صفحات
شماره هفت هزار و سیصد و شش - ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و شش - ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۵

فراز و فرودهای پرشمار مهاجم پرسابقه آبی‌ها

گمشده‌ای به‌نام شهباززاده

وصال روحانـی
روزنامه‌نگار
سجاد شهباززاده آنقدر در فصل رو به پایان فوتبال باشگاهی کشور کم‌پیدا بوده و کم اثر ظاهر شده که برای یافتن او و لمس کردن مجدد واقعیت وجودی وی باید اقدام به چاپ «آگهی گمشده» برای او در روزنامه‌ها کرد و مکرراً پرسید که «وی دقیقاً کجاست؟»
شهباززاده سومین مقطع حضورش در تیم استقلال را در ایام «پیش‌فصل» لیگ بیست و دوم با دنیایی امید و با این هدف شروع کرد که مثل مقطع اول گلزن و موفق باشد و چشم‌ها را مجدداً خیره کند. پس از سپری شدن 29 هفته از این لیگ 30 هفته‌ای، هر چیزی از او مشاهده شده الا دستاوردی که گفتیم. سجاد در این مدت بارها روی نیمکت نشانده شده و در دفعاتی هم که به میدان فرستاده شده، به گرد پای مهدی قایدی هم نرسیده و اثرگذاری ارسلان مطهری را هم (که او نیز فصل کم‌ثمری را تجربه کرده) نداشته و حتی آرمان رمضانی هم که هرگز در ایام حضورش در جمع سرخابی‌‌ها (او ابتدا پرسپولیسی شد و سپس به استقلال آمد) انتظارها را برآورده نکرده، از او موفق‌تر ظاهر شده است.
شهباززاده 6 سال پیش در اولین مرتبه پیوستنش به استقلال آنقدر برای این تیم خوب کار کرد و زیاد گل زد که عده‌ای او را بهترین «خرید» آن فصل آبی‌ها برشمردند. شهباززاده سپس لژیونر و در لیگ ترکیه شاغل شد اما آنجا ندرخشید و به لیگ ایران بازگشت و چاره کار را در رجعت به جمع آبی‌ها دید اما این مقطع دوم حضور در اردوگاه آنان برای او با ناکامی شدید همراه شد و وی حتی سایه‌ای از گذشته خود و مقطع اول استقلالی شدنش نشان نداد.
 
کمترین سهم برای «سجاد»
کوچ دیگر سجاد که به نفت تهران بود، موفق‌تر از آب درآمد و با اینکه این مقطع زمانی کوتاه مدت بود، اما با گلزنی وی در بازی فینال جام حذفی (و البته با مربیگری علی دایی) بود که این تیم جام مذکور را برد. انتقال شهباززاده به سپاهان یکی از طلایی‌ترین ایام زندگی ورزشی او را رقم زد و او با زدن 20 گل، آقای گل مطلق لیگ بیستم شد و با اینکه در فصل بعدی آمارش تا میزان چهار گل زده کاهش یافت اما آبی‌ها با این آرزو او را برای سومین بار جذب کردند که وی مثل دو فصل پیش دروازه‌ها را به توپ ببندد و جای خالی امثال شیخ دیاباته را که کوچ کرده و به یکی از لیگ‌های کشورهای غربی حوزه خاورمیانه پیوسته بود (دیاباته امسال برای پرسپولیس به میدان آمده) پر کند و با گلزنی‌های وی قهرمانی مقتدرانه فصل پیش خود را تکرار کنند.
در آستانه اتمام لیگ بیست و دوم و در حالی که فقط یک هفته تا پایان کار راه داریم، آبی‌ها برای تکرار آن قهرمانی بختی ندارند ولی با وجود زدن بیشترین گل‌ها، سجاد در این پروسه کمترین سهم را داشته و شاید توصیف بهتر این باشد که بگوییم هیچ سهمی نداشته است. در فصلی که قایدی زمین و زمان را به هم دوخته و آبی‌ها را یک‌تنه از بسیاری موانع عبور داده، سجاد یا روی نیمکت نشسته و کارهای عالی قایدی و محمد محبی را تماشا کرده یا اگر به زمین گسیل شده، آنچنان ضعیف عمل کرده و محو بوده که این سؤال را به اذهان آورده؛ «شهباززاده‌ای که می‌شناختیم، کجاست و چرا دیگر دیده نمی‌شود؟»
 
