شجاعت گمشده

استقلال و پرسپولیس فقط نباختن را خواستند

حسین عبدی
مربی سابق پرسپولیس

 دو مربی خارجی روی نیمکت دو قطب فوتبال ایران قرار داشتند؛ دو مربی که هواداران امیدوار بودند با فلسفه هجومی و جسورانه‌شان دربی را از رکود خارج کنند. اما آنچه در زمین رقم خورد چیزی جز یک بازی محتاط، سنگین و محافظه‌کارانه نبود؛ دربی‌ای که بیش از آنکه نمایش تاکتیک باشد، محصول نترسیدن از برد و ترسیدن از باخت بود.
 بازی در نیمه اول با ریتمی پایین و بدون ریسک آغاز شد. هر دو تیم خطوط دفاعی را فشرده نگه داشتند و ترجیح دادند ساختارشان آسیب نبیند تا اینکه خلق موقعیت کنند. هر دو مربی بیشتر از آنکه به دنبال ساختن باشند، مراقب خراب نکردن بودند و این باعث شد نیمه اول عملاً بدون اتفاق مهمی سپری شود.  اما در نیمه دوم اوضاع کمی تغییر کرد.
 استقلال با انگیزه بیشتری وارد زمین شد و حدود ۲۰ دقیقه فوتبال بهتری ارائه داد. این تیم دو موقعیت خطرناک خلق کرد که جدی‌ترین آن تک‌به‌تک سحرخیزان بود؛ موقعیتی که با بی‌دقتی از دست رفت و می‌توانست جریان مسابقه را عوض کند. در سمت مقابل، عمری دو بار با حرکات انفجاری تلاش کرد استقلال را غافلگیر کند اما مدافعان آبی‌ها با تمرکز بالا هر دو تلاش او را خنثی کردند.  ورود بیفوما اما ورق را برای پرسپولیس کمی برگرداند. با حضور او، خط حمله سرخ‌ها جان تازه‌ای گرفت و تیم توانست با سرعت بیشتری به محوطه استقلال نزدیک شود. بیفوما در دقایق پایانی بهترین فرصت سرخ‌ها را هدر داد؛ ضربه‌ای که اگر با دقت بیشتری زده می‌شد می‌توانست پرسپولیس را به گل برساند.
 در مجموع اما با توجه به هزینه‌های سنگین، بازیکنان شاخص و توقع هواداران، این دربی کاملاً کمتر از حد انتظار بود. دو مربی که می‌توانستند شجاع‌تر باشند، مسیر امن را انتخاب کردند و همین باعث شد بازی بزرگ لیگ برتر به نمایشی کم‌هیجان و کم‌خطر تبدیل شود؛ نمایشی که بیشتر از آنکه نتیجه‌اش مهم باشد، فرصتی از دست‌رفته برای ارائه فوتبال واقعی بود.

جستجو
آرشیو تاریخی