سعید اکبری

 

لکو سرمربی آنتورپ بلژیک بعد از شکست دو بر صفر مقابل بروژ، به انتقاد از بیرانوند پرداخت و گفت نباید این بازیکن را بازی می‌داد. به نظر می‌رسد این رفتار سرمربی آنتورپ با بیرانوند به نوعی لج و لجبازی باشد. ظاهراً بیشتر از او باشگاه روی خرید گلر ایرانی تأکید داشته و لکو هم از این موضوع زیاد خوشش نیامده است. روز گذشته و بعد از حرف‌های دیروز این مربی درباره بیرانوند، هواداران ایرانی به صفحه رسمی باشگاه آنتورپ رفتند و به انتقاد از او پرداختند. برای اکثر آنها یک سؤال وجود داشت؛ چرا لکو از مدافعان تیمش انتقاد نکرده است؟ در دیدار تاتنهام و آنتورپ هم مدافعان این تیم پراشتباه ظاهر شدند ولی لکو کوچکترین انتقادی از آنها نکرده بود.

این سؤال اساسی و کلیدی است. اینکه سرمربی آنتورپ چشم خود را روی اشتباهات مدافعان می‌بندد و به ناگهان اینگونه به بیرانوند می‌تازد، گویای همان نکته‌ای است که بیان شد. اساساً تعریف زیاد و انتقاد تند از بازیکن یا بازیکنان در فوتبال حرفه‌ای به یک اندازه برای یک مربی ضرر دارد. خیلی از مربیان مطرح و نامی در مواقع درخشش فوتبالیست‌ها به اندازه‌ای از او تعریف می‌کنند که اگر در روز بد، از آنها سؤال شد، مجبور نباشند حرف‌های تندی به زبان بیاورند. حال آنکه لکو دقیقاً این قاعده را رعایت نکرده است. او بعد از بازی تاتنهام به تمجید از بیرانوند پرداخت، در حالی که نیاز نبود و می‌توانست به شکل دیگری روحیه بیرانوند را بالا ببرد. حالا دروازه‌بانی که رگه‌های امید را نشان داده بود، به ناگهان از عرش به فرش رسیده و همه در ایران نگرانش هستند. آیا می‌توان گفت بیرانوند اسیر رفتارهای غیر حرفه‌ای مربی‌اش شده است؟ یا او قربانی سیستمی است که در آن یک آسیایی به حساب می‌آید؟ کسی که می‌توان مثل «مهرزاد معدنچی» همه کاسه و کوزه‌ها را سرش خراب کرد.

(این یادداشت پیش‌تر در خبرآنلاین منتشر شده است)

تراکتور این فصل کم گل‌ می‌زند. این البته تنها مشکل آنها نیست. مشکل بزرگتر این است که آنها کم شوت می‌زنند و کم موقعیت ایجاد می‌کنند. احتمالاً همین آمار باعث شد تا مدیران عجول تراکتور اولین مربی اخراجی لیگ را به نام خود سند بزنند. تیمی که نه در آمار و نه در روند بازی و نه در نتیجه هیچ فاکتور امیدوارکننده‌ای نداشت.

نکته اصلی در مورد تراکتور این است که آنها فصل گذشته هم خوب گل نمی‌زدند چون گلزن خوبی نداشتند. با این حال گل‌های کم و بردهای کم‌گل باعث می‌شد که به اندازه امسال به چشم نیایند.

