نگاه فنی به بازی ایران و بلغارستان
زهردار در حمله آسیبپذیر در دفاع
رضا پرکاس
خبرنگار
بازیهای تدارکاتی فارغ از نتیجه برای شناخت بیشتر کادر فنی از نفرات، پیاده کردن آموزههای تاکتیکی و هماهنگی بیشتر بازیکنان است. برای تحلیل بازی تیم ملی ایران و بلغارستان باید خط به خط جلو رفت. ایران در برابر بلغارستان دو شکل متفاوت داشت، زهردار در خط حمله و آسیبپذیر در دفاع. مهمترین عامل برتری ایران خط حمله بینالمللی بود. بازیکنان خط حمله ایران با توجه به تکنیک، تجربه بینالمللی و قدرت بدنی عالی، با پرس کردن تیم حریف از بالا و دریافت توپ چندین موقعیت خطرناک به دست آوردند و باعث سردرگمی تیم بلغارستان در ۲۰ دقیقه اول بازی شدند. اکثر بازیهای ترکیبی بین 3 نفر خط حمله ما انجام میشد و هافبکهای ایران کمتر بازیسازی میکردند و در فاز تهاجمی نقش داشتند. در این بازی، کارهای ترکیبی برای خلق موقعیت شوت از پشت 18 قدم دیده نشد و ارسالهای دیرهنگام تند و تیز از جناحین با کارهای ترکیبی نفرات کناری برای مهاجمان سرزن وجود نداشت. حملات ما تنها روی خلاقیت 3 مهاجم بینالمللی ایران صورت میگرفت و در نهایت از همین مسیر به گل رسیدیم.
انفعال خط هافبک ایران در بازیسازی، سبب شد تا از نظر گردش توپ تیم حریف مالکیت بیشتری نسبت به تیم ایران داشته باشد، هر چند که خط تهاجمی بلغارها زهردار نبود.
عقب ماندن دفاع ایران یک فاصله عمیق بین خطوط دفاع و هافبک ما ایجاد کرده بود و اگر خط تهاجمی حریف اندکی قویتر بود، بیتردید دروازهبانان و خط دفاعی ما روز سختی را میگذراندند.
گردش توپ ایران با توجه به اطمینان بالا بین دروازه و نفرات دفاعی خوب بود، هر چند که بلغارها پرس بالا را در دستور کار نداشتند که بخشی از آن به دلیل قدرت بالای نفرات خط حمله ما بود که سبب میشد آنها ترجیحاً از نیمه خود پرس را شروع کنند. چراکه بلغارها میدانستند که بالا بازی کردن در برابر فرارهای سرعتی طارمی، محبی و جهانبخش و حتی سامان قدوس، ریسک بسیار بزرگی دارد و با توجه به دفاع پراشتباه و کم تجربه، معقولانهترین کار پرس در زمین خودی بود.
در مجموع این بازی بر نقاط قوت ما بیشتر مهر تأیید زد؛ خط هجومی زهردار به لطف بازیکنان باتجربه بینالمللی که برای هر خط دفاعی مشکلساز هستند و اشتباه مدافعان یعنی دریافت گل. در کنار آن مشکلات خط دفاعی و به نوعی دفاع تیمی در زمان از دست دادن توپ که میتواند در بازیهای سنگینتر برای تیم ملی مشکلساز شود نیز مشهود بود و خطاهای غیر ضروری و زیاد به خاطر خشونت اضافی یکی از نشانههای آن به شمار میرفت.
در خط دفاع همچنین در کنارهها منفعل بودیم و در برابر مهاجمان قدرتمند و وینگرهای صاحب سبک حریفان آسیایی اذیت خواهیم شد. مخصوصاً سمت راست دفاع که اشتباهات تاکتیکی کاملاً نمایان بود. در کل خط دفاعی ایران در این بازی آسیبپذیر بود و عدم دریافت گل، بیشتر از ضعف خط تهاجمی بلغارستان بود، نه قدرت دفاع تیم ملی ایران.
در مجموع این بازی نشان داد که تیم ملی برای موفقیت در جام ملتها کار دشواری پیشرو دارد و باید خیلی بهتر از این باشیم. برای قهرمانی باید بالانس خوب بین تمامی خطوط برقرار باشد. کار تیمی مخصوصاً همکاری خط هافبک با خط حمله باید تداوم داشته و دامنهدار باشد. در فاز تدافعی نیز تیم ایران مقابل ضدحمله یا حملات سریع حریف آسیبپذیر است و کادرفنی برای آن باید تدبیری بیندیشد. حفظ فاصله استاندارد بین خط هافبک با خط دفاعی جزو اولویتها است.
روند بازی ایران نیز اقتصادی و محافظهکارانه بود. تیم ایران در ۳۰ دقیقه ابتدایی بیشتر میل به هجوم داشت و رفتهرفته فروکش کرد و در نیمه دوم بیشتر تلاش برای حفظ نتیجه داشت. استراتژی اصلی بعد از دقایق ابتدایی چشم داشتن به ضدحمله یا اشتباهات حریف برای رسیدن به گلهای بیشتر بود، به ویژه اینکه نفرات تعویضی این ذهنیت را ایجاد میکردند. در مقابل، تعویضهای بلغارستان در ۳۰ دقیقه پایانی، قدرت تهاجمی و تسلط آنها بر بازی را بیشتر کرد و تا آخرین دقایق وقتهای تلف شده این را نشان دادند.
در مجموع، با بازیهای بیشتر دوستانه و رسمی میتوان تحلیل کاملتری از تغییرات ساختاری، تاکتیکی، فلسفه بازی و استراتژی داشت و حتی تغییر نسل در پایین آوردن ضریب سنی تیم را بیشتر بررسی کرد و چشمانداز تیم در مسیر جام جهانی ۲۰۲۶ را ارزیابی نمود.