وقتی سرمربی تیم ملی کشتی آزاد کوچینگ را واگذار می‌کند

مربی یا تماشاگر؟

تیم ملی کشتی آزاد مهم‌ترین مدال و فینال را در وزن 125 کیلوگرم از دست داد. فینالی که باید به آسان‌ترین شکل ممکن به سود ایران تمام می‌شد اما نشد و یک دنیا حسرت برای ایران به جا گذاشت. اما واقعاً چرا امیرحسین زارع مقابل کشتی‌گیری که سال گذشته در جهانی مثل آب خوردن شکست داده، به همان راحتی در وقت اول 10 امتیاز بدهد؟ نقش مربی که کنار تشک روی صندلی به عنوان کوچینگ نشسته بود، دقیقاً چه بود؟ مربی باید همان موقع که امیرحسین زیرضربات ناجوانمردانه کشتی‌گیر گرجستانی قرار گرفته بود، چاره‌سازی می‌کرد اما مربی تیم ملی هم مانند یکی از تماشاگران روی سکو فقط رفته بود که هنرنمایی امیرحسین را تماشا کند. البته اینکه او نتوانست ارتباط کلامی با امیرحسین برقرار کند و او را به آرامش دعوت کند که بی‌محابا حمله نکند، جای خود اما یک نکته مهم دیگر هم وجود دارد که اصلاً کادرفنی چه استراتژی را برای مقابله با این کشتی‌گیر گرجستانی در نظر گرفته بود؟ همه می‌دانند که گنو به دلیل سن بالایی که دارد، خیلی زود از نفس می‌افتد و باید امیرحسین در وقت اول کشتی را اداره می‌کرد و در وقت دوم با توجه به خستگی گنو حملاتش را شروع کند. کادرفنی حواسش به این داستان نبود و با انتخاب یک استراتژی اشتباه امیرحسین از همان ابتدا به حریف با تجربه خود یورش برد و گنو که منتظر این وضعیت بود تمرکز خود را روی استفاده از اشتباه گذاشته بود و خیلی هم خوب از این وضعیت استفاده کرد. یک ایراد بزرگ در کار تیم ملی کشتی آزاد و حتی فرنگی این بود که خودشان کنار می‌ایستادند و مربی را به عنوان کوچینگ انتخاب می‌کردند. حالا یک موقعی مربی تیم کسی مثل مهدی تقوی است که خودش قهرمان جهان بوده و المپیک را تجربه کرده و می‌تواند کمک کند اما چرا توقع دارند مربی که نه در دوران قهرمانی کسی بوده و نه در عرصه مربیگری تجربه‌ای داشته کوچینگ باشد؟
جستجو
آرشیو تاریخی