امسال چه مشکلی برای تراکتور پیش آمده است؟ سایت فوتبال ۳۶۰ پاسخ این سؤال را اینطور داد: «جواب این سؤال را بیش از همه می‌توان در فصل نقل و انتقالات جست و جو کرد. جایی که چند بازیکن این تیم که از قضا از بهترین گلزنان تیم هم بودند، جدا شدند و هیچ بازیکن دیگری جانشین آنها نشد. اگر به جدول گلزنان فصل گذشته نگاه کنیم تا رده شانزدهم اثری از بازیکنان تراکتور نیست. در رده هفدهم که به بازیکنانی با 5 گل زده اختصاص دارد، نام سه بازیکن دیده می‌شود. ساسان انصاری مهاجم تراکتور و دو بازیکن فاز دفاعی یعنی رضا اسدی و احسان حاج‌صفی. از این مثلث، انصاری و اسدی جدا شده‌اند و فقط احسان حاج‌صفی باقی مانده که گویا روزهای خوبی را نمی‌گذراند و بدشانسی هم مانعی برای درخشش او بوده. بازیکنی که با 10 شوت زده بیشترین شوت را در میان هم‌تیمی‌هایش به سمت دروازه حریف انجام داده اما نتوانسته گلی را به ثمر برساند.

همه این عوامل دست به دست هم داده تا تیم تراکتور حتی از آمار فصل گذشته هم عملکرد بدتری داشته باشد. تراکتوری‌ها با 16 نتیجه یک – صفر بعد از فولاد رکورددار برد با حداقل گل در فصل بودند. بحرانی که فصل گذشته به خاطر سه امتیازهایی که کسب می‌شد به چشم نمی‌آمد اما این فصل به یک بحران برای قرمزپوشان تبریزی تبدیل شده است. تیمی که در 7 بازی آخرش تنها 3 گل زده و هنوز در بازی‌های خانگی این فصل موفق به زدن گل نشده است.»

چند روز پیش: اظهارات مهم و اثرگذار مربی فهیم آنتورپ در مورد توانایی‌های بیرانوند.

دیروز: نظرات بی‌اهمیت مربی نفهم آنتورپ در مورد بیرانوند.

نتیجه اخلاقی: میزان فهم آدم‌ها بر مبنای تعریفشان از بازیکن مورد علاقه ما تعریف می‌شود!

توصیه: به مربی آنتورپ توصیه برادرانه می‌کنیم حواسش باشد در مورد علیرضا چه می‌گوید. سر بقیه بازیکنانت را ببر، کسی کاری به کارت ندارد. این یکی اما برای دوستان «خط قرمز» است.

*

کارکرد مثبت حجت نظری برای استقلال این است که اسم پیشکسوتان در گذشته این تیم را روی خیابان‌های شهر تهران بگذارد. هر طور حساب می‌کنیم، می‌بینیم عضویت در هیأت مدیره استقلال خیری برای زنده‌ها ندارد. دست‌کم بگذارید اموات اسمشان برود روی خیابان!

نتیجه اخلاقی: هر وقت مردید برایتان سنگ تمام می‌گذاریم. در زمان زنده بودن از ما انتظار خیر و برکت نداشته باشید. از طرف هیأت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال.

*

هر چقدر تلاش کردیم، دیدیم در مورد دیدار صالحی‌امیری رئیس کمیته المپیک کشور با همتای عمانی‌اش نمی‌توانیم طنز بنویسیم. اصولاً صالحی‌امیری اسمش یکطوری است که آدم وقتی می‌خواهد طنز بنویسد، دچار یأس فلسفی می‌شود! بی خیال!

سامان موحدی راد

 

استقلال باز با پیروزی برابر شهرخودرو به صدر جدول رسید. در شرایطی که شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با سال گذشته‌اش در این مقطع دارد. سال گذشته و پیروزی برابر شهرخودرو و صدرنشینی استقلال که در همین روزهای پایان آذر هم رخ داده بود مصادف شد با رفتن استراماچونی از ایران و فرو رفتن استقلال در یک بحران بزرگ. حالا اما پیروزی استقلال محمود فکری برابر شهرخودرو را بسیاری یک پیروزی فشارشکن برای سرمربی و تیم استقلال تلقی می‌کنند. تیمی که در چند هفته اخیر بیش از هر چیزی تحت فشار بود و به این پیروزی احتیاج داشت. شادی این پیروزی وقتی برای استقلالی‌ها دوچندان شد که از دل آن ستاره جوانی چون سبحان خاقانی هم بیرون آمد. بازیکن جوان و با اعتماد به نفسی که خیلی زود پاسخ اعتماد محمود فکری را داد و اولین گلش را برای استقلال در اولین بازی به ثمر رساند.

