سمفونی تاریخسازی تکواندو در کاخ گرندپله پاریس
هنر نمایی خاتون های ایرانی
فائزه زمانی
خبرنگار
دختران تکواندوکار در پاریس تاریخ را در آغوش کشیدند. تیم ملی تکواندوی دختران که برای اولین بار در تاریخ این رشته با سهمیه کامل پا به المپیک گذاشته بود، کاروان ایران را شگفتزده کرده و شادی را از کیلومترها دورتر سهم دختران ایران کرد. مبینا نعمتزاده در وزن منفی 49 کیلوگرم و ناهید کیانی در وزن منفی 57 کیلوگرم یک برنز و یک نقره طلایی از کاخ گرندپله دشت کردند تا زیرآسمان پاریس، مأموریتی را که خیلیها برای دختران ناممکن میدانستند، ممکن کنند. آنها اشک شوق را بر گونه ورزش دختران جاری کردند تا با در هم شکستن کلیشهها، گواه روزهای روشنتری برای درخشش بیشتر دختران در آینده نه چندان دور باشند.
جنگجوی 19 ساله، دومین تاریخساز ورزش دختران
گاهی گمان نمیکنی ولی خب میشود، دقیقاً مثل برنز نعمتزاده. شاید قبل از اعزام تیم ملی تکواندو به المپیک کمتر کسی روی مدال مبینا نعمتزاده 19 ساله حساب باز میکرد اما او به رغم سن کمش در پاریس نبردهای بزرگی برای فتح رؤیاهایش انجام داد تا نقشی به یادماندنی را در قاب المپیک 2024 از خود به یادگار بگذارد. او در نیمهنهایی کار بزرگی کرد و با شکست آدرینا اسپانیایی دارنده نقره المپیک توکیو ثابت کرد که فقط غیرممکن، غیرممکن است و میشود با دستهای کوچک هم برگهای مهمی از تاریخ را ورق زد.
او حالا با برنزی که از شیاپچانگ پاریس دشت کرد، دومین مدالآور و تاریخساز ورزش دختران است و بیشک تا همیشه اسمش را در تاریخ ورزش ایران ماندگار کرد. تکواندوکار 19 ساله به رغم اینکه در پاریس میدانداری و بزرگی کرد، برخلاف عدهای از ورزشکاران که حکم توریست را در پاریس داشتند و با اعتماد به نفسی چسبیده به طاق آسمان، عملکرد خود را خوب دانسته و بعضاً حتی با ادبیات طلبکارانه حرف میزدند، خود را شرمنده مردم دانست که رنگ مدالش برنزی است. اما او از پاریس قول داد که در المپیک بعدی این بار به جای سکوی سوم، روی سکوی اول بایستد: «وقتی این مدال را بر گردنم انداختند و به آن نگاه کردم، تمام سختیهایی که کشیده بودم، جلوی چشمانم آمد. همانجا روی سکو به خودم قول دادم که در المپیک بعدی روی سکوی اول بایستم. حسرت طلا به دلم ماند اما تمام تلاشم را میکنم تا روزی طلای المپیک را بگیرم.»
حالا ورزش ایران با درخشش دختر 19 سالهاش جای بیشتری برای جوانانش باز خواهد کرد و بیشک با نگاهی جدیتر و امیدوارانهتر به آینده چشم میدوزد تا راه مبیناهای جوان ادامهدار باشد.
سیارهای به نام ناهید
ناهید کیانی تاریخ ورزش دختران را در پاریس از نو نوشت. زندگی همیشه یک چیزهایی کم دارد اما جنگجوهایی مثل کیانی ظهور میکنند تا سفیران شادی برای جبران این کمبودها باشند. ناهید کیانی از پاریس یک سفر رؤیایی ساخت تا چشم ورزش دختران را به جمال مدال نقره المپیک روشن کرده و خورشید ورزش زنان را در کاخ گرندپله به طلوع در بیاورد. شکستن طلسمها و تاریخسازی، جنگجوهای بزرگ میخواهد و کیانی با تاب آوردن روزهای تلخ و سیاه قبلی، با صلابت ایستاد و زندگی را غافلگیر کرد؛ او در شیاپچانگ کاخ گرندپله آرزوی خیلی از دختران ورزشکار را زندگی کرد و برای اولینبار در تاریخ ورزش زنان به فینال المپیک رسید.
گاهی دنیا تو را زمین میزند که ایستادن دوباره، تنها و تنها به خودت بستگی دارد. روزگار یقه کیانی را چسبید اما او برای رسالتی که برایش آفریده شده بود، دوباره ایستاد و این بار خورشید آرزوهایش را محکمتر از قبل دنبال کرد. 3 سال پیش در المپیک، روزگار آن روی بیرحمش را به ناهید نشان داد؛ او در دور اول حذف شد تا روی آرزوهایش یک خط سیاه کشیده شود. اتفاقات توکیو و هجمههایش به قدری سنگین بود که میتوانست از نظر روحی هر ورزشکاری را از پای در بیاورد، ناهید شبهای تلخی را پشتسر گذاشت اما از دل همین سیاهیها افسانه هزار و یک شبش را تکمیل کرد و تهمینهوار قلب ورزش دختران را احیا کرد. 3 سال از اتفاقات تلخ توکیو میگذرد و او در پاریس با تاریخسازی، بر نقره المپیک بوسه زد تا نشان دهد که سقوط پایان ماجرا نیست. در واقع ناهید آتش گرفت و ققنوسوار در دوئل با روزگار، این بار به عنوان فاتح، میدان نبرد را ترک کرد. او با این نقره رکوردهای زیادی را در تاریخ از خود به جای گذاشت؛ کیانی حالا اولین ورزشکار زن تاریخ ایران در فینال المپیک، اولین تکواندوکار زن تاریخ ایران در فینال المپیک، اولین ورزشکار زن تاریخ ایران با مدال نقره و اولین زن ایرانی با رنک 1 تکواندوی جهان است. کیانی بعد از این تا سالهای سال الهه الهامبخشی دختران ایران خواهد بود تا راهش ادامه داشته باشد. او حالا بعد از این تاریخسازی در صحبتهایی حماسی گفت: «بیشتر از همه از خوشحالی مردم ایران خوشحال هستم. هدف من طلا بود اما حریف کرهای در فینال از من بهتر بود ولی به هرحال خوشحالم که این تاریخسازی توسط من اتفاق افتاد. مدال را به مردم عزیز کشورم که سرمایههای من هستند، تقدیم میکنم و امیدوارم که این راه ادامهدار باشد.»