صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • فوتبال ایران
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • استقلال
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و چهارصد و شصت و شش - ۱۶ آذر ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و چهارصد و شصت و شش - ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - صفحه ۱۲

فوتبال احساسی بلای جان پرسپولیس

ناصر ابراهیمی
پیشکسوت
بازی پرسپولیس-الدحیل در نیمه اول به سه بخش 15 دقیقه‌ای تقسیم شد. در یک ربع اول پرسپولیس به واسطه امتیاز میزبانی حمله کرد. سرخپوشان در 15 دقیقه دوم بدون برنامه‌ای مشخص قصد داشتند از تک گل‌شان محافظت کنند و برنامه‌ خاصی برای تکرار گلزنی و افزایش اندوخته‌ها نداشتند. در 15 دقیقه سوم توپ و میدان در دست رقیب بود. تقریباً همین روند در نیمه دوم تکرار شد با این تفاوت که الدحیل در ضد حملات موقعیت‌های گل خطرناکی به دست آورد. پرسپولیس شانس آورد که بیشتر از این گل نخورد. الدحیل بنا بر شرایط مسابقه عقب کشید و تجمع دفاعی زیادی داشت. قاعده کار این بود که پرسپولیس با ارائه فوتبالی باحوصله و استفاده از روش‌های مختلف، رقیب را ناچار کند جلو بیاید اما این تیم حوصله به خرج نداد و می‌خواست سریع گل بزند و کار را تمام کند. فوتبال؛ بازی با حوصله، گل نخوردن و در عین حال افزایش تعداد گل‌ها است. مگر می‌شود بازیکنان پرسپولیس در حمله شرکت و به جز مدافعان، بقیه تیم ضدحمله رقیب (الدحیل) را از جلوی زمین تماشا کنند؟! فوتبال احساسی بلای جان پرسپولیس شد. در مورد پنالتی هم باید بگویم، پنالتی همین است و نمی‌شود روی آن حساب باز کرد. از قدیم گفته‌اند پنالتی 50- 50 است ولی پیش از این ندیده بودم که گولسیانی گوشه سمت بالا بزند. گولسیانی پنالتی‌زن خوبی است و این بار شرایط اینطور رقم خورد. شما باید در جریان مسابقه برنامه داشته باشید و گلزنی کنید. از طرفی تعداد ضربات کرنر، زیاد و همه آنها یکنواخت بود. شما باید از روش‌های مختلف مثل پاس به عقب، مرکز محوطه، تیر دوم و... استفاده کنید اما اینطور نبود. خاطرم است به همراه تیم ملی در سنگاپور مقابل بنگلادش بازی داشتیم. آنها مثل الدحیل به خوبی دفاع کردند. تا دقیقه 85 موفق به گلزنی نشدیم. روی یک ضربه ایستگاهی گل زدیم و در مرحله بعد گل‌های بعدی را به ثمر رساندیم. پرسپولیس از ضربات کرنر نتوانست خوب استفاده کند. با توجه به نتیجه‌ای که الفیحای عربستان گرفته بود پرسپولیس حتماً باید برنده می‌شد. این موضوع به تیم استرس وارد کرده و بازیکنان نتوانستند فوتبال همیشگی خود را ارائه کنند. این قانون تیم‌های دومی که کنفدراسیون فوتبال آسیا تصویب کرده به بازیکنان پرسپولیس فشار روانی زیادی وارد کرد. این موضوع یکی از دلایل شکست پرسپولیس بود. متأسفانه از زمانی که در ساخت بازیکن ضعیف عمل کرده‌ایم، چنین اتفاقاتی را هم تجربه می‌کنیم. جمعیت تهران چند میلیون نفر است اما آنقدر فوتبالش نابود شده که حتی یک بازیکن تهرانی در لیست پرسپولیس نیست. این نشان می‌دهد فوتبال ما نابود شده و همه چیز آن پولی است. الان ورزشگاه آزادی ساعتی چند میلیون تومان اجاره می‌خواهد و زمین‌های محلات رایگان نیست. مربیان سازنده دیگر حضور ندارند و دلال‌ها نقش پررنگی دارند. مسابقات آموزشگاه‌ها به پایان رسیده است. بنابراین چطور انتظار داریم که تیم‌های فوتبال‌مان موفق شوند؟

جستجو
آرشیو تاریخی