در سایه همه این اتفاقات مثبت که در این بازی برای فکری و یارانش افتاد، نباید نقاط ضعف استقلال را که همچنان می‌تواند مایه نگرانی این تیم و هوادارانش باشد فراموش کرد. اگرچه استقلال به این پیروزی برای غلبه بر فضای منفی‌ای که در اطراف تیم ایجاد شده بود بیش از هر وقتی نیاز داشت اما نباید فراموش کرد همه این آفرین‌ها و تحسین‌هایی که حول تیم شکل گرفته ممکن است خیلی زود و با کسب نتایج نامطلوب از دست برود. همانطور که بسیاری بعد از این پیروزی بار دیگر به تیم دلگرم شده‌اند ممکن است به زودی و با یک شکست یا تساوی ورق را برای محمود فکری برگردانند. از همین رو فکری باید بیش از هر وقت دیگری قدر این همدلی و انسجامی که در اطراف تیم‌اش ایجاد شده را بداند و تلاش کند با برطرف کردن نقاط ضعف تیمش جلوی به حاشیه رفتن آن را بگیرد.

از تغییر تاکتیک و سیستم تیم استقلال در دیدار با شهرخودرو مشخص شد که محمود فکری تیغ تیز انتقاد و شلیک فشارها را کاملاً دریافته و در تدارک آماده‌سازی خود و کادرفنی‌اش برای ارسال پاسخی مناسب به هجمه‌هاست. استقلال در مشهد دو نیمه کاملاً متفاوت و دو چهره تماماً مختلف را از خود به منصه ظهور گذاشت تا فعلاً نتوان به این تیم امیدوار بود و انتظار خاصی از استقلال مدل لیگ بیستم داشت. آبی‌ها که در ششمین بازی خود توانستند بالاخره برای اولین بار در نیمه نخست یک بازی به گل برسند، نیمه دوم باز هم به اصل خود بازگشتند و با فرو رفتن در لاک دفاعی و تحمل فشار از سوی شهرخودروی 10 نفره، سردرگمی همیشگی خود را تکرار کردند تا یک بار دیگر هم رگه‌هایی از ترس در تفکرات کادرفنی این تیم به صورت هوادار پاشیده شود.

استقلالی که با فرهاد مجیدی و حتی تحت هدایت مجید نامجومطلق هم بی‌پروا حمله می‌کرد و ابایی از اجرایی کردن کارهای تاکتیکی ولو پراشتباه در دیدارهای مهم نداشت، حالا معتقد به اصولی نخ‌نما شده که آخرین بار در سال‌های انتهایی دهه 80 کاربردی بودند؛ جایی که تیم‌ها تنها برای نباختن به زمین مسابقه می‌آمدند و بازار فوتبال بی‌تاکتیک و علی‌اصغری در ایران داغِ داغ بود. گذشته از تفکرات بدوی و اشتباه کادرفنی آبی‌ها و ضعف‌های مدیریتی در رختکن تیم استقلال، محمود فکری در شرایطی مدعی شده بدترین استقلال تاریخ را به او داده‌اند که انگار مدیران این باشگاه از او تمنا کرده‌اند که قبول زحمت کند! یادمان نرفته که محمودخان قرار شد برای رسیدن به نیمکت اغواکننده استقلال تاوان رفیق‌بازی‌هایش را بدهد و خانه‌اش را هم به حراج بسپارد.

