نگاه ریزبینانه به تیم ملی امیر قلعهنویی
تیم فرسوده، ادعاهای بزرگ، آینده تاریک
امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی ایران میکوشد تا خود را بهعنوان گزینه اصلح و بهترین انتخاب در میان افکار عمومی و کارشناسان جا بیندازد. او پس از دو بازی دوستانه کماهمیت با روسیه و کنیا در فیفادیهای نوروزی این روزها پای ثابت لیگ برتر است و با حضور در استادیومها بازیهای تیمها را زیر نظر گرفته تا نشان دهد در قامت سرمربی تیم ملی برای لیگ ارزش قائل است و تصمیم دارد تیمش را با احترام به لیگ بازسازی کند. او در این مسیر ادعاهای دهان پرکن و پرطمطراقی را مطرح کرده اما از حرف تا عمل و از ایده تا اجرا یک دنیا فاصله است.
جلال چراغپور مربی و مدرس فوتبال ایران تحلیل جالبی از شرایط تیم ملی با هدایت امیر قلعهنویی دارد. او در یک نگاه ریزبینانه و آنالیز مفصل، وضعیت تیم ملی را در 3 بخش متفاوت زیر ذرهبین برده. نگاه اول به وضعیت نیمکت تیم ملی و اشکالات فنی درون زمین، نگاه دوم به شرایط اسکواد تیم ملی و پروسه تیمسازی و نگاه سوم پیشبینی وضعیت تیم ملی در جام ملتهای آسیاست. تحلیل ریزبینانه و جزئینگر چراغپور تصویر روشنتری از تیم ملی با هدایت امیر قلعهنویی و آینده آن بویژه در جام ملتهای آسیا پیش روی ما قرار میدهد.
به نظرم قبل از اینکه بخواهیم درباره اسمها و ادعاها صحبت کنیم، باید شرایط تیم ملی را مورد بررسی قرار دهیم. باید بدانیم چه چیزهایی میخواهیم. برای همین خواستههایمان هم چه چیزهایی کم داریم و نیاز است دنبال نداشتههایمان برویم. آن وقت میتوانیم دنبال افراد برای حل مشکلات و مدیریت آنها بگردیم. اهداف هستند که میتوانند افراد را تعیین کنند نه اینکه با انتخاب یک نفر بخواهیم هدفگذاری داشته باشیم. متأسفانه در گام اول اتاق فکر در فدراسیون نداشتیم. متخصصان فوتبال در چند سال اخیر نادیده گرفته شدند. فکر میکنم آنها دلسوزترین افرادی باشند که بتوانند بدون هیچ گونه حب و بغض بهترین انتخاب را داشته باشند.
ما در عمق دفاع مشکل داریم. فاصله بین دو مدافع میانی بسیار عجیب است. کارلوس کیروش ۱۰ سال روی این مشکل کار کرد اما نتوانست آن را برطرف کند. در دیدار با کنیا هم روی همین موضوع گل خوردیم. فاصله بین دو بازیکن میانی در قلب دفاع را نه زوج خلیلزاده – کنعانیزادگان و نه زوج پورعلی گنجی - مجید حسینی برطرف کردند.
هافبک دفاعی تیم ملی پر از ایراد است. چرا دنبال بازیکن قلدر برای این بخش از زمین هستیم؟ ما باید هافبک خلاق و کاملاً آگاه از جریان بازی را انتخاب کنیم. نمیتوان با بازیکنانی که سالهاست توان هافبک دفاعی بودن را ندارند، به جنگ بهترینهای آسیا رفت.
ما باید در تیم ملی یک مهاجم داشته باشیم. قلعهنویی بدرستی گفت باید 5، 6 گل به کنیا میزدیم اما حواسش نبود که در ۱۱ موقعیت گلی که داشتیم 3 بازیکن توپها را خراب کردند. اگر یک نفر در رأس خط حمله باشد، قطعاً از بین ۱۱ موقعیت میتواند 3 گل به ثمر برساند. ما خلق موقعیت داریم. پس یک مهاجم کافی است.
با وضعیت فعلی تیم ملی ایران نیاز به تغییر ساختار فنی و جابهجایی بازیکنان در لیست تیم ملی داریم. مربی خارجی زمان زیادی میخواست تا با فوتبال ایرانی آشنا شود اما قلعهنویی ثمره ۲۵ سال تجربه خالص است. قلعهنویی چشم مرکب دارد. او گزینه خیلی خوبی بود اما نیاز دارد یک مدیر فنی درجه یک خارجی کنارش باشد تا دیدگاههایش را بگوید و قلعهنویی با توجه به همان دیدگاهها ساختار تیم ملی را مشخص کند.