تبدیل قاتل به «بی‌خاصیت»!
بالا رفتن سن شهباززاده و رسیدن او به 35 سال می‌تواند در نزول او بی‌تأثیر نباشد. اما کارآمد بودن یا نبودن فقط در سن خلاصه نمی‌شود و سن هم یک فرایند عددی صرف نیست و چه بسیار بازیکنانی که حتی بعد از رسیدن به 35 و 36 سال سن فروغ خود را از دست نداده و مؤثر مانده و گلزنی‌های مکرری داشته‌اند. از طرف دیگر، چگونه می‌توان به این باور رسید مردی که همین دو فصل پیش به قاتل مدافعان لیگ و تیم‌های مقابل تبدیل شد و با زدن 20 گل از همه مهاجمان دیگر لیگ موفق‌تر عمل کرد، در همین مدت نه چندان طولانی و با افزوده شدن یکی دو سال به عمرش آنچنان تنزل کند که کل ماحصل کارش در لیگ امسال حتی به یک مرتبه گلزنی هم نرسد و آنچنان کم‌خاصیت ظاهر شود که ریکاردو ساپینتو کمترین اشتیاقی را برای به‌کارگیری هر چه بیشتر او در وجودش احساس نکند.
 
وقت برای «او» تنگ است
شاید برداشت و تعبیر صحیح‌تر این باشد که بگوییم سجاد با وجود مساعی‌اش هرگز نتوانسته در سیستم‌های مورد نظر سرمربی پرتغالی این فصل آبی‌ها جا بیفتد و با گذشت هر هفته بیشتر از پیش از چشم این مربی افتاده و به تبع آن از وی کم و کمتر استفاده شده است. برای قایدی هم شروعی تقریباً مشابه و کم‌اثر در «استقلال ساپینتو» در 9-8 هفته ابتدایی فصل شکل گرفت اما تفاوت بزرگ قایدی با شهباززاده این بود که وی سرانجام در سیستم‌های دلخواه این مربی جا افتاد و در این امر چنان موفق شد که چشم و چراغ آبی‌ها در نیم فصل دوم لیگ بوده و با کارهای فوق‌العاده‌اش آنها را تا هفته پیش در کورس قهرمانی نگه داشته بود. البته تلاش‌ها و مهارت‌های امثال مهری، رضاوند و محبی هم اثرگذار بوده و راهگشایی‌های مبتنی بر مهارت‌های فردی قایدی را به بهره‌دهی هر چه بیشتری رسانده و استقلال را در جایگاهی نشانده که با وجود واگذاری دیدار مهم چندی پیش‌اش مقابل پرسپولیس همچنان یکی از بهترین تیم‌های فصل تلقی شود.
با سجاد است که درباره نزول شگرف فصل جاری‌اش از نو و بسیار بیشتر از دفعات قبل بیندیشد و چاره‌ای برای حل آن بیابد زیرا سیستم گروهی موفق آبی‌ها و بواقع تیمی که از طراحی‌هایش جواب گرفته و راه‌های گلزنی را آموخته و به آنچه می‌خواسته کم و بیش رسیده، بیش از این پای او نمی‌ایستد. وقت برای او تنگ است و یا شهباززاده بسرعت می‌تواند سران استقلال را مجاب کند که همان مهاجم پرثمر سابق خواهد شد یا باید چمدانش را ببندد و برود و آینده‌اش را در جاهایی دیگر جست‌وجو کند.

جستجو
آرشیو تاریخی