ناسازگار مثل جـــــواد نکونـــام

 

ضرر بزرگ ناسازگاری نشان دادن برخی مربیان نسبت به مدیران باشگاه‌هایشان و کنار نیامدن با هر چیز و هر کس که از راه می‌رسد، این است که این مدیران نسبت به جذب مجدد این دست مربیان اشتیاق لازم را بروز نمی‌دهند و ترجیح می‌دهند با مربیانی کار کنند که تمامیت‌خواه نیستند و سایرین را هم قبول دارند و با هر مقامی در باشگاه که حرف‌های آنان را نپذیرد، سر به مبارزه برنمی‌دارند.
فرآیندی که وصف آن را آوردیم، به وضوح برای جواد نکونام در استقلال روی داده است. نکونام فصل گذشته برای علی خطیر مدیرعامل وقت (خوب یا بد) استقلال آنقدر طاقچه بالا گذاشت و علیه او حرف زد و هواداران را علیه وی تحریک کرد که اکنون سران هلدینگی که مالکیت استقلال را از دو ماه و اندی پیش در دست گرفته‌اند، بیم آن را دارند که نتوانند با چنین مربی‌ای تعاملی سازنده داشته باشند و براساس یک همکاری مثبت به سوی موفقیت در میدان مسابقات خیز بردارند.
 
فرستادن مدیران به گوشه رینگ
این امر سبب شده 20 و اندی روز بعد از پایان لیگ بیست و سوم و در فاصله فقط 45 روز تا شروع لیگ بعدی، مدیران این هلدینگ از انجام بدیهی‌ترین کار و ضروری‌ترین وظیفه خود که همانا انتخاب قطعی و معرفی رسمی سرمربی جدیدشان و آغاز به کار تیم تحت‌نظر وی است، پرهیز کنند. آنها می‌ترسند نکونام همان‌طور که ماه‌ها مقابل خطیر ایستاد و به دفعات از او انتقاد کرد و وی را در برابر هواداران قرار داد، آنها را هم به ضعف و خلل در انجام وظایف‌شان متهم کند و کاستی‌های مختلف تیم را محصول سیاست‌های متخذه آنها بداند و آنها را به گوشه رینگ بفرستد و به این ترتیب از چشم هواداران بیندازد. کاری که نکونام با رفتار و مرام‌های همیشگی‌اش و قبول نداشتن تلاش‌های مدیریتی در اکثر باشگاه‌های محل کارش و انتقاد از سران آن تیم‌ها به کرات صورت داده و کوشیده است که عملاً همه‌کاره باشگاه‌هایی باشد که در آنها مشغول کار می‌شود. نکونام البته رابطه‌ای مناسب با حمیدرضا گرشاسبی، مدیرعامل فولاد در زمان حضورش در این باشگاه اهوازی داشت اما بعد از رفتن گرشاسبی، جانشینان وی را برنتابید و در تیم‌‌های خونه به خونه بابل و نساجی قائمشهر هم (که دومی در زمان حضور وی در «لیگ یک» حاضر بود) همه چیز را منحصر به خود کرده بود و به جای حضور در قامت یک سرمربی، رفتار و توقعاتی داشت که فقط از مدیران ارشد باشگاه‌ها می‌توان انتظار آن را داشت و تنها در حوزه اختیارات و وظایف چنین افرادی است.
 
این کارها آخر و عاقبت ندارد
نکونام البته مربی آگاه، زرنگ و نتیجه‌گیری است و حتی از جنگ‌های زرگری‌اش با مدیران باشگاه‌ها به عنوان وسیله‌ای برای تحریک هر چه بیشتر طرفداران تیمش و به اوج رساندن اشتیاق بازیکنان خود بهره می‌گیرد تا در میدان مسابقات به بهترین نتایج ممکن برسد. او با همین سیاست‌های ایذایی تا یکقدمی کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر فوتبال کشور در فصل گذشته هم پیش رفت اما ناکامی‌اش در آخرین هفته‌ها و قهرمان شدن رقیب بزرگ و قدیمی (پرسپولیس) نه‌تنها کام هواداران تیم آبی‌پوش پایتخت را بشدت تلخ کرد، بلکه نشان داد این‌گونه روش‌ها و ایراد گرفتن دائمی از مدیران و خواستن چیزهایی فزون‌تر از سهم و حوزه وظایف یک مربی آخر و عاقبت ندارد و سرانجام به زمین خوردن و ناکامی منجر می‌شود؛ رویدادی که پیامد آن تردید اساسی مدیران باشگاه برای همکاری مجدد با این دست مربیان تمامیت‌خواه است؛ چیزی که به وضوح بین نکونام و سران شرکتی که اکنون مالک استقلال است، وجود دارد و این مقام‌ها را بشدت دودل و نکونام را هم پا در هوا کرده است.
 

جستجو
آرشیو تاریخی