قویدل، وکیل پایه یک دادگستری: کلاهبرداران در کمین هستند تا از ستارهها کسب منفعت کنند
دانش حقوقی اکثر فوتبالیستها نزدیک به صفر است
با پیشرفت هر روزه صنعت فوتبال، پیچیدگیهای این ورزش در همه زمینهها از جمله موضوعات حقوقی و قراردادی بیشتر میشود. این ماجرا در فوتبال ایران هم ابعاد گستردهای به خود گرفته و همواره و به شکل روزافزون مشکلات حقوقی بین بازیکنان و باشگاهها، بازیکنان و ایجنتها، باشگاهها و بازیکنان خارجی و اخیراً هم مواردی مثل کلاهبرداری از بازیکنان را شاهد هستیم. به همین دلیل به سراغ وحید قویدل، وکیل پایه یک دادگستری، که اشراف کاملی به موضوعات حقوقی ورزشی دارد و موکل چندین بازیکن سرشناس فوتبال ایران و همچنین چند بازیگر مطرح سینما نیز هست رفتیم تا در مورد جنبههای مختلف مسائل حقوقی با او صبحت کنیم.
فرخ حسابی
روزنامه نگار
شما به عنوان یک وکیل، جایگاه و اهمیت مسائل حقوقی را در فوتبال و به طور کلی در ورزش امروز چطور میبینید؟
چیزی که الان در مورد باشگاهها و بازیکنان ما مشخص است این است که آنها به تخصص حقوقی وکلا توجهی ندارند. در واقع بسیاری از آنها تا زمانی که مشکلی برایشان پیش نیاید به سراغ وکیل و مراقبتهای حقوقی نمیروند. خیلیها به متن قرارداد خود دقت نمیکنند و اصلاً نمیدانند چه چیزی را امضا میکنند که این شاید به خاطر اعتماد به باشگاه یا به ایجنت بوده است.
یکی از موارد حقوقی، همین اختلاف بین ایجنت و بازیکن است، در شرایطی که ایجنت باید مدافع حقوق بازیکن باشد، گاهی خودش باعث ایجاد مشکل برای بازیکن میشود.
فدراسیون در آییننامههای نقل و انتقالاتی خود به مسأله واسطهگری خیلی واضح اشاره کرده و حتی مثلاً درصد دریافتی ایجنت هم در آن مشخص شده که باید 10 درصد باشد و مرجع حل اختلاف را نیز مشخص کرده است. آفت اصلی کسانی هستند که ایجنت نیستند و از فوتبالیستها به خصوص در ردههای پایه پولهای زیادی به بهانه تیم پیدا کردن میگیرند. اختلاف بازیکن و باشگاه و همچنین بازیکن با ایجنت یا واسطه طبق مقررات داخلی فدراسیون در کمیته تعیین وضعیت رسیدگی میشود و در قراردادها حتماً باید این امر ذکر شود تا رسیدگی به این پروندهها از صلاحیت مراجع قضایی عمومی خارج شود.
اخیراً هم مواردی از کلاهبرداری از چند بازیکن سرشناس فوتبال کشورمان را داشتیم.
به دلیل تغییر سطح زندگی اکثر ورزشکاران بعد از ورود به سطح حرفهای فوتبال و کسب درآمدهای کلان، چنین فردی نیاز به مشاور روانشناس، مشاور اقتصادی و مشاور حقوقی متخصص در حوزههای فعالیت خودش دارد. روانشناس باید رفتار و هوش هیجانی بازیکن را کنترل کند چه در رفتارش با باشگاه و چه رسانهها و هواداران. مشاور اقتصادی میتواند حوزههای مناسب و کمریسک سرمایهگذاری را به او تفهیم کند. در زمینه حقوقی نیز قراردادهای مختلف و چالشهای حقوقی و مالیاتی و غیره باید با وکیل متخصص چک شود. چنین کلاهبرداریهایی عموماً از اعتماد به افراد نادرست و نداشتن مشاور متخصص شکل میگیرد. بسیاری از فرصت طلبان و کلاهبرداران در کمین هستند تا از فوتبالیستها
کسب منفعت کنند.
به طور کلی دانش حقوقی فوتبالیستهای ما را چطور میبینید؟
اگر نگویم صفر نهایتاً میتوانم بگویم پنج درصد. شما بازیکنان سرشناس قدیمیتر مثل آقایان علی دایی یا کریم باقری را اگر ببینید متوجه میشوید که کمتر به مشکل خوردهاند چون همیشه مشاوران حقوقی درستی، قبل از اینکه دچار مشکل شوند، داشتهاند اما بازیکنان جدید چنین موضوعاتی را نادیده میگیرند. حتی مدیریت نادرست صفحات شبکههای اجتماعی این افراد نیز میتواند مشکلات حقوقی برای آنها ایجاد کند. چهرههای سرشناس فوتبال و هنر را داریم که ناخواسته با شرکتهایی جهت تبلیغات همکاری نمودهاند که پشت پرده آن افراد کلاهبرداری وجود داشتهاند و موجب تعقیب این عزیزان به اتهام معاونت در کلاهبرداری شده است.
مورد حقوقی بعدی فوتبال این است که بین باشگاهها و بازیکنان خارجی، این همیشه باشگاههای ما هستند که بازندهاند. یعنی ضعف دانش حقوقی در باشگاههای ما هم دیده میشود.
وکلای حقوقی باشگاهها باید روابط بینالملل و تسلط بالا به زبان انگلیسی تخصصی حقوق هم داشته باشند. مثلاً در پرونده لوکادیا در موارد مشابه میبینیم که بازیکن و باشگاه دوم او هم محروم میشوند و تبعات جانبی به جز پرداخت پول هم دارند. ما نمیدانیم دادخواستی که باشگاه پرسپولیس داده چه بوده و آیا محرومیت بازیکن و باشگاه او را خواستهاند یا نه. اگر خواستهاند چرا محروم نشدهاند و اگر نخواستهاند چرا چنین خواستهای نداشتهاند. این پولی که لوکادیا به پرداخت آن محکوم شده بابت چه بوده؟ آیا پولی بوده که باشگاه پرسپولیس پرداخت کرده و حالا پس گرفته یا بابت خسارت بوده است؟ چون اگر خسارت باشد یعنی بازیکن محکوم شده و بابت این محکومیت باید محروم هم میشده، هم خودش و هم باشگاه. البته باشگاه پرسپولیس در این پرونده موفق بوده و این موضوع را نباید نادیده گرفت اما می توانستند خواستههای بیشتری داشته باشند چون دادگاهها طبق خواسته حکم صادر میکنند و باید دید خواسته باشگاه پرسپولیس در این زمینه چه بوده است؟