کیسههای گلزن پول!
ایمان گودرزی
خبرنگار
شنبه شب در استانبول، زمانی که داور سوت پایان بازی را به صدا درآورد، بازیکنان منچسترسیتی به شادی وصفناپذیری پرداختند. البته چرا این کار را نکنند؟! تیمی که همیشه به عنوان باشگاه دوم شهر منچستر به حساب میآمد، حالا به تقلید از برادر ناتنی بزرگتر موفق شد پس از منچستر یونایتد سال 1999 به سهگانه تاریخی لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا دست پیدا کند.
در حالی که بازیکنان در زمین جشن میگرفتند و هزاران هوادار سیتی روی سکوها شادی میکردند، مردی که پشت همه این اتفاقات بود، مغز متفکر باشگاه و مربی نابغه؛ پپ گواردیولا کمی خنثی به نظر میرسید.
گواردیولا به چیزی دست یافته بود که سالها برای رسیدن به آن تلاش میکرد و پس از انجام این کار، ظاهراً احساس آرامش شدیدی بر او غلبه کرده بود و حالا میتوانست شبها راحت سر روی بالش بگذارد.
قهرمانی در لیگ قهرمانان برای گواردیولا چیز جدیدی نیست، او پیش از این دو بار با بارسلونا این کار را انجام داده بود. اما دلایل بسیاری وجود داشت که قهرمانی سیتی در لیگ قهرمانان اروپا را خاص میکرد.
در 7 سال حضور او در این تیم، گواردیولا تمام جامهای ممکن را برای باشگاه به ارمغان آورده بود بجز لیگ قهرمانان. تحت هدایت پپ، منچسترسیتی پنج عنوان قهرمانی لیگ برتر از جمله یک هتتریک قهرمانی را در کارنامه داشت. آنها همچنین دو بار جام حذفی، چهار بار لیگ کاپ و دو بار جام اتحادیه را بردهاند.
گواردیولا همچنین به تیم هویت منحصر بفردی در زمین داد، کاری که مربیان قبلی آن نتوانسته بودند انجام دهند. اسپانیایی بدون شک یکی از بزرگترین فیلسوفان فوتبال مدرن و یکی از تاکتیکیترینهای این رشته به حساب میآید.
با این حال، موفقیتهای او در منچسترسیتی و دستاوردهایش در بارسلونا و بایرنمونیخ، گاهی اوقات با تمسخر مخالفانش همراه میشود. آنها ادعا میکنند که گواردیولا موفقیتهایش را مدیون بازیکنان تراز اولی است که همیشه در اختیار دارد و در تیمهایی که توانایی ولخرجی برای خرید بازیکن را نداشته باشند نتیجه نخواهد گرفت.
گواردیولا در بارسلونا تنها در چهار فصل حضورش 14 عنوان قهرمانی کسب کرد. اما او افرادی مانند لیونل مسی، آندرس اینیستا، ژاوی، بوسکتس و غیره را در اختیار داشت و منتقدان او سریعاً گفتند که با چنین بازیکنانی، هر مربیای میتواند به موفقیت برسد.
او سپس به غول آلمانی، بایرن مونیخ رفت و در آنجا یک هتتریک از قهرمانی بوندسلیگا کسب کرد. اما یک بار دیگر، مخالفان به خاطر عدم موفقیت او در اروپا، دوران حضورش در مونیخ را یک شکست میدانستند.
پس از آن، گواردیولا وارد پروژه ابوظبی شد، مالکان اماراتی که از 2008 سیتی را خریداری کرده بودند شماره کارت بانکی خود را به پپ دادند تا او جامهای بیشتری نسبت به چیزی که تا آن زمان در ویترین افتخاراتشان داشتند به دست آورد. (یک قهرمانی در لیگ برتر و یک قهرمانی در جام حذفی.)
یک فصل طول کشید تا گواردیولا تیمش را بسازد. پس از آن، سلطه منچستر سیتی آغاز شد. گواردیولا یک تیم قدرتمند را به تیمی تقریباً شکستناپذیر تبدیل کرد، باور نکردنی بود اما منتقدان به سرعت به منابع مالی هنگفت پشت سر باشگاه اشاره کردند و گفتند که این پول بود که جامها را برای منچسترسیتی به ارمغان آورد نه گواردیولا.
اما به نظر میرسید آنها نقل قول معروف مربی گواردیولا، اسطوره هلندی بارسلونا، یوهان کرویف را فراموش کرده بودند: «من هرگز ندیدهام که یک کیسه پول گل بزند.»
درست است که گواردیولا پول زیادی در اختیار داشت تا هر بازیکنی که میخواست را بخرد، اما او تنها نبود. سایر غولهای انگلیسی نیز در این مدت ریخت و پاشهای زیادی کردهاند. با این حال، آنها نتوانستند با منچسترسیتی برابری کنند.
گواردیولا میدانست که تنها راه برای بستن دهان منتقدان این است که منچسترسیتی، باشگاهی که از سال 1894 تأسیس شده، به این جام برسد؛ لیگ قهرمانان اروپا!
گواردیولا همچنین به خوبی میداند که در آینده دوران حضورش در منچسترسیتی با موفقیت او در لیگ قهرمانان اروپا ارزیابی خواهد شد. پپ هم دهان منتقدان را بست و هم لیگ قهرمانان را گرفت، چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم باید قبول کنیم که کیسه پول تنها در صورتی گل میزند که مغز متفکری پشت آن حضور داشته باشد!