در حافظه موقت ذخیره شد...
نگاهی به بازیهای مهم سرخابیها در دهه 50 شمسی
دربی به روایت دکتر صدر
دربی هشتم؛ 28 خرداد 1350
تاج 1 - پرسپولیس صفر
جمعه. بازار سیاه بلیت. 20 تومان برای یک بلیت. گفتهاند بلیتهای زیر جایگاه تا سقف صد تومان هم دست به دست شده. سکوها و راهروهای امجدیه از پیش اشغال شدهاند. سرنوشت قهرمانی در این میدان، بین تاج و پرسپولیس روشن خواهد شد. تساوی به سود تاج خواهد بود. رایکوف روی نیمکت استقلال. حسین فکری هم مربی پرسپولیس. توفیق بهراموف برای سوت زدن از آذربایجان شوروی راهی تهران شده. داوری که فینال جام جهانی 1966 ضربه جف هرست را برابر آلمان گل دانسته. داوری که انگلیسیها ربودن جام جهانی را مدیونش هستند. داوری که اعتبارش را از بزرگترین اشتباه زندگیاش گرفته. داوری که قضاوتش هم از نهاد تاجیها آه برآورده و هم پرسپولیسیها. بازی 1-1 تمام میشود. دو تیم بدون شکست لیگ را به پایان میبرند. با امتیاز مساوی. تاج قهرمان میشود.
دربی سیزدهم؛
پرسپولیس 6 - تاج 0
اولین نبرد پرسپولیس و تاج دور از امجدیه. در خانه جدید فوتبال تهرانیها. در استادیوم صدهزار نفری. دو تیم ده امتیازی (با احتساب دو امتیاز برای هر پیروزی). دو تیم بدون شکست. دو تیم بالای جدول. نیکولای پتریچیان داور رومانیایی جلوی بازیکنان راه میرود. ده روزی میشود در ایران است و هفته پیش بازی پرسپولیس و پاس را قضاوت کرده که صفر-صفر پایان یافته. او پرسپولیسیها را خوب میشناسد. او نمیداند اینجا برخلاف آن دیدار بارها در سوتش خواهد دمید و نقطه میانه میدان را نشان خواهد داد. بارها و بارها. پرسپولیسیها پشت سر او وارد میشوند تا تاریخ را عوض کنند: بهرام مودت، ابراهیم آشتیانی، مسیح مسیحنیا، جعفر کاشانی، رضا وطنخواه، ایرج سلیمانی، علی پروین، اصغر ادیبی، حسین کلانی، اسماعیل حاجی رحیمیپور و همایون بهزادی. راجرز به اطراف مینگرد و چرخی میزند و برای همه دست میزند. برخلاف رایکوف. تاجیها شانه به شانه پرسپولیسیها وارد میشوند. تاجیها نمیدانند تاریخ چه شلاقی به آنها خواهد زد. شلاق... شلاق... شلاق. نمیدانند چه بر سرشان خواهد آمد: منصور رشیدی، نصرالله عبداللهی، اکبر کارگرجم، جواد اللهوردی، عزت جانملکی، کارو حقوردیان، جواد قراب، علی جباری، محمدرضا عادلخانی، حسن روشن و غلامحسین مظلومی. غایب بزرگ صفر ایرانپاک از جبهه پرسپولیسیهاست. یعنی پرسپولیس بهترین گلزنش را در اختیار ندارد. در حالی که ترکیب مظلومی و روشن در خط حمله تاج ترسناک به نظر میرسد. خوفناک. ده دقیقه آغازین همراه با درگیریهای بیرحمانه است. جباری برابر ادیبی. حقوردیان برابر سلیمانی، جانملکی برابر حاجی رحیمیپور. آنها از مصدوم کردن یکدیگر ابایی ندارند. ساقهای یکدیگر را نشانه میروند. گلادیاتورمآبانه بازی میکنند ولی این اتفاق دوام چندانی ندارد و کمکم آرام میگیرند. بازی آرام میشود. از حملههای احساسی متداول پرسپولسیها و سانترهای متوالیشان روی دروازه خبری نیست. از بازی سنجیده و زمینی تاج هم نشانی به چشم نمیخورد. اکبر کارگرجم که معمولاً در دفاع بازی میکند در دفاع کناری قرار گرفته. بیش از یکسوم بازی سپری شده و گلی به ثمر نرسیده. حال و هوای بازی یادآور دیدارهای کرکری خیابانی هم هست. اما سرانجام داور پس از چند نفوذ حاجی رحیمیپور که عزت جانملکی را عذاب میدهد، به نشانه خطا روی او در سوتش میدمد. دقیقه 31: پروین آرام ضربهاش را مینوازد. آشتیانی توپ دفع شده را روی دروازه ارسال میکند. رشیدی برای مهار توپ مردد است. تردید... تردید... تردید ولی کلانی تردید به خود راه نمیدهد و با سرعت جلو میآید. سریع... سریع... سریع. ولی ضربهاش آرام است. عبداللهی جان میکند ولی با توپ وارد دروازه میشود: 1-0. ستارههای تاجی که بیشترشان ملیپوش هستند خشمگین میشوند و