صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و هفتاد - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و هفتاد - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۱۶

برشی از یک کتاب

سرخ – قسمت ششم

گری نویل این روزها کارشناس تلویزیونی است. یک کارشناس تلویزیونی موفق. او البته زمانی یکی از نامداران فوتبال انگلیس بود. یک دفاع راست کلاسیک که در زمانه خودش مدرن به حساب می‌آمد و عضوی مهم در تیم سرالکس فرگوسن بود. او زندگینامه‌ای خود‌نوشتی به نام «سرخ» دارد که از هفته پیش در این ستون مرور بخش‌هایی از آن را شروع کرده‌ایم. این شما و این قسمت پنجم این سلسله مطلب:
از همان ابتدا بازیکنان بزرگ‌ دل را دوست داشتم و همین دلیل علاقه من به رابسون بود. هر چیزی که من از یک بازیکن یونایتد انتظار داشتم، در او خلاصه شده بود. او تا پایان هر بازی فداکاری می‌کرد و برای تیمش خون و عرق و اشک می‌ریخت. یک رهبر واقعی بود. هنگامی که به محوطه جریمه وارد می‌شد، انگار که ماجرا بر سر مرگ و زندگی‌اش است. این را می‌شد در صورتش و نحوه دویدنش دید. همه چیز برای او جنگ و نبرد بود. او بسیار مرا تحت تأثیر قرار داد.
در ادامه مارک هیوز و نورمن وایساید هم مورد علاقه من واقع شدند. بیش از هر بازیکنی، بازی‌های این سه نفر را دنبال می‌کردم. آنها استعداد بالایی داشتند ولی چیزی که از آنها مورد علاقه من بود، این بود که چگونه تمام توان‌شان را می‌گذارند. همیشه آنها را ستایش کرده‌ام.
بازیکنانی را که به اندازه من یونایتد را دوست داشتند، می‌پسندیدم ولی از خودگذشتگی به تنهایی نمی‌توانست برای ما جام کسب کند. ما بازیکنان خوبی همچون آرتور آلبیستون و میک دوکسبری داشتیم ولی به هیچ‌وجه با لیورپول قابل مقایسه نبودیم، هر چند که من تلاش می‌کردم به شکل دیگری وانمود کنم.
در طول سال‌های مدرسه رفتنم، یونایتد چندین بار قهرمان جام حذفی انگلیس شد (در سال 1983 برابر برایتون و در 1985 مقابل اورتون) ولی این لیورپول بود که قهرمان چمپیونشیپ و جام اروپا می‌شد. آنها حکمرانی می‌کردند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی