مشت نمونه خروار
ایمان گودرزی
خبرنگار
خبر تکراری، تیم فوتبال ایران در ردههای پایه در فلان تورنمنت ناکام ماند و از رسیدن به جام جهانی یا المپیک بازماند، فوتبالیها دیگر از شنیدن این خبر سر شدهاند. در جدیدترین ناکامی صمد مرفاوی و شاگردانش موفق شدند پس از ۴ بازی و باخت مقابل عراق در مرحله یکچهارم، از رقابتهای جام ملتهای آسیا کنار بروند و بدون کسب سهمیه جام جهانی به خانه برگردند. چیز جدیدی نبود، ما همیشه به جدی گرفته نشدن تیمهای پایه و ناکامی آنها عادت داریم، فقط بلدیم بنشینیم و بعد از حذف شدنهایی که اکثراً حقمان است حسرت بخوریم و بگوییم آخ، چه نسلی بود، حیف که در جام جهانی یا المپیک حضور نداشت وگرنه قهرمان میشدیم، اما این داستان زاویه دیگری نیز دارد، اینکه سرمربی چطور نتوانست این استعدادها را به نتیجه برساند هم همیشه جای سؤال است. از همان بازی با استرالیا خیلی زود مشخص شد که یک جای کار این تیم میلنگد، منصفانه بگوییم این تیم هیچ ترسی برای رقبا ایجاد نمیکرد و برد ویتنام را نباید روی خوب بودن کلی تیم گذاشت. در بازی با عراق موقعیت خطرناک چندانی نداشتیم و مثل اینکه از خدای بازیکنان بود بازی به پنالتی بکشد اما خبر نداشتند برای رسیدن به پنالتی هم شما باید ۱۲۰ دقیقه لااقل درست دفاع کنی نه اینکه مهاجم حریف خیلی شیک همه را جا بگذارد و توپ را وارد دروازه کند. طبق رسوم هر دوره ما باید با جمله «انشاءالله در رقابتهای بعدی موفق میشویم» به استقبال ناکامیهای بعدی برویم و ببینیم دفعه بعد کدام سرمربی که هیچ چیز نمیتواند به فوتبال پایهها اضافه کند روی نیمکت ما خواهد نشست. فقط امیدواریم که ناکامی با سرمربی داخلی برای تیمهای ملی فقط در قسمت پایهها بماند و ویروسش به ردههای بالاتر سرایت نکرده باشد!