در حافظه موقت ذخیره شد...
تیمهای بومیگرا و کم هزینه موفقتر بودهاند
معمولیهای پرخرج و بیخاصیت
تراکتور و گلگهر، نساجی و حتی سپاهان را با آن همه ریخت و پاش تماشا کنید و مقایسه کنید با تیمهایی چون ملوان و مس رفسنجان و شمس آذر قزوین. تیمهای کم خرج بدون سرمربی خارجی و بازیکنان گرانقیمت آمدهاند و در لیگ برتر درخشیدهاند. ملوان با تارتار فوقالعاده ظاهر شد و نویدکیا در رفسنجان با دستان خالی معجزه کرد. در مقابل خمس و مورایس و اوزونیدیس حتی با مخارج سنگینی که روی دست تیمهایشان گذاشتهاند هم نتوانستند آبی برای هواداران گرم کنند. اینها نشان میدهد که رقصیدن با ساز دلالها کامیابی برای تیمی به بار نمیآورد و این نیازسنجی درست و اتکا به استعدادهای درخشان و واقعی است که میتواند آبروی یک مجموعه را بخرد.
با این درسهای عبرت اما باز در فصل نقل و انتقالات مدیران باشگاهها خام بازارگرمیها میشوند و گاه متأسفانه تحت فشار هواداران تن به خریدهایی در کادرفنی و میانه میدان میدهند که استخوان در گلو میشود و آوار مالی بهجا میگذارد. احتمالاً به همین دلیل هم هست که بسیاری از تیمهای پرطمطراق بعد از مدتی تیمداری نابود میشوند و عطای کار را به لقایش میبخشند. نمونه بارز این ماجرها امروز تراکتور است و البته گلگهر سیرجان؛ تیمی که با وجود هزینههای گزاف و استخدام مربیان داخلی و خارجی خیلی گران حتی نامزد دریافت سهمیه هم نیست و در کنار این موضوع کمکی هم به رشد استعدادهای کرمانی و سیرجانی نکرده است. گلگهر و تراکتور امروز به تیمهایی معمولی تبدیل شدهاند که از پس تیمهای کمهزینهای چون ملوان و شمس آذر هم برنمیآیند.
جدول امروز لیگ برتر نشان میدهد که اقتصادی هزینه کردن و در باد دلالها نخسبیدن چه دستاوردهایی میتواند داشته باشد.