برشی از یک کتاب
زندگینامه یوهان کرویف – قسمت 5
یوهان کرویف فوتبالیست بزرگی بود؛ یکی از تکنیکیترین بازیکنانی که فوتبال اروپا به خود دید. عضوی تأثیرگذار در توتال فوتبال هلند بود و بعدها در دوران مربیگری هم یک مؤلف واقعی بود. او تیم طلایی بارسلونا در دهه ۹۰ را ساخت و حالا این روزها شاگردش پپ گواردیولا است که راه او را در دنیای تاکتیک پیش میبرد. از ابتدای هفته بخشهایی از کتاب زندگینامه او با نام «نوبت من» را با هم در این ستون مرور کردیم. امروز قسمتی دیگر از فصل ششم کتاب و مربوط به وقایع سال 1991 را میخوانید که کرویف کم کم با سرطان و مریضیهایش آشنا میشود:
مشکل قلب من باعث کشف مسأله دیگری هم شد. سه هفته بعد از عمل قلب، دکترها تصمیم گرفتند کارکرد قلبم را در یک بازی مهم بارسلونا زیر نظر بگیرند تا متوجه شوند چقدر توانایی تحمل استرس را دارم. بارسلونا مقابل دیناموکیف در یک چهارم نهایی مسابقات جام در جام اروپا در 1991 بود. یک دستگاه مخصوص از بیمارستان سن یوردی فرستاده شد با کلی سیم و دکمه که به سینهام وصل میشود. آنها میتوانستند ریتم قلبم را طی مسابقه مشاهده کنند هر چند که بازی را در خانه مقابل تلویزیون تماشا میکردم. با اینکه بازی بسیار هیجانانگیزی بود و بارسلونا در آخرین دقایق توانست نتیجه را به نفع خودش درآورد، ضربان قلبم اصلاً بالا نرفت. بعداً آنها ضربان قلبم را روی نیمکت هم چک کردند و حتی آن موقع هم اتفاق خاصی نیفتاد. حتی در یک بازی ضربانم آنقدر آرام و مداوم بود که گفتند این ضربان یک نفر در حال چرت بعدازظهر است. ضربان فقط یک بار بالا رفت؛ آن هم در دیدار با هیأت مدیره بارسلونا.
دقیقاً یک ماه بعد از جراحی، به کارم بازگشتم و چند هفته بعد بارسلونا برای اولین بار در دوران من، قهرمان لیگ شد. بازی را این بار بدون سیگار و به جایش با یک آبنبات چوبی تماشا کردم. به نظرم خوش طعم بود و می توانست در مقابله با استرسی که از لحاظ آماری و علمی اصلاً وجود نداشت، کمکم کند.