تیم فکری گرچه توانست از باند سفت مشهد به سمت صدر جدول لیگ بیستم تِیک‌آف کند اما این صدرنشینی هرگز قابل اعتنا نیست؛ چرا که دو روی یک سکه تنها به فاصله 90 دقیقه مشخص شد و استقلال نشان داد که هنوز به ثبات سیستمی و روانی لازم برای قهرمانی نرسیده. آبی‌ها نیمه اول را بهتر از 5 دیدار اخیر خود آغاز کردند و روی این بازی هجومی و پرریسک خود توانستند به 2 گل مهم هم برسند، اما نیمه دوم آغازی بر هراس‌های بی‌پایان محمود فکری بود و باز هم استقلال ترسید و عقب کشید. بی‌شک اگر رشید مظاهری روز درخشانی را سپری نمی‌کرد، هرگز خبری از پیروزی آبی‌پوشان در سرمای مشهد نبود و حتی شهرخودروی 10 نفره هم می‌توانست از تیم ماتم‌زده حاج محمود امتیاز به غنیمت بگیرد.

تنها نکته مثبت استقلال در تقابل با شاگردان سیدمهدی رحمتی، اعتماد به یک بازیکن جوان و حساب نکردن روی فرشید اسماعیلی و فرشید باقری بود که از ارکان اصلی ناکامی فکری طی 5 هفته پیشین لیگ محسوب می‌شوند. اسماعیلی که با رفتارهای نامحترمانه‌اش ارکان مدیریتی و ساختاری باشگاه استقلال را رسماً به سخره گرفت و اتفاقاً بازی‌اش دیگر چنگی به دل نمی‌زند، باید مدت‌های مدیدی از رختکن آبی‌ها دور باشد تا حساب هدایای میلیاردی‌اش با استقلال صاف شود. سرمربی استقلال از این به‌بعد می‌تواند روی داریوش شجاعیان، مهدی مهدی‌پور و سبحان خاقانی حساب بیشتری باز کند تا دست اغیار از تیم کوتاه شود. ترسیم مسیر پر گرفتن استقلال تنها با رهایی از بند چنین افرادی ممکن است و فکری باید به این موضوع دقت بیشتری داشته باشد.

«لوییس فیگو» ستاره پرتغالی تیم فوتبال باشگاه رئال مادرید اسپانیا دوشنبه شب در زوریخ از سوی فیفا بـــــه عنوان مرد فوتبال سال 2001 جهان برگزیده شد.

در انتخاب بازیکن برتر سال 2001 از 130 مربی تیم‌های ملی فوتبــــــال کشورهای مختلف در سراسر جهان نظر‌سنجی شده بود که در نهایت «فیگو» 29 ساله با پیشی گرفتن از «دیوید بکهام» انگلیسی و «رائول گونزالس» اسپانیایی عنوان مرد سال فوتبال جهان در سال 2001 را به خود اختصاص داد.

وی در سال 2000 نیز عنوان مرد سال فوتبال اروپا را کسب کرده بود.

این برای نخستین بار در تاریخ انتخاب مرد سال فوتبال جهان است که یک بازیکن پرتغالی موفق به کسب این مهم شده است.

سال گذشته «زین الدین زیدان» عنوان مرد سال فوتبال جهان را کسب کرده بود.

«فیگو» که در چهارم نوامبر سال 1972 در شهر لیسبون پرتغال متولد شده است، برای نخستین بار با تیم زیر 16 سال پرتغال مطرح شد و سپس بخت حضور در تیم زیر 21 سال این کشور را به دست آورد.

وی در 19 سالگی پیراهن تیم ملی فوتبال پرتغال را بر تن کرد. در سال 1989 با تیم زیر 16 سال پرتغال فاتح جام جهانی زیر 16 سال جهان شد و در سال 1991 با تیم زیر 20 سال پرتغال به مقام قهرمانی جام جهانی جوانان زیر 20 سال رسید.

سام ستارزاده

 

این که در روز پیروزی برای یک سرمربی کف می‌زنند و در روز شکست همان سرمربی را به باد انتقاد می‌گیرند، یک حقیقت غیرمنصفانه است که در فوتبال کشورمان از نقاط دیگر جهان صادق‌تر هم هست. استقلال محمود فکری تا همین جای کار هدف انتقادات و اعتراضات بر حق و ناحق قرار گرفته. بابت بی‌برنامگی، ترس از بازی هجومی، و بیشتر از هر ضعفی، بهانه‌جویی و عدم پذیرش اشتباهات، کادر فنی آبی‌ها به‌قدر کافی در فضای مجازی و رسانه‌ها بازخواست شده‌اند. اما نمی‌توان چشم پوشید از این که برای دفاع از عملکردشان گاهی پاسخ‌هایی منطقی و قانع‌کننده هم می‌دادند؛ از جمله این که استقلال برای رسیدن به هماهنگی کامل به زمان نیاز دارد.

البته با یک برد نمی‌توان گفت بازی پسران آبی درون زمین پیشرفت کرده. استقلال در مشهد مقابل تیمی بازی کرد که برخلاف پیکان و صنعت نفت، به دفاع و ضدحمله متکی نبود؛ بلکه جسورانه ولی تا حدی پراشتباه ظاهر می‌شد. به‌عبارتی دیگر، شهرخودرو با سبکی به میدان رفت که باب میل فکری بود. می‌توان نقطه عطف بازی را نه لحظه اخراج معصومی، بلکه جایی دانست که شوت احمد الجبوری به‌جای تور، بر تیر دروازه مظاهری بوسه زد و توپ برگشتی را نیز، حسن جعفری از دو قدمی دروازه به بیرون زد. به‌لطف همین لغزش، استقلال گل مساوی را نخورد و حتی پس از 10‌نفره‌شدن رقیب، فرصت دوبرابر کردن اختلاف را هم یافت؛ تا چشم‌ها روی نشانه‌های ترقی آبی‌پوشان بازتر شوند.

اکنون، فکری بیش از هر چیز بابت شهامتش برای اعتماد به جوانان تیم تحسین می‌شود. همان سرمربی که در حضور نخستش حاضر شد استقلال تنها دو تعویض داشته باشد، اما ذکریا مرادی، امیرحسین خدامرادی و سینا خادم‌پور در برد مقابل مس رفسنجان سهیم نشوند، حال به یک هافبک راست 20ساله اعتماد کرد تا با اضافه‌شدن به‌موقع به منطقه جریمه حریف، گل پیروزی‌بخش تیمش را به‌ثمر برساند و کاری کند جای خالی وریا غفوری احساس نشود. از طرفی، جای خالی علی کریمی در میانه میدان با افزودن تدریجی مهدی مهدی‌پور و تغییر پست آرش رضاوند تا قسمتی دارد پر می‌شود. آبی‌ها حالا کمی متنوع‌تر حمله می‌کنند و نقشه‌هایی به‌کار می‌برند تا قایدی ریزنقش را هم مانند ارسلان مطهری قلدر در بطن حملات قرار دهند. استقلال این هفته کمتر در جریان بازی پاس‌های بیهوده در عرض زمین می‌داد، روی ضربات ایستگاهی بهتر کار می‌کرد و مدافعان کناری‌اش نیز اضافه‌شدن موثر به محوطه جریمه حریفان را به‌خوبی یاد گرفته‌اند.

قرار گرفتن استقلال در مسیر رسیدن به انسجام تاکتیکی اتفاق خوشایندی است؛ ولی حاج‌محمود و دستیارانش نباید فراموش کنند که هنوز تا رسیدن به مقصد راه درازی در پیش دارند. ترس از دریافت گل مساوی هنوز در بازیکنان و شاید کادر فنی تیم دیده می‌شود. در عین حال، دفاع تیم مانند فصل قبل متزلزل و ناهماهنگ عمل می‌کند؛ موضوعی که شاید با بازگشت مسعود ریگی، عارف غلامی و سیاوش یزدانی به قلب دفاع استقلال تا حدی مرتفع ‌شود.

