صفحات
شماره هفت هزار و سیصد و پنجاه و شش - ۲۹ تیر ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و پنجاه و شش - ۲۹ تیر ۱۴۰۲ - صفحه ۱۶

برشی از یک کتاب

ال‌دیگو – قسمت پایانی
دیگو آرماندو مارادونا هنوز که هنوز است الگو و الهام‌بخش بسیاری از فوتبال‌دوستان دنیاست. کتاب‌ها و مستندهای زیادی هم درباره او ساخته شده و ما از 2 هفته پیش در این ستون بخش‌هایی از کتاب زندگینامه‌ خودنوشتش با نام «ال‌دیگو» را برای شما نقل می‌کنیم. در این قسمت از کتاب روی دکمه فوروارد می‌زنیم و می‌رویم به جام جهانی 1994 که تست دوپینگ مارادونا مثبت درآمد و علناً ناقوس مرگ فوتبالی او رقم خورد. مارادونا خودش آن روز عجیب را جالب تعریف می‌کند و این قسمت هفتم و پایانی حرف‌های او درباره آن روز است:
خیلی زحمت کشیده بودم. خودم را در مزرعه دون آنخل در لا پامپا حبس کرده بودم. از 89 کیلو به 76 کیلو رسیده بودم. بارها و بارها از خدا خواسته بودم همه‌ چیز خوب پیش برود. شاید خدا نقشی در داستان نداشت یا به چیز دیگری فکر می‌کرد. شاید هم مشغول کار دیگری بود وگرنه کاری می‌کرد که بلاتر،‌ هاولانژ، یوهانسون و همه آن دایناسورها مرا ببخشند. اصرار کردم به کوکائین برنگشته‌ام. از بازی جوانمردانه صحبت می‌کردند، ولی انسانیت را فراموش کرده بودند. هیچ‌ چیز برای بهتر شدن مصرف نکرده بودم. هیچ‌ چیز! فکر نمی‌کنم‌ این بزرگترین افتضاح زندگی‌ام بوده باشد. بین آنها هست، ولی اشتباه کس دیگری بود. به خاطر گرفتن اِفدرین از شخصی دیگر، از جام‌جهانی کنار گذاشته شدم. افدرین هم قانونی است یا شاید باید اینطور باشد.
در پایان هیچ‌ چیز واضح نبود و هنوز هم سؤالات بسیاری وجود دارد. شاید به مبارزه ادامه دهم، چون هیچ‌وقت دیر نیست. مثلاً تست مواد در ‌ایتالیا.‌ اینکه الان مشغول بررسی آزمایشگاهی هستند که آن موقع تست‌ها را انجام می‌داد، حس خوبی به من می‌دهد. ‌امید در وجودم پیدا می‌شود. دوست دارم به تمام شواهد و مدارک دست پیدا کنم. یک روز ‌این کار را می‌کنم و بعد سراغ فیفا می‌روم. شاید 60 ساله باشم، ولی می‌روم و در را می‌شکنم و حقیقت را می‌فهمم.

 

جستجو
آرشیو تاریخی