فوتبال عصر جدید یک پروسه هوشمندانه دارد. این پروسه اجازه نمیدهد تیمهای ملی از لحاظ پیری به نوار قرمز برسند. اگر تیمهای ملی با یک برنامه هوشمندانه مدیریت نشوند، بسرعت آن تیم پیر میشود. سالهاست میبینیم تیمهایی همچون آلمان یا باشگاههایی نظیر رئال مادرید با استفاده از همین شیوه برای آینده خود برنامهریزی دقیق میکنند. به طور مثال اگر رئال مادرید را نگاه کنید متوجه میشوید آنها چرا تصمیم به فروش بازیکنانی نظیر رافائل واران یا کاسمیرو میگیرند. رئال مادرید، کاسمیرو و واران را قبل از ۳۰ سالگی به فروش رساند. این بازیکنها هنوز در اوج هستند اما رئال مادرید نمیخواهد پیر شود. کاسمیرو یکی از بهترین هافبکهای دفاعی دنیا است اما رئال برای رشد و پرورش بازیکن خود در کنار امور تجاری و ترانسفرهای قابل توجه چنین اقدامی میکند. همین موضوع مانع از فرسودگی و درجه کیفی تیمها در سطح ملی و باشگاهی میشود. به تیم ملی امیر قلعهنویی میرسیم. قلعهنویی با یک تیم فرسوده مواجه است و یک زمان 8 ماهه دارد. من متوجه هستم نمیتوان یکشبه تیم ملی را تغییر داد اما نکته مهمتر این است که بدانیم تیم ملی دیگر جایی برای پیرمردها نیست. واقعاً تعجب میکنم چطور ۱۴ بازیکن در حوالی 30 سالگی همچنان در تیم ملی هستند. آنها پیر هستند و نباید تیم ملی جایی برای پیرمردها باشد. از سوی دیگر تیم ملی برای بعضی از بازیکنان هم همین نگاه پیر و بدون اعتبار را پیدا کرده. ۱۴ نفر در تیم ملی کنونی که قلعهنویی مربی است، خارج از فایده هستند. خارج از فایده، نه اینکه فوتبالشان تمام شده باشد بلکه کسانی هستند که تیم ملی برای آنها تمام شده. هنوز هم برای برخی رسیدن به تیم ملی انگیزهبخش و برای برخی هم مزاحمت است. برخی ممکن است با حضور در تیم ملی پست و تیم باشگاهی خود را از دست بدهند. بدون شک یکی از بدترین تیمها را نسبت به یک دهه اخیر داریم. تیم ملی پیر شده و ما ملتمسانه دنبال پیرمردهایی میرویم که بتوانند یک ربع دیگر هم بازی کنند. نمیتوان از چنین تیمی انتظار خوبی داشت. باید بپذیریم ۱۴ نفر تاریخ گذشته هستند.
جام ملتهای آسیا مهمترین برنامه تیم ملی فوتبال در سال جاری است و قطعاً امیر قلعهنویی برای این رویداد مهم برنامه دارد. بستگی دارد که نگرش قلعهنویی در جام ملتهای آسیا چه باشد. دو راه و دو نقشه پیش روی امیر قلعهنویی برای جام ملتهاست.
نقشه اول این است که جام ملتهای آسیا را کمیتی نگاه کند. دنبال نتیجه باشد و پیرمردها را ببرد و بازنشسته نکند و نتیجه بگیرد و بگوید 3 سال فرصت دارم تیم را درست کنم. این خیلی حرف قشنگی است. اما خود صاحب تیم یعنی کارلوس کیروش هم نتوانست بعد از جام جهانی تیم را قهرمان جام ملتهای آسیا کند. کیروش 8 سال با این تیم بود و 8 سال در جام جهانی بازی کرده بود. همه کارها را انجام داده بود و خودش نتوانست قهرمان کند. ما چطور بعد از 4 سال فاصله با تیمی که در وضعیت نامناسب از جام جهانی بیرون آمده، میخواهیم قهرمان جام ملتها شویم؟
نقشه دوم نسلسازی در جام ملتها است. کره جنوبی بیشتر از ۳، ۴ دوره است که در جام ملتها با نسل جدید خود وارد میشود تا در جام جهانی نتیجه بگیرد. اگر قلعهنویی جام ملتهای آسیا را پلهای کند برای تیمسازی، ۱۰ سال تیم ملی را مدیریت میکند. این یک برنامه کاربردی است. او میتواند با افکار عمومی صحبت کند و برنامهاش را بگوید. 3 سال فرصت داریم تا سعی کنیم نسل جدیدی را بسازیم که شاید ترانسفر هم شدند. نسل گذشته را رها کنیم بروند به فوتبالشان در اروپا برسند. 8 سال است از ایران بیرون رفتهاند و تیم ملی برای آنها انگیزه نیست.
در این ۴۰ سال با این امید به جام ملتها رفتیم که اگر بازیکنان مسن را به این مسابقات ببریم، بهتر است. یک بار هم بهعنوان پله ترقی نگاه کنیم. کاری که کره جنوبی در این سالها انجام داده. من یک سؤال میکنم. به نظر شما مراکش از ۴ سال گذشته که در گروه ما چهارم شد، تا جام جهانی ۲۰۲۲ که چهارم شد، چه کرده بود؟ آیا جز این بود که نسل جدید را ساخت و بازیکنان جوان 4 سال قبل باتجربه شده بودند؟
به نسل جدید اعتماد کنید. اگر شما جام ملتهای آسیا را پله موفقیت در جام جهانی کنید، ۱۰ سال مربی تیم ملی ایران خواهید بود. اگر نوع قرارداد و نوع نگرش این باشد که با باقیمانده 3 مربی یعنی کیروش، ویلموتس و اسکوچیچ و باز هم کیروش قهرمان جام ملتها شویم، واقعاً کار بزرگی است! اگر بشود چه میشود!
میتوانیم کمک کنیم بازیهای جام ملتهای آسیا پله ساختمانسازی شود، نه اینکه هدف و آجری برای بقای یک سری شود. اکنون برهه حساسی است. کادر فنی تیم ملی را نترسانید.
اگر قرار است جام ملتهای آسیا پله باشد، چرا لیستی که امیر قلعهنویی در گام نخست اعلام کرد، باید با ادعاهای او 100 درجه تفاوت داشته باشد؟ شما ترکیب اصلی ایران را بچین و ببین بازیکن جوانی در آن جای دارد؟ باید تغییر سبک بدهیم. باید تیم ملی را نو کنیم. این فوتبال نشان داد که به عراق هم میبازیم.