صفحات
شماره هفت هزار و چهارصد و شانزده - ۱۸ مهر ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و چهارصد و شانزده - ۱۸ مهر ۱۴۰۲ - صفحه ۱۳

طلسم شکست اما ابهام‌ها باقی است

شهاب زاهدی شبیه یانکر

محمد قراگزلو
خبرنگار

 از همان روزی که شهاب زاهدی در نوک حمله پرسپولیس قرار گرفت بیشترین فشار را روی خود احساس می‌کرد. طبیعتاً همه از مهاجم نوک پرسپولیس انتظار دارند و این فشار روی شهاب بیشتر از هر بازیکن دیگری در این تیم بود. بعد از جدایی پریرا و دیاباته و البته تمدید نکردن عیسی آل‌کثیر، با جدایی مهدی عبدی، فقط شهاب زاهدی مانده بود و خبری هم از مهاجم خارجی جدید نشد. اینطور شد که با در نظر گرفتن رزومه قابل قبول شهاب در لیگ‌های مجارستان، اوکراین و ایسلند همه انتظار داشتند در بازگشت به خانه شهاب بدرخشد که اینگونه نشد.
فصل برای او خوب شروع نشد و خوب پیش نرفت. با اینکه یحیی به او اعتماد کرده و در ترکیب اصلی قرارش داده بود اما زاهدی در سه بازی نخست لیگ مقابل آلومینیوم اراک، تراکتور و ذوب‌آهن انتظارها را برآورده نکرد تا مقابل فولاد کار را از روی نیمکت شروع کند. با شروع لیگ قهرمانان آسیا یحیی تیمش را طوری چید که نیازی به مهاجم نوک نداشته باشد و زاهدی باز هم نیمکت‌نشین شد اما شرایط به گونه‌ای رقم خورد که مقابل النصر او خیلی زود به زمین رفت و از آنجایی که ذهنی آماده این بازی نبود کاری از پیش نبرد. شهاب در آن مسابقه دو موقعیت نصف و نیمه داشت که کل موقعیت‌های پرسپولیس در آن مسابقه تلخ بود اما یک بار اعتماد به نفس نواختن ضربه نهایی را نداشت و یک بار هم در صحنه کرنر به جای اینکه به کمر توپ ضربه بزند زیر توپ زد و در موقعیت برتر از مدافع حریف توپ را به بالای دروازه فرستاد.
بعد از بازی النصر انتقادها و فشار افکار عمومی از شهاب زاهدی که با این نمایش کم‌اثر دنبال پیراهن رونالدو هم رفته بود، بالا رفت و موجی از خشم و کنایه نسبت به تنها مهاجم نوک در دسترس تیم در فضای مجازی پیچید و به گوش خودش هم رسید تا واکنشی احساسی اما از سر آرامش در اینستاگرام داشته باشد.
با وجود این هجمه سنگین اما یحیی در دوحه باز هم به شهاب اعتماد کرد و در ترکیب اصلی بازی‌اش داد. زاهدی باز هم گل نزد و فوق‌العاده کار نکرد اما روی تک گل بازی تأثیری نصف و نیمه داشت و بالاخره پیشرفتی در عملکردش دیده شد.
در بازگشت به لیگ برتر باز هم زاهدی را مقابل گل‌گهر در ترکیب اصلی دیدیم و بالاخره آنچه قرار بود رخ دهد بعد از چهار بازی لیگ و دو مسابقه آسیایی رخ داد. زاهدی در هفتمین مسابقه‌ای که به میدان رفته بود موفق شد گل بزند آن هم درست فردای روزی که با دبل عیسی آل‌کثیر در سپاهان و گلزنی مهدی عبدی در تراکتور، موج انتقادهای پنهان از یحیی گل‌محمدی بالا گرفته و خیلی‌ها منتظر بودند تا زاهدی یک بازی دیگر هم گل نزند تا بر سر گل‌محمدی آوار شوند.