آن‌چه اهمیت دارد، این است که بدون درنظر گرفتن پرسپولیسی که دو بازی عقب‌افتاده دارد؛ استقلال سناریوی سال قبل، یعنی صدرنشینی با غلبه بر عنابی‌های مشهد را تکرارکرده. استراماچونی پارسال در شرایطی مشابه همچنان از ترمیم تیمش سخن می‌گفت؛ که البته نشد که بماند و بسازد. حال، فکری لازم است مشابه استرا فکر و عمل کند، تا به آینده آبی‌ها امیدوار بمانیم.

مازیار گیلکان

 

 استقلال باید هفته به هفته بازی‌اش را اصلاح کند، باید هفته به هفته به بازی خود چیزهای تازه‌ای سنجاق کند و به شکل و فرم بهتری برسد، باید ایده‌هایش را در بازی نمایش دهد تا منتقدانش باور کنند که قرار است در بازی استقلال حوادث تازه‌ای رخ دهد و قدم‌ها به سمت بازی بهتر و زیباتر و نتیجه‌بخش باشد.

تمام گله‌ها از استقلال قرار نگرفتن در این مسیر است. اگر محمود فکری بتواند این نگاه را از تیمش بردارد و نشان دهد که قدم‌ها به سمت اتفاقات بهتر در جربان بازی استقلال است، آنگاه جنس نگاه‌ها و نقدها درباره استقلال تغییر خواهد کرد. این اتفاق با حرف رخ نمی‌دهد، با گله از دشمنان فرضی و خیالی استقلال رخ نمی‌دهد، بلکه در جریان تمرینات این تیم و به دست و اندیشه کادر فنی رخ خواهد داد، همان چیزی که عده‌ای معتقدند باید تقویت شود. فکری درباره باشگاه استقلال می‌گوید: «مهم‌ترین و سخت‌ترین کار ما ساختارسازی است. در طول ۵ تا ۶ سال و یا بیشتر اتفاقاتی در تیم رخ داده که جایگاه‌ها در تیم عوض شده است. تمام تلاش ما این است که مشکلاتی که در تیم رخ داده را رفع کنیم و ساختار و شخصیت‌سازی را به وجود بیاوریم. زمانی که این اتفاق بیفتد، می‌توانیم خیلی راحت از قهرمانی صحبت کنیم.»

اما فکری همین جملاتش را که البته از بدیهیات است و بعید به نظر می‌رسد که فکری تبحری در این پروژه داشته باشد، باید در تیمش اجرا کند. او باید در زمین به اجراکنندگان ایده‌هایش شخصیت فنی بدهد و البته پیش‌تر باید ایده‌هایی برای بازی شکل گرفته باشند. این مهم‌ترین مسئولیت اوست.

 بعد از انجام حداقل‌های این مسئولیت‌های فنی می‌توانیم از فکری درباره پروژه‌ شخصیت‌سازی‌اش در باشگاه استقلال بشنویم و بفهمیم که برای این کار چه ایده و نظری دارد. استقلال به صدر جدول رفته و البته فکری به درستی می‌گوید: «خدا را شکر در هفته ششم توانستیم به صدر جدول صعود کنیم. چه الان در صدر باشیم و چه نیم فصل، اتفاق خاصی را رقم نمی‌زند و به ما چیزی نمی‌دهند. مهم این است که فاصله‌مان با صدر جدول زیاد نشود. با توجه به تمام مشکلاتی که داشتیم، یکی از برنامه‌‌‌های ما این بود که از نظر امتیازی فاصله‌مان زیاد نشود و بتوانیم خودمان را به بالای جدول برسانیم.»

فکری البته می‌داند که صدرنشینی موقت اتفاق تازه و جذابی برای استقلال نیست و قضاوت‌ها در آینده سختگیرانه خواهند بود.