بازی صوری در کشور و محرومیت داوران تهرانی
فوتبال پایه اسیر تبانی و حاشیه
در سالهای اخیر فوتبال پایه در ایران با بحرانهای جدی و چالشهای متعدد مواجه شده که نشاندهنده مشکلات عظیم در برگزاری این مسابقات است. تازهترین نمونه این بحران، ماجرای دیدار تیم مشهد مقابل نماینده ارومیه است؛ دیداری که بهظاهر یک مسابقه رسمی لیگ دسته یک امیدها به شمار میرفت، اما شواهد و گزارشها حاکی از رخدادهای عجیب و غیرمتعارف در آن است.
طبق گزارشها، تیم مشهد بدون اعزام بازیکنان خود راهی ارومیه شد و تنها مالک باشگاه با دو چمدان لباس تیم، نماینده مشهد را همراهی کرد. در جریان مسابقه نیز با هماهنگی قبلی، ۱۱ بازیکن از تیم ارومیه با لباس تیم مشهد وارد زمین شدند و ۱۰ بازیکن دیگر با لباس تیم ارومیه بازی را آغاز کردند. پس از مصدومیت نمایشی چند بازیکن، تعداد نفرات حاضر به کمتر از حد مجاز رسید و داور مسابقه نتیجه را ۳ بر صفر به سود تیم مشهد اعلام کرد، نتیجهای که بقای نماینده مشهد در لیگ را تضمین کرد.
رضا عبدی، مسئول لیگهای پایه سازمان لیگ، در گفتوگویی درباره احتمال تبانی و جعل مدارک بازیکنان این مسابقه گفت: «بعد از آن بازی، احتمال جعل اسناد و حضور بازیکن غیرمجاز مطرح شد، اما بدون ادله و مستندات نمیتوانیم کسی را متهم کنیم یا موضوع را رسانهای کنیم. با این حال از همان ابتدا پیگیریها آغاز شد؛ از رفتوآمد بازیکنان تا تطبیق کارتهای بازی و هویت واقعی آنها در دستور کار قرار گرفت.»
همزمان، هیأت فوتبال استان تهران نیز روز گذشته خبر محرومیت دو داور تهرانی از فعالیت در فوتبال پایه را اعلام کرد. هرچند جزئیات محرومیت منتشر نشده، اما این اقدام نشاندهنده تلاش هیأت برای واکنش به برخی زد و بندها و اقدامات پشت پردهای است که کنترل مسابقات را دشوار کرده است. این دو موضوع بهوضوح نشان میدهند که مدیریت و نظارت بر فوتبال پایه در سطح استانها و حتی در لیگهای کشوری با چه دشواریهایی مواجه است.
وقایع اخیر بیانگر این است که اوضاع به حدی پیچیده شده که بازیکنان یک تیم میتوانند بهصورت صوری در قالب دو تیم مقابل هم بازی کنند، یا بازی نیمهتمام به پایان برسد و نتایج مشکوک صادر شود. این مسائل نه تنها اعتبار لیگها و مسابقات را زیرسؤال میبرد، بلکه فشار روانی و نارضایتی شدید را برای مدیران باشگاهها، بازیکنان واقعی و هواداران ایجاد میکند.
کنترل فوتبال پایه، به ویژه وقتی پای پول، امتیازات تیمی و رقابتهای حساس در میان باشد، بسیار سخت است. ارکان برگزارکننده مسابقات، از فدراسیونها تا هیأتهای فوتبال استانی، عملاً گزینهای جز اعمال جریمه و محرومیت برای متخلفان ندارند. اما حتی این اقدامات نیز نمیتواند بهطور کامل از وقوع اقدامات غیرحرفهای و خارج از عرف جلوگیری کند. انگیزههای اقتصادی و رقابت برای پیشرفت تیمها باعث میشود برخی افراد و حتی داوران، بدون توجه به اخلاق حرفهای، اقدامات خودسرانه انجام دهند و این رفتارها حمایت و تلاش دیگران را نیز زیرسؤال ببرد.
مشکل دیگر این است که فرهنگسازی نیز در چنین شرایطی به سختی پاسخگو خواهد بود. فوتبال پایه به دلیل ماهیت جوانان و نهادینه نشدن حرفهایگری، بسیار آسیبپذیر است و تا زمانی که نظارت دقیق و شفافیت در تمام مراحل مسابقات برقرار نشود، احتمال تکرار این بحرانها وجود خواهد داشت.
در نهایت، فوتبال پایه در یک مخمصه بزرگ قرار گرفته؛ جایی که اقدامات غیرحرفهای برخی تیمها و داوران، تلاش و فعالیت سالم سایر دستاندرکاران را نیز زیرسؤال میبرد و اعتماد عمومی به ساختارهای رسمی فوتبال کشور را کاهش میدهد.
این رخدادها بهروشنی ضرورت بازنگری در سازوکارهای نظارتی، شفافسازی فرآیندها و ایجاد مکانیزمهای مؤثر پیشگیری از اقدامات خارج از عرف را نشان میدهد.
بدون چنین اصلاحات ساختاری، بحرانهای مشابه در فوتبال پایه و حتی لیگهای بالاتر ادامه خواهد داشت و تلاشهای فدراسیون و هیأتها برای ارتقای فوتبال حرفهای بهطور مستمر با چالشهای جدی مواجه خواهد بود.
