند.