چه کاشته‌ایم که حالا برداشت کنیم؟

عبدی: باخت به ژاپن تلنگر است نه فاجعه

فریناز زمانی
روزنامه‌نگار

 
تیم فوتبال زیر 20 سال دختران در سومین بازی خود در جریان مقدماتی جام ملت‌های آسیا شکست سنگین 11بر صفر را رقم زدند. در چنین شرایطی حسین عبدی کارشناس فوتبال و مربی سابق تیم ملی جوانان، این باخت سنگین را قابل پیش‌بینی می‌دانست و دلیل آن را نه ضعف ذاتی بازیکنان، بلکه نبود برنامه‌ریزی بلندمدت، کمبود بازی‌های تدارکاتی و بی‌توجهی به زیرساخت‌ها عنوان می‌کند. او با تأکید بر اینکه هجمه‌های احساسی و غیرکارشناسی به تیم و کادرفنی منصفانه نیست، این شکست را تلنگری جدی برای اصلاح ساختار و سرمایه‌گذاری پایدار در فوتبال بانوان می‌خواند و هشدار می‌دهد که بدون اردوهای مستمر و تجربه بین‌المللی، فاصله با قدرت‌هایی مثل ژاپن پرشدنی نخواهد بود.
 
‌ چه عواملی باعث شکست سنگین تیم ملی مقابل ژاپن شد؟
 این شکست اتفاقی نبوده و قابل پیش‌بینی بود. ژاپن تیمی نیست که یک شبه به این سطح رسیده باشد. ژاپنی‌ها از سال 1983 شروع کرده‌اند و کارهای زیادی برای علاقه‌مندی جوانان به فوتبال انجام دادند. حالا هم چیزهایی که کاشته‌اند را برداشت می‌کنند.
در مقابل، ما چه کاشته‌ایم که حالا برداشت کنیم. برای تیم زیر 20 سال چه کار کرده‌ایم؟ آیا بازی‌های دوستانه قبل از این مسابقات داشته‌ایم، آیا تورنمنت‌های بین‌المللی در نظر گرفته شده تا این ملی‌پوشان جوان با شریط بین‌المللی آشنا شوند؟ آیا تا به حال با ژاپن یا تیم‌هایی مشابه سامورایی‌ها بازی کرده‌اند؟ موفقیت فقط به استعداد بازیکنان و چند اردوی داخلی نیست. باید حمایت اصولی و منطقی از تیم ملی صورت بگیرد تا موفقیت حاصل شود. از نزدیک باشگاه‌ها و زیرساخت‌های تیم‌های ژاپنی را دیده‌ام و بارها با آنها بازی کرده‌ایم. فوتبال آنها جنسیت نمی‌شناسد، هم در زمینه مردان و هم زنان پیشرفت بسیاری داشته‌اند. آنها خود را از آسیا جدا کرده‌اند و وقتی با این تیم‌ها روبه‌رو شوید تازه متوجه نوع بازی و قدرتشان که حاصل برنامه‌ریزی بلندمدت است، می‌شوید. اما آیا ما اصلاً برنامه‌ریزی بلندمدتی برای این تیم داشته‌ایم؟ آیا این بازیکنان در چند تورنمنت به میدان رفته‌اند که به هماهنگی در کنار یکدیگر برسند؟
ژاپن تیم فوق‌العاده متفاوتی است و این اتفاقی که برای تیم ملی و دو تیم دیگر گروه مقابل ژاپن افتاد، قابل پیش‌بینی بود.
‌ بعد از این شکست، هجمه‌های زیادی به تیم و مربیان وارد شده است که به نظر می‌رسد غیرمنصفانه است.
واقعیت این است که بسیاری از این هجمه‌ها غیرکارشناسی و غیرمنصفانه است. ما یک پروژه سه ساله با تیم نوجوانان و جوانان پسر داشتیم که در این مدت فقط دو باخت داشتیم؛ یک باخت مقابل ژاپن و یکی به انگلیس. در مسابقات مقدماتی جوانان،17 گل زدیم و هیچ گلی نخوردیم. در مرحله نهایی هم 12 گل زدیم و یک گل خوردیم. یعنی 29 گل زدیم و فقط یک گل دریافت کردیم. اما با این وجود بازهم هجمه‌هایی به ما وارد می‌کردند. در مورد تیم ملی زنان هم الان به همین گونه است. کلاً واکنش‌ها به فوتبال ما همیشه همین است.
متأسفانه برخی افراد بدون داشتن اطلاعات کافی و تنها با هیجان، به تخریب تیم و مربیان می‌پردازند. بعضاً در تلویزیون مجریانی نظرات غیرکارشناسی و جهت‌دهی شده می‌دهند. عده‌ای نمی‌دانند اما عده‌ای می‌دانند و به عمد این مدلی رفتار می‌کنند. واقعیت امر را باید از قبل رصد کرد و به الان رسید. چقدر به این تیم بها داده شده است که حالا انتظار فضایی از آن داریم. در رده‌های پایه نمی‌شود یک تیم با دو اردوی داخلی قهرمان آسیا و جهان را شکست دهد.
‌انتخاب بازیکنان درست و بجا بوده است؟
فوتبال فقط استعداد نیست و این باقی مسائل است که در کنار هم می‌تواند منجر به ساخت یک تیم شود. متأسفانه عادت به خودتحقیری داریم و از قبل آماده هستیم تا یک تیم نتیجه نگیرد و شروع به تخریبش کنیم. خراب کردن خیلی ساده‌تر از آباد کردن است، حالا هم تحقیر غیرمنصفانه این تیم و هجمه علیه آن، کار درستی نیست. باید آنقدر روی این تیم کار شده و از آن حمایت شود تا روزی انتقام این شکست را از ژاپن بگیریم.
‌این شکست تلنگر بزرگی است چرا که این دختران آینده تیم ملی زنان هستند. برای جبران این نتیجه باید چه گام‌هایی برداشت؟
باید برنامه‌های بلندمدت تدوین شود، اردوهای مداوم و بازی‌های دوستانه و تورنمنت‌های بین‌المللی زیادی برگزار شود.  اگر نتیجه برعکس رقم می‌خورد، ژاپن از فردای مسابقه شروع به ریکاوری، تمرین و آمادگی برای تورنمنت‌های بعدی می‌کرد. آنها هیچ‌وقت دست از تلاش برنمی‌دارند، ما هم باید همین رویکرد را داشته باشیم. بدترین اتفاق این است که پروژه‌ها را با حرف و هجمه کنار بگذاریم. مطمئن باشید اگر نتیجه برعکس بود، آنها کار را تعطیل نمی‌کردند. اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، تیم ما بازیکنان خوبی دارد و پتانسیل زیادی وجود دارد، فقط باید با برنامه‌ریزی مداوم، بازی‌های بین‌المللی و حمایت‌های لازم آنها را به سطح بالاتر برسانیم. اسم این هزینه نیست، بلکه سرمایه‌گذاری است.
اگر اقدام مهمی انجام نگرفته و ساختار لازم تدارک دیده نشده است، این موضوع را بپذیریم. اگر می‌خواهیم چنین نتیجه‌ای دیگر رقم نخورد و فاصله با تیم‌هایی مثل ژاپن از بین برود، اردوهای مستمر و بازی‌های تدارکاتی خوبی در نظر گرفته شود. اگر برنامه‌ریزی مدونی برای این تیم نداشته‌اند، حالا هم نباید از این تیم انتظار داشت اما اگر شرایط فراهم شد و بعد این نتایج رقم خورد، می‌شود تیم را مقصر دانست.
‌حرف آخر؟
رسانه‌ها و جامعه باید منصفانه‌تر و با نگاهی کارشناسی به مسائل نگاه کنند. نقد باید سازنده باشد، نه تخریبگر. باید از فضاسازی‌های هیجانی پرهیز کرد و تحلیل منطقی ارائه داد. برای مثال شخصی گزارشگر است اما نظرهایی می‌دهد که هیچ منطقی ندارد. این صحبت‌ها هیچ کمکی به فوتبال نمی‌کند. متأسفانه برخی تأثیر حضور در رسانه را به نفع خود قبضه می‌کنند که منصفانه نیست. به جای افزایش ناهنجاری‌های فرهنگی، باید فضای مثبت و انگیزشی ایجاد کنیم. به بازیکنان اعتماد کنیم، حمایت‌شان کنیم و به آنها فرصت دهیم. فوتبال بانوان ایران آینده درخشانی دارد، اما نیازمند تلاش مستمر، حمایت مالی و معنوی و برنامه‌ریزی بلندمدت است. امیدوارم این شکست تلنگری باشد که از امروز مسیرمان را بهتر تنظیم کنیم و با همدلی و برنامه‌ریزی مناسب، روزی به افتخارات بزرگی برسیم.

جستجو
آرشیو تاریخی