مرگ حرمت

سعید آقایی
روزنامه نگار
جنگ بالا گرفته و مغلوبه شده. طرفین با جملات آتشین علیه هم جبهه گرفته‌اند و از خجالت هم درآمده‌اند. انگار نه انگار روزگاری دوشادوش هم در تیم ملی و کنار هم بازی می‌کرده‌اند. جام جهانی 2006 آلمان، آخرین خاکریز مشترک بود. بازی با مکزیک در ورزشگاه شهر نورنبرگ، یحیی و نکو هر دو در ترکیب اصلی. ایران پا به پای مکزیک می‌جنگد، گل اول را می‌خورد اما قریب به 10 دقیقه بعد یحیی گل‌محمدی مدافع پیش‌تاخته ایران با یک ضربه سر دروازه آزتک‌ها را باز می‌کند و نخستین فردی که یحیی را در آغوش می‌گیرد؛ نکونام است! شماره 4 در بغل شماره 6. از آن روزها قریب به 20 سال گذشته و امروز 4 و 6 سابق روی نیمکت دو تیم پرطرفدار ایران جلوس کرده‌اند اما دیگر نه از آغوش خبری هست و نه از رفاقت. همه چیز فراموش شده و دو رفیق قدیمی در قامت دشمن روبه‌روی هم ایستاده‌اند و با شمشیرهای آخته به بی‌حرمتی و نفرت یکدیگر را نوازش می‌کنند. واژه‌هایی که از آنها خون می‌چکد، ترجیع‌بند مصاحبه‌های طوفانی که نه، توهین‌آمیز آنها شده. آن یکی از «اشک تمساح» می‌گوید و دیگری با واژه «آدم بیخودی» پاسخ او را می‌دهد. طرفین در توهین و حمله به یکدیگر مسابقه گذاشته‌اند و در این دعوا آنچه اهمیتی ندارد، احترام است. آن هم در میدانی که احترام به هم جزو اولویت‌های اصلی باید باشد. ورزش همیشه مسیری برای احترام بوده و یکی از شعارهای اصلی آن احترام به رقیب است اما رفقای دیروز، امروز در قامت عدو از هیچ پرده‌دری و بی‌احترامی به یکدیگر فروگذار نمی‌کنند و برای هم شاخ و شانه می‌کشند. سقوط اخلاق در فوتبال ایران را در این جنگ پوچ و بی‌حاصل باید دید.

 

جستجو
آرشیو تاریخی