سرمربی تیم ملی از چه ادعا میکند؟
سرنا زدن از سر گشاد!
آیسان سعیدی
روزنامه نگار
امیر قلعهنویی در دوره دوم حضورش در تیم ملی فوتبال پختهتر و جا افتادهتر از قبل شده و میکوشد بهعنوان یک سرمربی موجه خود را در افکار عمومی جا بیندازد. قلعهنویی که در پایان یک ماراتن قایم باشک بازی فدراسیون فوتبال و پس از ردیف کردن یک لیست از مربیان خارجی دست آخر به نیمکت تیم ملی رسید، میخواهد در دوره دوم خاطرات تلخ دوره اول را از اذهان پاک کند؛ دورهای که امیر اعتقاد دارد بر سر او معامله کردند! او از همه ابزارهایش برای رسیدن به نقطه مطلوب و ایستادن در حاشیه امن افکار عمومی استفاده میکند؛ از مصاحبههای سریالی با ادبیات نرم و متفاوت گرفته تا حضور دائمی در بازیهای لیگ برتر. با وجود این امیر در مصاحبههای سریالیاش هر چند که میکوشد خود را متواضع نشان داده و با دست پایین درباره مسائل جبههگیری کند اما گاه از دایره منطق خارج شده و بدل به همان مربی سابق میشود؛ یک مربی مغرور و مدعی. امیر مدعی است که فوتبال ایرانی را در تیم ملی پیاده کرده و رفتارها و کنش او سبب شده تا بازیهای لیگ پرگل شود. ادعاهایی پرطمطراق که صرفنظر از درست یا باطل بودنش در این فاصله زمانی کوتاه نمیتواند منطقی باشد. تیم ملی تنها 2 بازی دوستانه نه چندان بااهمیت برابر روسیه و کنیا داشته و تیمی که به میدان رفته منهای یکی دو تغییر جزئی همان تیم قبلی بوده و حتی سبک و شکل بازی تیم تغییر چندانی نداشته اما امیر مدعی است فوتبال ایرانی را پیاده کرده! چه آنکه در یک تیم باشگاهی که مربی و بازیکنان حیات دائمی و روزمره دارند، نمیتوان در چنین مدت کوتاهی چنین ادعای بزرگی داشت! درباره لیگ هم که صحبت نکنیم بهتر است.