پایان داستان آلن دلون در ۸۸ سالگی
درگذشت یکی از فوتبالیترین ستارگان سینما
ایلیا بهزاد اول
خبرنگار
ستاره قرن بیستم سینمای فرانسه که با نقشهای ماندگار و چهره خاص خود یکی از مشهورترین بازیگران تاریخ سینماست، امروز در سن ۸۸ سالگی و پس از گذراندن چند سال بیماری درگذشت و این موضوع، تبدیل به خبر اصلی رسانههای هنری در سرتاسر جهان شد. ستاره فیلمهایی چون سامورایی، دایره سرخ و یک پلیس، نه تنها یک بازیگر مطرح، بلکه یک هوادار پروپاقرص فوتبال نیز بود و با علاقه زیادی مسابقات فوتبال در جهان را دنبال میکرد.
دلون علاقه زیادی به ریموند کوپا، ستاره فرانسوی دهه ۵۰ تیم رئال مادرید داشت و حتی برای تماشای مسابقات او به اسپانیا هم سفر کرد. در روزهایی که میشل پلاتینی در حال ظهور بود، دلون در خصوص بهترین بازیکن فرانسوی تاریخ صحبت کرد: «وقتی جوان بودم بازیهای کوپا در یک تیم کوچک فرانسوی را دیدم. او شگفتانگیز بود؛ بهترین بازیکنان فرانسوی که با چشمان خود بازیاش را دیدم. البته که این پسر(پلاتینی) نیز بد بازی نمیکند!»
دلون همچنین علاقه زیادی به مارادونا داشت و در دهه ۸۰، برای تماشای یک رقابت او به اسپانیا سفر کرد. او در این خصوص میگوید: «در دهه ۸۰ من برای دیدن مسابقه یک چهره استثنایی دیگر به اسپانیا رفتم؛ دیگو مارادونا. همه چیز را به خوبی یادم میآید، دیدار بارسلونا و کادیز بود و مارادونا در لباس آبی و اناری بازی میکرد. من رئال مادرید را دوست داشتم چون کوپا آنجا بازی کرده و همه چیز را برده بود. من طرفدار بارسلونا نبودم و فقط مارادونا میتوانست این سفر را ممکن کند. مارادونا در آن مسابقه فوقالعاده بازی کرد و میخواستم او را ببینم اما یک بازیکن دیگر توجه من را جلب کرد؛ ماجیکو(ستاره السالوادوری کادیز در دهه ۸۰). دیگو، مانند من یکی از بهترینهای تاریخ بود اما ماجیکو انگار از یک سیاره دیگر آمده بود!» دلون به اندازه مارادونا، پله را دوست نداشت. او در سال ۱۹۷۸ در یک میهمانی با پله دیدار کرد اما بیشتر از پله، جرزینیو را دوست داشت. دلون در خصوص ملاقات با پله و جرزینیو میگوید: «من طرفدار سوپراستارها نیستم و بسیاری از آنها را ملاقات کردهام. فوتبال یک بازی تیمی است و پله در کار خود بهترین بود اما من از این غرور متنفرم؛ او خدا نیست. من پله را ستایش میکنم اما وقتی او را دیدم، تنها یک انسان را مشاهده کردم. جرزینیو بهترین بازیکن برزیل در جام جهانی ۷۰ بود؛ بهترین تیمی که دیدهام. این خجالتآور است که اعتبار این موضوع تنها به یک نفر میرسد.»