به خشونت روی میآورند، اما پیش از پایان نیمه اول گل دوم را هم میخورند. دقیقه43: پروین توپ را به سلیمانی میدهد و او با شوتی سرکش از فاصله بیست و پنج متری دروازه رشیدی را نشانه میرود. توپ زوزهکشان به پرواز درمیآید. دروازه باز میشود: 2-0. رفیق تاجی با اطمینان از جبران دو گل در نیمه دوم حرف میزند. با آب و تاب. از تعویضهای جادویی رایکوف بزرگ. از نیمکتنشینان بزرگ. او به رایکوف ایمان دارد. جبران دو گل همیشه محتمل به نظر میرسد. دیدارهای 2-2 پرشماری را مرور میکنی. ولی رایکوف بزرگ نیمه دوم را بدون تعویض آغاز میکند. بدون تغییر. نیمکتنشینان بزرگ روی نیمکت باقی میمانند. رایکوف هنوز به بازیکنان در میدان اعتماد دارد. اعتماد... اعتماد... اعتماد اما نیمه دوم برخلاف انتظار با حملههای پرسپولیس شروع میشود. با ارسال سانترهایی از جنس پرسپولیس آلن راجرز تماشاگرپسند. رایکوف بزرگ اشتباه کرده. اشتباه... اشتباه... اشتباه. دقیقه 50: توپ با چند پاس پشت پرسپولیسیها به حاج رحیمیپور میرسد. او توپ را سانتر میکند. کاپیتان بهزادی آنجاست؛ روی محوطه جریمه و با شلیک سر توپ را سمت راست دروازه جای میدهد (احتمالاً بهترین گل بازی): 3-0. رشیدی درمانده شده. درمانده... درمانده... درمانده. مدافعانش سردرگمند و کناریها نمیتوانند جلوی نفوذ پرسپولیس را بگیرند. رفیق تاجی زیر لب زمزمه میکند: ای کاش حجازی بازی میکرد. ای کاش... و دیگر نمیفهمی چه میگوید. رشیدی سرش را آرام تکان میدهد. او که همیشه از نیمکتنشینی و فرار کردن پشت سر حجازی گله میکرد احتمالاً آرزو میکند کاش حجازی در این دیدار به میدان میآمد و او روی نیمکت مینشست. ای کاش... ای کاش... ای کاش. تاج چند پاره میشود. شکست را میپذیرد. دستها را بالا میبرد. دیدار 3-3 پایانیافتهای را به یاد نمیآورید. باران گل ادامه خواهد داشت. دقیقه 57: ایرج سلیمانی بار دیگر در محوطه جریمه حاضر میشود. نه قراب، نه جباری و نه حقوردیان او را که درخششی کمنظیر دارد، زیر نظر نگرفتهاند. مهارش نکردهاند. اللهوردی و عبداللهی بدترین بازی زندگی حرفهایشان را ارائه میدهند. سلیمانی این بار با ضربهای سرکش نقطه پایین راست دروازه رشیدی سرگیجه گرفته را نشانه میرود: 4-0. گروهی از تاجیها شعار «حجازی، حجازی» را سر میدهند و پرسپولیسیها شعار «ما منتظر پنجمی هستیم... و رایکوف بزرگ سرانجام به تغییر روی میآورد. تغییر... تغییر... تغییر. نیمکتنشینان بزرگ از روی نیمکت بلند میشوند. هادی نراقی و مسعود مژدهی جای روشن و مظلومی را میگیرند. سپس حجازی درون دروازه میایستد. برای لحظاتی به نظر میرسد در میدان تعادلی به وجود آمده، ولی ستارههای تاج نمیتوانند فاصله عمیق ایجاد شده را کم کنند. نمیتوانند گل بزنند. نمیتوانند... نمیتوانند... نمیتوانند. بهزادی در دقایق پایانی دو گل دیگر میزند. دقیقه 88: سانتر کلانی. اشتباه حجازی. ضربه بهزادی آسوده خیال: 5-0. دقیقه 90: سانتر دیگری از حاج رحیمیپور. چند ضربه بیهدف در محوطه جریمه. سرانجام بهزادی سرطلایی در آستانه 32 سالگی با ضربه پا دروازه حجازی را باز میکند تا سه گله شود و معروفترین گلهایش را با پا زده باشد تا جایگاهی بیهمتا در تاریخ مسابقات دو رقیب ازلی بیابد. حجازی هم در شکست بزرگ سهیم شده. رشیدی دیگر تنها نیست. بارش کمی سبکتر شده. فقط کمی. تاجیها پس از پایان بازی بلافاصله ادعا خواهند کرد پرسپولیسیها از داروی محرک استفاده کردهاند. دوپینگ کردهاند. فدراسیون دست به کار گرفتن نمونه ادرار بازیکنان پرسپولیس میشود و تقاضای پنج هزار تومان از باشگاه تاج برای انجام آزمایشات میکنند. تاجیها زیر بار نمیروند. نمیروند و نمونهای راهی آزمایشگاه نخواهد شد. نتیجه 6-0 بر تاریخ فوتبال ایران حک میشود و شعار «ششتاییها» برای همیشه باقی خواهد ماند.