از بازیکن ضعیف پرسپولیس تا مؤثرترین مرد تراکتور و نوستاره سپاهان
رازی سر به مُهر به نام اسدی
وصال روحانـی
روزنامه نگار
رضا اسدی در تک فصل بازیاش در تیم فوتبال پرسپولیس آنقدر بد ظاهر شد که همه سرخها از جذب او به این تیم پشیمان شدند اما همین بازیکن بعد از انتقال به تراکتور طوری بازی کرد که اگر ریکاردو آلوز پرتغالی را نادیده بگیریم، لقب مؤثرترین مرد «پرشورها» در لیگ بیست و دوم آنقدرها هم برای او غیر برازنده نشان نمیدهد. اسدی در شروع لیگ بیست و سوم در ترکیب سپاهان هم درخشیده و در هر سه بازی این تیم گلزنی کرده و در نتیجه این پرسش مهم پیرامون وی پیوسته عمدهتر و غیرقابل اغماضتر میشود؛ اگر اسدی اینقدر خوب است که در تراکتور و پیش از آن در سایپا مشاهده شده بود، به چه سبب در جمع قرمزهای تهرانی یکی از بدترینها جلوه کرد و اگر او همان قدر ضعیف است که در پرسپولیس نشان داد، به چه سبب در تبریز دلاورانه عمل کرد و اینک قدمهای اول در راه یک فروغ تازه در جمع طلاییهای اصفهان را هم محکم و حساب شده برداشته و میخواهد نوستاره سپاهان باشد.
حتماً سود بزرگی در کار بوده است
اسدی را میتوان به سبب حرف و حدیثهای زیادی هم که پیرامون او در ایام «پیشفصل» امسال به وجود آمد، مورد اشاره قرار داد و وی را «راز سر به مُهر» تابستان نامید. ماجراها و شایعات مرتبط با اسدی زمانی شروع شد که او با ترک تراکتور به سپاهان پیوست و انواع قیمتها و پولها درباره بهای این انتقال سر زبانها افتاد. رقم چندین و چند میلیاردی و بعضاً نجومی که از سوی محافل مختلف در ارتباط با معامله تراکتور با سپاهان روی اسدی مطرح شد، اگرچه تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشت و بین بالاترین رقم تا پایینترین عدد 40 میلیارد تومان فاصله هم به چشم میخورد اما در یک مورد اتفاق نظر وجود داشت و آن مورد، «بسیار بالا بودن» رقم این جابهجایی بود. باشگاه سپاهان البته این قضیه را گردن نگرفت و با تأکید بر اینکه رقم رد و بدل شده بسیار کمتر از شایعات بوده، کوشید اولاً حواشی مضر این انتقال را کاهش بدهد و ثانیاً به سازمان لیگ القا کند که از قانون تازه وضع شده اما نه چندان عقلایی «سقف مخارج عمومی» تخطی نکرده و هزینهکرد این باشگاه بیش از درآمدسازیاش نبوده است. واقعیت امر هر چه باشد و چه تخطی مورد بحث صورت پذیرفته باشد و چه خیر، شکی در این قضیه وجود ندارد که اسدی اگر سود قابل ملاحظهای در این انتقال نمیدید، اصلاً مبادرت به این کار نمیکرد.
تجربه ناموفق اتریش
اسدی در مصاحبهای تازه با هدف جمع کردن حاشیههای این انتقال ویژه مدعی شده که اولاً تمایلی به ماندن در لیگ ایران نداشته و ایدهآلش لژیونر شدن مجدد بوده و ثانیاً در میان تیمهای ایرانی فقط سپاهان میتوانست برای او مقصدی سزاوارانه باشد و به سایر تیمها هیچ گرایشی نداشته است. اسدی حتی تأکید کرد که پیشنهاد دیگری هم نداشته و چون سپاهان را حرفهای و در رسیدن به اهدافش جدی دیده، به اصفهان رفته است. آنهایی که فوتبال را به دقت تعقیب میکنند، میدانند که انتقال سه سال پیش اسدی به سنتپولتن اتریش که اولین و تنها مرتبه لژیونر بودن او را به تصویر کشید، چنان ناموفق بود که فقط یک فصل طول کشید و سران این باشگاه به سرعت عذر او را خواستند و در پی همان واقعه بود که او به پرسپولیس پیوست و آن دوران بسیار کماثر و توأم با ناکامیهای صد درصد را در جمع یاران امید عالیشاه تجربه کرد.
نه این و نه آن
اینکه چرا اسدی بعداً در تراکتور متحول شد و مثل دوران حضورش در سایپا موفق عمل کرد و اینک سپاهان را هم در صدر جدول لیگ نشانده، مسألهای است که خود این بازیکن باید درباره آن توضیح بدهد و کادر فنی پرسپولیس هم در این زمینه باید یک جمعبندی و اظهار نظر داشته باشد اما در این شکی نیست که تواناییهای اسدی در هیأت یک هافبک تهاجمی آزاد و یا مهاجم کاذب بیشتر از چیزی است که در زمان حضورش در پرسپولیس رؤیت شد و البته در آن حدی هم نیست که وی هر زمان اراده کند، بتواند دوباره لژیونر شود و این زمان عضویت وی در سنتپولتن هم که فقط یک باشگاه درجه چهارم و پنجم اروپایی به شمار میآید و دستش فقط به جامهای داخلی اتریش رسیده، به وضوح رؤیت شد. شاید هم او فقط همان راز سر به مُهری باشد که فاصله بین بدترین و بهترین بودنش کوتاهتر از حد باور و به اندازه یک تار مو است و منطق و استمرار چندانی بر کارهای او مترتب نیست.