شهاب بالاخره گل زد. شاید درد او نبود تماشاگر بود. شاید نیاز داشت ولوله‌ای او را به سمت دروازه حریف و ضربه دقیق نهایی هل بدهد. غیر از این، لمس توپ او برای ثبت این گل فوق‌العاده بود. با قاطعیت می‌توانیم بگوئیم از این لمس توپ‌ها در فوتبال ایران یا نداریم یا اگر هم بوده آنقدر کم بوده که در خاطرمان نمانده است. لمس توپ زاهدی در موقعیتی که مدافع حریف تنه به تنه‌اش بود و زاویه‌ای نسبتاً تنگ به دروازه میهمان داشت تماشایی و فوق‌العاده حرفه‌ای بود. در واقع تنها مدلی که می‌شد آن ارسال را با یک ضربه گل کرد همین تاچی بود که زاهدی انجام داد. لمس توپ شهاب البته نشانه‌ای از بازگشت اعتماد به نفس و البته آموخته‌هایش از لیگ‌های درجه دو و سه اروپایی طی 6 سال گذشته داشت.
زاهدی بالاخره گل زد، بغض کرد و رو به سکوهای هواداران احترام نظامی گذاشت تا بگوید آمده که گل بزند و خواسته‌های هواداران را ادا کند اما همچنان تردیدهایی درباره موفقیت او در پرسپولیس وجود دارد.
مدل فوتبال شهاب به گونه‌ای است که اهالی فوتبال را یاد کارستن یانکر می‌اندازد. مهاجمی که در نگاه اول کیفیت لازم برای حضور در بایرن مونیخ را نداشت اما بعضاً در این تیم پرستاره فیکس می‌شد و حتی به تیم ملی آلمان هم می‌رسید. البته که در مقطعی تیم ملی آلمان دچار قحطی مهاجم نوک بود و شاید سرمربی وقت مانشافت چاره‌ای جز دعوت از یانکر نداشت اما او فوتبالیستی تنومند بود که زیاد از حد ساده بازی می‌کرد، ساده به توپ ضربه می‌زد و بعضاً گل‌هایی به ثمر می‌رساند که دقیقاً از همین فوتبال ساده‌اش نشأت می‌گرفت.
شهاب زاهدی هم بشدت ساده بازی می‌کند و هیچ پیچیدگی خاصی در فوتبالش ندارد و شاید به همین دلیل است که جایی در دل هوادار باز نمی‌کند. او اهل برداشتن بازیکن مقابلش نیست یا شاید توانایی‌اش را ندارد. در کارهای ترکیبی فرز عمل نمی‌کند و اهل یک و دوهای ریز و پیش بردن توپ با هوش و فراست نیست. پاس‌های طلایی هم نمی‌دهد و با قسمت‌های مختلفی از پایش هم به توپ ضربه نزده که بگوییم واااو عجب پاسی. خیلی ساده می‌دود، ساده به توپ ضربه می‌زند و ساده با توپ پیش می‌رود. در همین بازی گل‌گهر هم چند صحنه پیش آمد که سادگی را در تمام حرکات او، از بازیسازی زمان عقب آمدن تا حضور در باکس محوطه جریمه حریف، می‌شد به وضوح دید.
با در نظر گرفتن چنین خصوصیاتی بعید است زاهدی دل هواداران پرسپولیس را به دست بیاورد یا در رسانه‌ها و فضای مجازی ویدئوهایش را هایلایت کنند و دست به دست به دست بچرخانند اما در نهایت رضایت یحیی گل‌محمدی شرط است. اگر شهاب بتواند مثل یانکر ساده بازی کند و ساده گل بزند، یعنی با همان داشته‌های کم و بدون پیچیدگی خاصی یا رو کردن فن فوتبالش وظیفه خودش را به عنوان گلزن انجام دهد شاید همچنان در تیم 5 ستاره‌ای مثل پرسپولیس مهاجم فیکس باشد یا زمان زیادی به او بازی برسد و البته امیر قلعه‌نویی هم به تیم ملی دعوتش کند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی