نگاهی به حقایق ووشو در هانگژو؛
2 طلا و شکست مطلق مقابل چینیها
امیرحسین میرزاییان
روزنامه نگار
بدون تردید ۲ مدال طلایی که یوسف صبری و افشین سلیمی ملیپوشان ووشو به دست آوردند بسیار ارزشمند بود و کاروان ایران را تکرقمی کرد تا نتایج ضعیف ورزشکاران ما تا اینجای بازیها تا حدودی پوشانده شود. بخصوص که این دو سانداکار محجوب و بیادعا نخستین بار حضور در این رویداد بزرگ را تجربه میکردند.
اما آنهایی که در ورزشهای رزمی و بخصوص ووشو دستی بر آتش دارند به خوبی میدانند که ساندای جهان و آسیا در دو کشور چین و ایران خلاصه شده و سایر کشورها حکم زنگ تفریح را دارند.
سلیمی و صبری نیز در حالی به مدال طلا رسیدند که در اوزان آنها نماینده چین حضور نداشت وگرنه با آمادگی عجیبی که سانداکاران چین داشتند، دست ووشوکاران ما به مدال طلا نمیرسید.
سایر نفرات ایران که سه تن از آنان عنواندار و با کولهباری از مدال هستند، در هانگژو برابر چینیها شکست خوردند. در این بین شکست خواهران منصوریان (الهه و شهربانو) کاملاً قابل پیشبینی بود.
الهه برای چهارمین دوره متوالی بازیهای آسیایی به چین باخت و شهربانو نیز سومین باختش را به چین تجربه کرد. این یعنی خواهران منصوریان دیگر باید به فکر خداحافظی باشند تا جا برای جوانان باز شود و آنها نیز که چند سالی است فضای مجازی را به همه چیز ترجیح میدهند به دنبال دیگر مسیرهای زندگی خود بروند. جوانانی که بارها در اردوهای تیم ملی، خواهران منصوریان را در مبارزات به چالش کشیدهاند، اما به ترکیب اصلی نرسیدهاند!
صحبتهای تکراری آنان بعد از هر دوره بازیهای آسیایی و شکست سنگین مقابل چینیها کاملاً کلیشهایی است. آنها حتی در این چند دوره بازیها نتوانستهاند، یک راند را از چینیها بگیرند! وقت آن رسیده که تیم ملی از انحصار این سه خواهر خارج شود.
شجاع پناهی دیگر سانداکار ایران بود که به چین باخت؛ باختی از قبل مشخص. البته او جوان و آیندهدار است و همین مدال نقره هم برایش ارزشمند خواهد بود.
اما شکست محسن محمدسیفی پرافتخارترین ووشوکار ایران و جهان در فینال و در مبارزهای که سه راند به طول انجامید، غیر قابل تصور بود. محسن در ۳۴ سالگی دیگر شادابی گذشته را ندارد و این مسأله در تمام مبارزاتش در هانگژو مشهود بود.
هرچند تیم ملی ووشو ایران با هفت مدال رنگارنگ (۲ طلا، ۴ نقره و یک برنز) عملکرد موفقی را از لحاظ مدالی به ثبت رساند، اما در واقعیت این تیم ضعفهای غیرقابل انکاری داشت.
ما در چهار وزن به مصاف رقیب اصلی خود رفتیم و در تمامی آنها باختیم. به عبارتی ساده باید بگویم «ایران صفر - چین چهار». در این چهار مبارزه، فقط یک راند بردیم و هشت راند را بازنده بودیم!
این یعنی ساندا بخصوص در بانوان نیاز به خانهتکانی و جوانگرایی داشته و زمان پایان یافتن انحصار برخی فرا رسیده است.
در حالی که سال ۲۰۱۸ در بازیهای آسیایی جاکارتا، شرایط ساندا به گونهای بود که در تمامی اوزان نمایندگان چین حضور داشتند و ۲ طلای ایران را محسن سیفی و عرفان آهنگریان با شکست نمایندگان چین در فینال کسب کردند که بسیار ارزشمند بود.
دیگر نکته قابل توجه، ناکامی تمام عیار تالوکاران ایران است. به غیر از زهرا کیانی نابغه تالوی ایران که نقره دوره قبل را سزاوارانه تکرار کرد، اما دو دختر دیگر اعزامی و چهار نماینده تیم تالوی مردان، عملکردی غیر قابل دفاع داشته و امتیازات آنها و جایگاهشان روشنگر همه چیز است.
پس همانقدر که برای دو طلای صبری و سلیمی خوشحالم هستیم و به تمجید از آن میپردازیم، نمیتوانیم چشممان را روی شکستهای عجیب چهار سانداکارمان برابر چینیها بسته و جداول فُرمهای مختلف و جایگاه نازل تالوکاران را نبینیم.
ووشو ایران سرشار از استعدادهایی است که منتظر حضور فرصتی برای اثبات توانایی خود در تیم ملی هستند، فرصتی که باید به آنان داده شود. علاوه بر بحث ملیپوشان، در بخش کادرفنی نیز تیم ملی نباید در انحصار برخی باشد.