در حافظه موقت ذخیره شد...
شکست پروژه ضد ایرانی در «گرند پله» پاریس
پرچمهایی که برای حمله به ایران آویزان شدهاند!
منافقین با کمک شبکه هواداری ضدانقلاب و با خرید بلیت و پر کردن برخی جایگاههای از پیش تعیینشده، تلاش کرده بودند تا کار را بر کیانی سخت کرده و پیشبینی کرده بودند تا پس از پایان این مسابقه و شکست احتمالی او، سالن را به محل میتینگ سیاسی ضدانقلاب بدل کنند اما رشادت این بانوی ایرانی همه برنامهریزیهای قبلی را به هم زده و پروژه جنگ روانی ضدانقلاب روی سکوها و نیز خط دهی رسانهای آن توسط شبکه تروریستی اینترنشنال در بیرون از سالن مسابقات به یک شکست قطعی برای عناصر ضد ایرانی بدل شد. به عبارتی ساده آنهایی که آمده بودند بالا رفتن پرچم بلغارها و پایین افتادن پرچم ایران را ببینند، دست از پا درازتر، سالن گرندپله پاریس را ترک کردند. اما باخت نماینده بلغارستان به ایرانیها در المپیک، علاوه بر بالا بردن پرچم ایران و یادآوری اقدامات ضد ایرانی منافقین یک روایت دیگر نیز در خود داشت؛ درحالیکه تا همین چند ماه قبل شبکه اطلاعرسانی ضدانقلاب با هماهنگی دو سرویس موساد و سازمان سیا در تلاش بود ورزش کشورمان را تحریم کرده و ایران را در مجامع جهانی بایکوت کند اما درخشش ورزشکاران ایرانی بهویژه بانوان در این مسابقات کل این پروژه چند میلیارد دلاری ضد ایرانی را دود کرد و به هوا فرستاد. البته تلاش برای کنار زدن ایران از رقابتهای بینالمللی ورزشی، باهدف ایجاد انزوای سیاسی سابقهای طولانیتر از برگزاری مسابقات پاریس دارد و پیش از آغاز المپیک توکیو نیز، گروهی از چهرههای سیاسی داخلی و برخی ضدانقلاب در خارج از کشور با اجرای کمپینهای متعدد ضد ایرانی تلاش کردند نام ورزشکاران ایرانی را از آن مسابقات خط بزنند. عملیاتی بزرگ که از مسابقات جهانی شطرنج زنان در تهران آغازشده و تا پاریس امتداد یافته بود.
بایکوت ورزش ایران چه اهدافی دارد و چه کسانی سناریو آن را اجرا میکنند؟
طراحان اصلی پروژه تحریم ورزش تمایل دارند با افزایش فشار سیاسی برای تحریم ورزش ایران علاوه بر ایجاد فضای خلأ بینالمللی و انزوای سیاسی، سطح نارضایتیهای داخلی را بالابرده و موج اعتراضی از قشرهای خاکستری را به خیابان بکشند. وبسایت ایندیپندنت فارسی - بازوی رسانهای یک سرویس اطلاعاتی - در شرح عملیات انزوای ایران مینویسد:« ایران باید تبدیل به یک جزیره منزویشده از جهان گردد، باید مزیتهای استراتژیک ایران از بین رفته و این کشور دچار سقوط و رکود اقتصادی؛ سیاسی و اجتماعی گردد. عملیات انزوای ایران؛ توان ماجراجویی منطقهای از جانب تهران را کم خواهد کرد.»
نکته جالبتوجه آنکه عملیات انزوای ایران در بخش ورزشی بانام تبلیغاتی کارزار «اتحاد برای نوید» برای اولین بار شروع به کارکرد. نوید افکاری بعد از ارتکاب یک فقره قتل در استان فارس توسط مراجع انتظامی دستگیرشده و بعد از طی مراحل قضائی و قانونی با درخواست اولیای دم قصاص گردید. در این کارزار اطلاعاتی، چند خبرنگار ورزشی از داخل کشور؛ تعدادی کلاهبردار با جعل عنوان ورزشی و چند عضو گروهک غیرقانونی کانون مدافعان حقوق بشر حضور داشتهاند. افرادی چون سردار پاشایی، مصی علی نژاد، مجید وارث، احسان (معروف به سام) رجبی، شیرین عبادی، دریا صفایی و نازنین بنیادی چهرههای معروف این کارزار در سالهای اخیر بودهاند. این کمپین بهظاهر ورزشی، علاوه بر ارتباطگیری با اعضای دولت و کنگره امریکا از تمامی توان گروهکهای ضدانقلاب نیز بهره بردند تا بتوانند پای ورزشکاران ایرانی را از رسیدن به سالنهای مسابقات جهانی قطع کنند. این عناصر ضد ایرانی در ورزشگاههای خارجی در نقش گردانهای عملیاتی ظاهر میشوند. خبرگزاری رویترز با انتشار تصاویر این گردانها، آنها را صدای اغتشاشات ایران خوانده است. شبکه دانمارکی TV2 در مسابقات جام جهانی فوتبال در دوحه نیز بهصورت مستقیم تصاویر این گردانهای ضد ایرانی را پوشش داده تا جایی که وراسموس تانتولت خبرنگار بخش سیاسی آن بهجای مجری ورزشی راهی دوحه شده بود تا تصاویر اختصاصی از گردانهای خاص با تیشرتهای یکدست و مشکی تهیه کند. این گردانها اغلب توسط سرپلهای منافقین در ورزشگاه و سالنهای ورزشی سازماندهی شده و به سود تیمهای رقیب هیاهو میکنند. یک راوی نزدیک درباره مدل رفتاری این گردانها میگوید:« آنها با حملات تیم مقابل از جا بلند میشدند تا بهنوعی تضاد هویتی خود را به حاضران در استادیوم نشان دهد. ترویج پدیده تضاد هویتی باعث میشود بهمرور یک جامعه ریشههای هویتی و شناختی خود را ازدستداده و متمایل به عناصر تبلیغی بیگانه شود.»
رافائل اوفک، کارشناس مسائل تسلیحات نظامی هستهای رژیم صهیونیستی درباره اقدامات ضد ایرانی در ورزشگاهها و نیز راهاندازی کمپین تحریم ورزش ایران نوشته است:« اگر یک ایرانی در یک سالن ورزشی علیه تیم خودش اقدامی انجام دهد، برای سرویسهای اطلاعاتی یک علامت خاص فرستاده است. گویی برخی در تهران برای حمله نظامی به ایران زیر پای امریکا و رژیم موقت صهیونیستی فرش قرمز انداختهاند. بر اساس دکترین «مسئولیت حمایت» (R2P)در صورت وقوع نسلکشی، حمله به کشور ناقض حقوق بنیادین بشر، به استناد دخالت بشردوستانه و از مجرای فصل هفتم در شورای امنیت یا قطعنامه «اتحاد برای صلح»، مشروعیت حقوقی دارد و در غیر مجرای مذکور، مداخله کشورها نیز از مشروعیت سیاسی برخوردار است.
کیمیا علیزاده قربانی یا بازیگر یک سناریو ضد ایرانی؟
نکته بسیار مهم آنکه این کارزار ضد ایرانی بارها تلاش کردهاند با برخی ورزشکاران و چهرههای اجتماعی در داخل کشور ارتباط برقرار کنند. هدف آن بود که این دسته از فعالان مدنی یا ورزشی دستورالعملهای کمپین تحریم ورزش را در برابر دوربینهای رسانهها به نمایش درآورند. سرنوشت عجیب علیزاده با پرچم بلغارستان در المپیک پاریس، ازجمله همین موارد است. او با وجود گرفتن امکاناتی فراتر از سایر ورزشکاران ایرانی در زمان فعالیتش در ایران، با پروژه اطلاعاتی سازمان سیا در کشور آلمان همراه و از کشور خارج میشود. دست تقدیر آن است که کار او این روزها بهجایی رسیده که علاوه بر داشتن افسردگی حاد، در میان محافل ضدانقلاب نیز جایی نداشته و به عبارتی از آنجا نیز رانده شده است. علیزاده بخشی از پروژه تحریم همهجانبه ورزش ایران بود که شکستخورده و پرونده او را نباید به داستانسرایی عجیب درباره یک دختر ساده که گول شوهرش را خورده تقلیل داد. سناریو کمپین انزوای ورزشی ایران باهدف جذب نیرو از داخل با رصد و اقدامات بهموقع سازمان اطلاعات سپاه با شکست روبرو شده و این کارزار نتوانسته است به اهداف خود برای یارگیری از داخل برسد. در ماههای اخیر این جریان سعی دارد روی برخی موجهای مصنوعی سرمایهگذاری مجدد کند، قرارهای پنهانی برخی عناصر ضد ایرانی در مالزی و امارات گواه این ماجراست.