شبی با اولهگونار سولشائر
بازیکنان امروزی زودرنج شدهاند
جمعه شب مراسمی در مرکز شهر منچستر برگزار شد که در فوتبال خودمان نمونه آن را نمیبینیم. اسم مراسم خود فاشکننده همه چیز است: «شبی با اوله گونار سولشائر». ماجرا ساده بود. طرفداران منچستر به یکی از هتلهای قدیمی شهر آمده بودند تا شنونده حرفهای سولشائر باشند و بدون محدودیت از او سؤال بپرسند. برای این مراسم بلیت فروشی شده بود و البته تمامی بلیتها هم به فروش رفته بود.
سولشائر حالا نزدیک به دو سال است که در منچستر مسئولیتی ندارد و بیپرواتر میتواند در مورد شرایط تیمی که هم برایش بازی کرده و هم مربیگری، حرف بزند. او اتفاقاً صحبتهایش را از زمان مربیگریاش در باشگاه شروع کرد و گفت: «بابت در دست داشتن هدایت باشگاه بسیار مفتخر و خرسند هستم. اما احتمالاً نمیشد در زمانی بدتر از آن سرمربی منچستریونایتد بود. متأسفانه باید بگویم سیتی و لیورپول بهترین سالهایشان را در این مدت سپری کردند. وقتی من بازیکن تیم بودم، هرگز وضعیت از این قرار نبود. یک آرسنال بود و بس. گاهی باید پذیرفت که آنها (سیتی و لیورپول) خوب بودند. با این حال ما دوم و سوم شدیم. همچنین رکوردی در زمینه شکستناپذیری در بازیهای خارج از خانه لیگ برتری داریم. اما رقابت سختتر و سختتر میشود. در اوج ماندن، بیش از پیش دشوار شده است. تیمهای دیگر پول بیشتری به دست آوردهاند. تمامی بازیها هم سخت است.»
او در ادامه در مورد شب تلخ شکست ۵-۰ مقابل لیورپول در اولدترافورد هم توضیحاتی داد که جالب بود: «در نهایت به نقطهای میرسید که پیش خودتان میگویید: «بسیار خب، ببینیم آیا میتوانیم واقعاً آنها (لیورپول) را به چالش بکشیم... باید پا به پای آنها پیش رفتن را امتحان کنیم». شاید اشتباه من همین بود. اما اگر در بازی خانگی عقب بنشینیم که دیگر منچستریونایتد نیستیم. بنابراین اینطور بود که: «بسیار خب بچهها، بیایید ببینیم چه چیزی از عهدهمان بر میآید». در پایان نیمه اول، مالکیت توپ و تعداد فرصتها ۵۰-۵۰ بود ولی آنها چهار گل زده بودند و ما هیچ.»
اما قسمتی از حرفهای ستاره نروژی سابق باشگاه منچستر که حسابی همهگیر شد و بسیاری از سایتها به آن پرداختند، ماجرای کشف هالند بود. هالند در ۱۷ سالگی در باشگاهی بازی میکرد که سولشائر سرمربیاش بود و متوجه شده بود چه استعدادی دارد. جالب اینجاست که اولهگونار به محض کشف هالند به منچستر توصیه میکند او را در قبال پرداخت مبلغ ناچیزی بخرد اما سران یونایتد زیر بار نمیروند: «حدود شش ماه قبل از بر عهده گرفتن هدایت باشگاه با یونایتد تماس گرفتم و گفتم من چنین مهاجمی در تیم خودم دارم ولی آنها گوش نکردند. من برای هالند ۴ میلیون پوند درخواست کردم ولی آنها او را به خدمت نگرفتند.»
بد نیست بدانید آن زمان ژوزه مورینیو سرمربی تیم بود و اد وودوارد مدیر اجرایی باشگاه.
سولشائر در ادامه مراسم گریزی هم به دوران بازی خود در منچستر زد: «ما رختکن فوقالعادهای (در زمان بازی کردن سولسشر) داشتیم. برندگانی که از شکست متنفر بودند. یکسری درگیریها هم بود؛ از آن دست درگیریهایی که بعد از بازیهای بد باید داشت. باید تکانی به یکدیگر میدادیم. اگر این کار را با بازیکنان امروز انجام بدهی، سراغ پدر، مادر یا مدیر برنامه خود میروند... بسیار زودرنج هستند. عده زیادی از بازیکنان امروزی نمیتوانند در آن رختکن قدیم دوام بیاورند.» بعد هم نوبت به خاطرهبازی رسید. قاعدتاً اولین سؤال هواداران از او به حماسه بارسلون و فینال معروف منچستریونایتد و بایرن مونیخ بر میگشت. سولشائر پاسخ داد: «هرگز فیلم کل مسابقه را تماشا نکردم. یکبار ۱۵ دقیقهای که پس از ورود من به زمین بود را تماشا کردم. ولی آن گل را یک میلیون و یکبار تماشا کردهام.» بعد هم به ماجرای چهار گلی که بهعنوان بازیکن تعویضی به ناتینگهام فارست زد اشاره کرد و گفت: «روز قبل از آن مسابقه متوجه شدم که دیگر کفش ورزشی نو ندارم و به جای این که این را به مسئول تدارکات تیم اطلاع بدهم، خودم به مرکز خرید شهر منچستر رفتم و یک جفت کفش ورزشی خریدم؛ همانهایی که فردای آن روز، فارست را به آتش کشید.» او البته پاسخ جالبی هم به سؤالی داد که در مورد مزایای همسایگی او و فرگوسن بود: «وحشتناک بود. تصور کنید که در بازی خارج از خانه میباختیم و او درخواست میکرد که او را به خانه برگردانم. باید هم این کار را میکردم. اما در طول مسیر بهشدت از گفتن چیزی احمقانه میترسیدم...» سولشائر در آخر دوباره بازگشت به دوران مربیگریاش در منچستر و حرف قابل تأملی زد: «بهعنوان یک مرد بالغ، دو بار در عمرم گریه کردم. اولین مورد، بعد از بازی بزرگداشتم بود و دومی، یک سال و نیم قبل، زمانی که باید جدا میشدم. منچستریونایتد یک تحولی درون شما ایجاد میکند.»